به گزارش الف؛ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به تازگی و در جلسه روز پنجشنبه خود، قطعنامه ای را علیه ایران و برنامه هسته ای تصویب کرد. این قطعنامه با 26 رای مثبت، 2 رای مخالف(چین و روسیه)، و 5 رای ممتنع به تصویب رسید. در قالب قطعنامه مذکور از ایران درخواست شده تا با نهادِ دیدهبان هستهای سازمان ملل متحد همکاری کند و به صورت فوری، توضیحات فنی موجهی را در مورد سه سایت ادعاییِ اعلام نشده هسته ای ایران ارائه کرده و در عین حال، امکان دسترسی به سایت ها و تجهیزات برای جمع آوری نمونه های لازم را فراهم کند.
این سومین قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران، پس از اجرایی شدن توافق برجام و بسته شدن پرونده مسائل ادعایی پادمانی است. پیش از این، در تاریخ های 30 خردادماه 1399 و 18 خردادماه 1401، قطعنامه های مشابهی توسط سه کشور اروپاییِ عضو برجام که با حمایت آمریکا نیز همراه بوده، علیه ایران در شورای حکام مطرح و به تصویب رسیده است.
در این راستا، اینطور به نظر می رسد که تصویب قطعنامه اخیر علیه کشورمان توسط شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به طور خاص تحت تاثیر سه عاملِ عمده بوده است.
1: درک تازه اروپا از معادله ایران
یکی از محرک های عمده و اصلی ابتکار اخیر کشورهای تروئیکای اروپایی(فرانسه، آلمان و انگلستان) به عنوان سه قدرت مهم قاره اروپا در پیشنهاد قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و متعاقبا تصویب آن توسط اعضای شورای مذکور، درک تازه اروپا از ایران به عنوان یک کنشگر بین المللی است. اروپا جدای از اختلاف نظرها و تنش هایی که با ایران در مورد مساله هسته ای تجربه کرده و شاهد بوده، به تازگی بیش از هر زمان دیگری احساس خطر کرده است.
دلیل اصلی این موضوع نیز آنچه ایفای نقش ادعایی از سوی تهران در معادله جنگ اوکراین که یک مساله راهبردی برای اروپا است، عنوان می شود. در مدت اخیر، اروپایی ها ادعاهای مختلفی را در مورد همکاری های نظامی ایران با روسیه در حوزه صادرات پهپاد و یا موشک های ایرانی به این کشور مطرح کرده اند. در این رابطه به طور خاص آن ها با اشاره به آنچه کنشگری فعال پهپادهای ایرانی در میادین جنگ اوکراین ادعا می کنند، بر این باورند که استفاده مسکو از این پهپادها موجب شده تا حد زیادی، روسیه دست برتر را در معادلات میدانی جنگ اوکراین پیدا کند و این موضوع کاملا به ضرر اروپا و به طور کلی جبهه غرب تمام شده است.
اروپایی ها البته از این هراس دارند که تداوم روند موجود، می تواند ضربات گسترده تری را به منافع آن ها در چهارچوب جنگ اوکراین وارد کند. از این رو، تحرک اخیر سه قدرت اروپاییِ انگلیس، فرانسه و آلمان در قالب شورای حکام و ارائه پیش نویس قطعنامه ضدایرانی و متعاقبا به تصویب رسیدن قطعنامه مذکور، واکنشی روشن از سوی آن ها نسبت به کنشگری های ادعایی ایران در قالب جنگ اوکراین و درک تازه ای که این دسته از کشورها از قدرت و نفوذ ایران پیدا کرده اند، بوده است.
2: تشدید فشارها علیه ایران در بحبوحه تحولات داخلی اخیر
یکی دیگر از محرک های اصلی کشورهای عضو تروئیکای اروپایی در ارائه قطعنامه ضدایرانی و متعاقبا تصویب آن توسط شورای حکام، تشدید فشارهای خارجی علیه کشورمان در بحبوحه اغتشاشات و تحولات جاری ایران است. در واقع، اروپا با این اقدام خود سعی داشته تا با حداکثرسازی فشارها علیه تهران، به نوعی آن را در موقعیت ضعف قرار دهد و از این طریق زمینه را جهت تحمیل اصول و موارد مطلوب و مد نظرش به ایران در میز مذاکره احتمالیِ آتی فراهم کند.
مقاومت ایران در برابر این فشارها، موجب می شود تا آن ها همچنان بر شدت فشارها علیه ایران بیفزایند و هدف نهایی کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ که ایجاد ناامنی داخلی در این کشور(ایران) و تضعیف آن بوده است را محقق سازند.
3: ناامیدی اروپا از احیای برجام
در نهایت باید گفت ناامید اروپایی ها از احیای برجام نیز نقشی قابل ملاحظه در اقدام اخیر تروئیکای اروپایی در ارائه پیش نویس قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام و در نهایت تصویب آن علیه کشورمان بازی کرده است. نباید از خاطر برد که در بحبوحه مذاکرات اتمی وین، در چندین مورد، زمانی که بحثِ ارائه قطعنامه از سوی قدرت های اروپایی علیه کشورمان در شورای حکام مطرح شد، اعتقاد آن ها به وجود ظرفیت ها و امکاناتی جهت احیای برجام بود که موجب شد تا آن ها به این گزینه دست نزنند.
با این حال، پس از آغاز جنگ اوکراین و علیرغم تعاملات مختلف ایران با طرف های غربی در چهارچوب معادله برجام، طرف های اروپایی از احیای برجام در چهارچوب هایی که مطلوب آن هاست ناامید شده اند و درست به همین دلیل، تشدید تنش ها و فشارها علیه ایران را در دستورکار خود قرار داده اند.
البته نباید فراموش کرد که تشدید عملیات روانی و تبلیغاتی جریان های سیاسی و رسانه ای در غرب علیه کشورمان در پی وقوع تحولات اخیر در ایران نیز مساله ای بوده که تا حد زیادی بر افکار عمومی اروپایی ها اثرگذار بوده و گزینه تشدید فشارها علیه ایران ولو به صورت غیرقانونی و بی منطق را به امری در دسترس برای رهبران اروپایی تبدیل کرده است.