اثر حسن روح الامین
سلام اسوه عفاف و عصمت. سلام بانوی تقوا و مظهر شرافت. سلام بانوی مهربانی و عطوفت. فروغ ابدیت خورشید وجودت هنوز از پی قرنها، ظلمت شبهای ستم را نوید عدالت می دهد و عطر زمزمه های مناجات تو هوای دلم را صفای بهار می بخشد.
تاریخ هنوز شرمسار سیلی ظلمی است که مهتاب صورت ترا نیلی کرد و زمان راوی مظلومیتی است که در میان در و دیوار حق را فریاد میزد.
علی(ع) سرخی شهادت را پیش هنگام تر از محراب کوفه در سکوت دردهای پهلویت معنا کرد و شریعت ،شرافت تقوا را در نجابت کلامت. شکیب تو و صبر جمیلت بهانه تا مسیحای عدالت بر شاهین قضاوت در کالبد فسرده حق روح جاودانگی یابد و آزادگی بر سرخی شفق ماندگاری.
زخمهای پهلویت و دردجانکاه سکوتت بغض فروخورده زمان است که امواج غم را بر ساحل دیده می کوبد.
صفای زمزم اگر اسماعیل هاجر را امید حیات بود من آب حیات را در زمزمه های صفای تسبیحت تجربه کردم.
ای کاش برای لحظه ای از بلندای ملکوت دیده بر ناسوت خاک اندازی تا بنگری چگونه سالکان طریق حقیقت رو به میخانه وحدت نهاده و جام های شکسته عاشقی پیش آورده اند باشد که از سبوی شهادت جرعه ای قسمت شود و جانشان صفای معنویت یابد.
*مدیر کانون فرهنگی هنری صبا