به گزارش الف؛ در روزهای گذشته، معادله اتمی ایران و تلاش ها جهت حصول توافقی با محوریت احیای برجام، شرایط پُر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. در این راستا، در ابتدایِ ارائه بسته پیشنهادی اخیر اتحاد اروپا به ایران و متعاقبا پاسخ تهران به آن، امیدواری های زیادی در مورد شانس بالایِ حصول یک توافق ایجاد شد. مساله ای که در موضع گیری های دیپلمات های ایرانی و غربی نیز نمود پیدا کرد.
با این حال با گذشت زمان و به طور خاص پس از انجام ارزیابی های آمریکا از پاسخ ایران به بسته پیشنهادی اروپا و موضع گیری واشینگتن در این رابطه، بار دیگر بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای بین المللی، از احتمال بالای ادامه مذاکرات و باقی ماندن برخی اختلافات کلیدی در چهارچوب معادله احیای برجام و حصول توافق در این رابطه خبر می دهند.
به طور کلی، اینطور به نظر می رسد که دولت بایدن در شرایط کنونی، آماده هموار سازی زمینه جهت احیای برجام نیست و در این رابطه با طرح بهانه های گوناگون، سعی دارد تا مساله مذکور را با توجه به چالش های عدیده داخلی و خارجی و همچنین منافع خاص خود، به تاخیر بیندازد. در ادامه، به 3 دلیل و محرک اصلی دولت فعلی آمریکا در عدم ارائه و نشان دادنِ موضعی فعال در قالب معادله اتمی ایران و تسهیل روند، جهت دستیابی به یک توافق اتمی با ایران اشاره می شود.
1: دولت بایدن خواستار توافقی گسترده تر در مقایسه با نسخه اولیه برجام است
یکی از مهمترین دلایل تعلل دولت بایدن در مساله دستیابی به یک توافق با ایران جهت احیای برجام، طمعِ بیش از حد این دولت در مورد چهارچوب توافق احتمالی با تهران است. در واقع، جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا که در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری2020 آمریکا وعده داده بود که در صورت ورود به کاخ سفید، بلافاصله آمریکا را به توافق برجام باز خواهد گرداند، به این دلیل در بیش از یک سال حضور خود در قدرت به این وعده عمل نکرده که اعتقاد داشته وی و حزب دموکرات باید ثمره کارزارِ فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران را بچینند.
این رویه همچنان نیز از سوی دولت بایدن و به طور خاص اعضای تیم امینت ملی و سیاست خارجی آن دنبال می شود. از این رو، آن ها مایل به دستیابی به توافقی با ایران هستند که مفاد آن تا حدی گسترده تر از توافق اولیه برجام باشد تا از این طریق جدای از اینکه روندِ پیشرفت های هسته ای ایران را متوقف می کنند، به واسطه امتیازات قابل توجهی که معتقدند می توانند از ایران اخذ کنند، بتوانند دستِ پُری را نیز در عرصه معادلات سیاست داخلی آمریکا و به طور خاص رقابت با جمهوریخواهان داشته باشند.
این در حالی است که شرایط فعلی، تفاوت های بنیادینی با سال 2015 که نسخه اولیه برجام حاصل شد دارد و توانمندی های اتمی ایران به قدری پیشرفته شده که قابل قیاس با آن دوران نیست. از سویی، آمریکا نیز در موقعیتِ به مراتب ضعیف تری در قیاس با سال 2015 است و توقع اینکه بتواند امتیازات بیشتری را از ایران بگیرد، تا حد زیادی غیر واقع بینانه است.
2: دولت بایدن خواستار حفظِ راه های گریز و دور زدن توافق برای آمریکا است
یکی دیگر از مسائلی که موجب شده در شرایط کنونی، مذاکرات اتمی وین با محوریت احیای برجام، عملا با نوعی بنبست رو به رو شود، این موضوع است که دولت بایدن همچون دوران حضور دولت اوباما در قدرت، خواستارِ حفظ برخی مفاهیم و واژگان مبهم در متن توافق احتمالی جدید با تهران است.
موضوعی که به طرفِ آمریکایی این اجازه را می دهد تا در آینده بتواند با تکیه بر همین ابهامات، اقدام به نقض برجام کند و انتفاع ایران از مزایای توافقِ جدید را تا جای محدود و حتی قطع کند(در این رابطه به طور خاص شاهد آن هستیم که دولت بایدن شدیدا با درخواستِ ایران جهت حل و فصل مسائل پادمانی و پایان دادن به ادعاهای مختلفِ مطروحه علیه برنامه اتمی کشورمان مخالفت می کند. موضوعی که عملا راه گریزِ قابل اتکایی را برای آمریکایی ها جهت طرح اتهامات واهی اتمی علیه کشورمان و متعاقبا انجام بدعهدی های گوناگون بر پایه آنها و نقض توافق جدید فراهم می کند).
نباید فراموش کنیم که ما پیشتر در قالب نسخه اولیه توافق برجام، شاهد اجرایی شدنِ این حربه غرب بوده ایم و اکنون منافع ملی ایجاب می کند که حتی اندک فضای مبهمی نیز در قالب توافق برجام باقی نماند. در واقع، تا زمانی که در مورد تمامی موضوعات و دغدغه های مطرح در قابل توافق برجام، به صورت شفاف و با واژگان و تعابیر روشن توافقی صورت نگیرد و برخی تضمین ها از طرف آمریکایی اخذ نشود، احتمال تکرار ماجرای بدعهدی آمریکا در قالب توافقِ جدید همچون نسخه اولیه برجام و متعاقبا پیروی اروپا از رویه های آمریکا در این رابطه، قطعی است.
3: دولت بایدن، سیاست داخلی مشوش آمریکا و معادله احیای برجام
یکی دیگر از مسائلی که عملا حصول توافق در شرایط کنونی را از سوی طرف آمریکایی تا حد زیادی سخت و مشکل کرده، موقعیت ضعیف داخلی دولت بایدن و وضعیت مشوش و قطبی شده سیاست داخلیِ این کشور است. در واقع، بایدن در شرایطی که با انتقادات جدی از سوی حتی هم حزبی های خود در مساله دستیابی به یک توافق با ایران رو به رو است، هراس جدی از این موضوع دارد که در صورت انعقاد توافقی جدید با ایران قبل از انتخابات میاندوره ای کنگره(در نوامبر 2022)، عملا برگ برنده قابل توجهی را به رقبای خود در حزب جمهوریخواه بدهد و آن ها با استناد به توافق جدید، وی و حزب دموکرات را به کوتاه آمدن در برابر ایران و تقویت موقعیت دشمنان و رقبای جهانی این کشور متهم کنند.
از این رو، بایدن نَه سرمایه و نَه متعاقبا اراده سیاسی کافی جهت دستیابی به یک توافق با ایران در برهه زمانی کنونی را ندارد و همین مساله موجب شده تا این دولت، نوعی سیاستِ کج دار و مریز را در قبالِ معادله اتمی ایران با هدفِ فرسایشی کردن مذاکرات تا زمان روشن شدن نتیجه انتخابات کنگره و البته تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران که می تواند به نفع آمریکا باشد را در پیش گیرد.