«ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی» منتشر شد

  4010927054

انتشارات نقد فرهنگ کتاب «ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی: معقول اول، ثانی فلسفی، ثانی منطقی» نوشته حسین یزدی را منتشر و راهی بازار نشر کرد.

«ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی» منتشر شد

به گزارش مهر، کتاب «ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی: معقول اول، ثانی فلسفی، ثانی منطقی» نوشته حسین یزدی به‌تازگی در ۱۷۷ صفحه و بهای ۱۰۰ هزار تومان توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشر و راهی بازار نشر شده است.

ادراکات حوزه وجود انسان، مراتبی دارد که عبارتند از: ادراک حسی، ادراک خیالی، ادراک وهمی و ادراک عقلی. بر این اساس مدرکات ذهنی انسان از این قرار است: محسوسات، متخیلات، وهمیات و معقولات. ادراک حسی، خیالی و وهمی، جزئی هستند و تنها ادراک عقلی، کلی است. معقول، آن معنی و مفهوم کلی است، که قابل انطباق بر کثیر است، و در مرحله ادراک عقلی، حاصل می‌شود پس (کلیت)، صفت غیر قابل انفکاک (معقول)، است و هیچ مفهوم جزئی، (معقول) نیست. اغلب معانی و مفاهیم که مورد استفاده روزمره قرار می‌گیرند از این سنخ هستند.

مفاهیم کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند. دسته نخست صورت مستقیم حقایق خارجی است که ذهن انسان با این واقعیت‌ها برخورد کرده و صورتی از آن را نزد خود ساخته، سپس از اشیای دیگر هم، صور دیگری در نزد خود ساخته و بعد در مرتبه عقل یک معنای عام و صورتی کلی، پرداخته است که آن چه در مرتبه عقل موجود است، همان صورت واقعی شیء خارجی است. این مورد یک نوع عینیتی با وجود خارجی دارد و سه مرحله احساس، تخیل و تعقل را پیموده است. به عنوان مثال مثل تصور یا صورت کلی که ما از مفهوم گرمی یا سردی داریم. این دسته از معقولات را، معقولات اولیه می‌گویند.

برخی از معقولات و مفاهیم ذهنی، این احکام را ندارند یعنی صورت مستقیم اشیاﺀ خارجی و مناط تعیینات اشیاﺀ و ذات آنها نیستند. بلکه تنها بیانگر حالات و حکم اشیاﺀ هستند مانند علت و معلول، امکان و وجوب، وحدت و کثرت و دیگر مفاهیمی از این دست. این گونه معقولات را معقولات ثانویه می‌نامند. به عبارتی معقولات اولیه، صورت‌های مستقیم و بلا واسطه‌ای هستند که از اعیان خارجی گرفته شده است، اما معقولات ثانیه صورت‌های مستقیم اشیاﺀ نیستند. این معقولات به دو دسته معقولات ثانیه منطقی و معقولات ثانی فلسفی تقسیم بندی می‌شوند.

معقولات ثانی منطقی عبارتند از آن کلیاتی که عروض عارض بر معروض خودش، و اتصاف آن، معروض به عارض هر دو در ذهن است مثل این که می‌گوئیم (انسان کلی است) آیا کلیت دارای انسان است، یا انسان دارای کلیت؟ آیا کلیت عارض انسان شده است، یا انسان، عارض بر کلیت، واضح است که کلیت، عارض انسان شده است پس انسان، (معروض و کلیت) عارض است، حال ظرف عروض و ظرف اتصاف چیست؟ مسلماً ظرف اتصاف انسان، به کلیت در ذهن است، انسان خارجی یک امر جزئی و خاص است، و انسان خارجی هیچ گاه کلی نیست، ظرف عروض کلیت بر انسان نیز، ذهن است، زیرا کلیت صفتی است که فقط بر وجود ذهنی انسان اطلاق می‌شود، یعنی محمولی است که موضوعش در ذهن وجود دارد، نه در خارج.

معقولات ثانی فلسفی نیز ظرف عروض عارض بر معروض ذهن است، و ظرف اتصاف معروض به عارض، خارج است مثلاً وقتی می‌گوئیم: انسان ممکن است یا انسان واحد است در این جا البته، مقصود این است که انسان، ظرف خارج متصف به امکان یا وحدت است، ولی از طرفی می‌دانیم، که امکان یا وحدت در خارج، وجود مستقلی ندارد، تا عارض غیر شود، پس امکان، در عین این که صفت انسان است، ولی در خارج عارض انسان نیست، بلکه در ذهن عارض انسان می‌شود، این است که می‌گوئیم ظرف اتصاف، خارج، و ظرف عروض، ذهن است، در حالی که، معقولات ثانی منطقی هم ظرف اتصاف، و هم ظرف عروض، هر دو در ذهن بودند.

حکمای مسلمان غالباً به نظریه اتحاد ماهوی میان ذهن و خارج و اختلاف وجودی ذهن و خارج (وجود ذهنی و وجود خارجی) حکم کرده‌اند با اثبات اتحاد ماهوی صورت ذهنی و شیء خارجی، علم به خارج، علم مطابق با واقع است و سفسطه باطل خواهد شد و مدرِک توانسته جهان واقع را آنچنان که هست شناسایی کند.

نویسنده کتاب «ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی» بر آن است تا با حفظ اعتقاد به اصالت وجود، به نقد تقسیم‌بندی مطرح در خصوص معقولات اول، ثانی فلسفی و ثانی منطقی پرداخته و بر این اساس، آنها را بازتعریف کرده و طرحی نو ارائه کند. از این رو، قرار گرفتن مفهوم وجود تحت عنوان معقول اول مورد استدلال قرار گرفته و اندیشه معقول ثانیِ فلسفی بودن آن نقد می‌شود.

فیلسوفان مسلمان شبح را نظریه‌ای در مقابل نظریه اتحاد ماهوی می‌دانستند که علاوه بر اختلاف وجودی بین ذهن و عین، معتقد به اختلاف ماهوی بین ذهن و عین نیز هست. چنین برداشت و تصویری خود دارای چهار گونه است که خواسته یا ناخواسته در سیر مباحث فلسفی کلامی مطرح شده است. گونه‌های مختلف بحث از این قرار است: ١. شبح مشابه؛ ٢. شبح رمزگونه؛ ٣. شبح با انقلاب؛ ۴. جمع بین نظریه اتحاد ماهوی و شبح. تفسیر دوم، نظریه شبح را همان نظریه اتحاد ماهوی بین ذهن و عین می‌داند و تفسیر سوم جنبه مفهومی حکایی است که ماهیت خود به ذهن نمی‌آید، بلکه مفهومی از آن به ذهن می‌آید که خاصیت حکایت از خارج را دارد.

در تاریخ تفکر اسلامی بوعلی سینا، فیلسوف برجسته تاریخ ایران، قائل به اتحاد عینیت ماهوی بود و کسانی دیگر از جمله علامه تفتازانی قائل به نظریه شبح. اما به باور نویسنده کتاب «ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی» نظریه‌های شبح و انقلاب، رقیب نظریه بوعلی نبوده بلکه رقیب یکدیگر بوده و با حفظ اختلاف در حقیقت داشتن ماهیت (نظریه شبح) و یا وجود (نظریه انقلاب) در عمل، برای تکمیل تحلیل بوعلی در نحوه ادراک جهان خارج محسوس و پاسخ به اشکال به رأی وی مطرح شده‌اند.

پس از آنها دیدگاه صدرالمتألهین در مسأله ادراک جهان خارج، به تولد موجود ذهنی در نگاه استقلالیِ به علم منجر شده است و در یک آنالیز پارامتریک، می‌توان ریشه‌هایی از این رأی وی را در اندیشه فخررازی مشاهده کرد. آنالیز پارامتریک در مقایسه و نقد آرا فلسفی از نوآوری‌های این اثر است.