واکنش حاج قاسم به ازدواج دوباره یک همسر شهید

  4011009050 ۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

همسر شهید نریمانی می‌گوید: حاج قاسم تا مرا دید، سلام و علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود متوجه شد ازدواج مجدد کرده‌ام. گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچه‌دار شدید؟

به گزارش فارس، محمود نریمانی به تاریخ ۱۲ دی سال ۱۳۶۶ در روستای «دروان» کرج، متولد شد. وی از نیروهای سپاه پاسداران بود که با آغاز جنگ سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سرزمین شام شد تا با تروریست‌های تکفیری مبارزه کند. محمود سرانجام مزد این جهادش را روز ۱۰ مرداد سال ۹۵ در حماء سوریه گرفت و به شهادت رسید. پیکر شهید نریمانی در گلزار شهدای کرج به خاک سپرده شد.

آنچه خواهید خواند روایت سارا عجمی همسر شهید محمود نریمانی است. او خاطره دیدار مهمان شدن حاج قاسم سلیمانی را در خانه‌شان این‌گونه روایت می‌کند:

روز ۷ فروردین سال ۹۸ آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می‌زد. 

دوباره صبح روز ۸ فروردین همان آقا ساعت ۸ صبح تلفن زد و گفت: حدود یک ساعت دیگر خدمت می‌رسیم. آن موقع تازه فهمیدم سردار سلیمانی قرار است تشریف بیاورد. یک لحظه استرس و شوق باورنکردنی همه وجودم را گرفت. سریع بلند شدم تند تند خانه را مرتب کردم و میوه مختصری هم آماده کردم. شنیده بودم حاج قاسم ناراحت می‌شود اگر پذیرایی از او مفصل باشد. فرزند دومم هم ۵۰ روزه بود و خیلی بی‌قراری می‌کرد، اما در همان حین کارهایم را کردم و سریع زنگ زدم منزل پدر شهید و گفتم قرار است مهمان بیاید برایمان. شما هم خودتان را برسانید. از محمود یاد گرفته بودم پشت تلفن رعایت مسائل امنیتی را بکنم. برای همین به آنها نگفتم مهمان چه کسی است. 

زنگ خانه به صدا در آمد

خانه ما طبقه چهارم است. برای همین دید مسلطی به کوچه داریم. زمانی که زنگ زدند، من سریع رفتم پشت پنجره ماشینی را دیدم که چند جوان حدود سی و چند ساله داخلش هستند. گفتم پس سردار کو؟ حتما اینها آمدند، فضا را بسنجند و اگر خبری نبود بعد ماشین حاج قاسم بیاید. آماده شدم بروم پایین که وقتی می‌آید مشایعتش کنم. همین که دکمه آسانسور را زدم هم زمان در آسانسور باز شد و دیدم سردار با یک آقای جوانی آمدند بیرون؛ بدون هیچ تکلف و به اصطلاح دم و دستگاهی. بعدها متوجه شدم یا کلاه گذاشتند و یا طوری آمدند که در کوچه شناخته نشوند، چون ما اصلا متوجه آمدن ایشان در کوچه نشدیم. 

حاج قاسم گفت: چرا خبر ندادی ازدواج کردی؟

حاج قاسم تا مرا دید سلام و علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود، متوجه شد ازدواج مجدد کرده‌ام. گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچه‌دار شدید؟ باید وقتی زنگ زدیم می‌گفتی تا هدیه ازدواج و بچه‌ات را می‌آوردم. با پدر مادر شهید هم خیلی گرم سلام و علیک کردند. من و همسرم رفتیم داخل آشپزخانه وسایل پذیرایی را بیاوریم، اما سردار با جدیت از ما خواستند که چیزی نیاورید؛ من فقط آمده‌ام ببینمتان. ما هم یک سنی چای آوردیم و نشستیم. به من گفت: بنشین کنار پدر شهید. 

سردار پرسید: این همسرت را شهید کنی چه؟

چون برادرم هم بود از من پرسید همسرت کدام است؟ وقتی معرفی کردم، سردار سلیمانی با لبخند گفت: او را شهید کنی چه می‌کنی؟ گفتم: حاجی خدا بزرگ است. گفتند: بچه را بیاور می‌خواهم ببوسم. سفت و محکم می‌بوسید و بعد با خنده گفت: من عادت دارم بچه هر چه کوچک‌تر باشد محکم‌تر می‌بوسمش. محمدهادی فرزند شهید کنارم گوشه‌ای نشسته بود. سردار نگاهش کرد و گفت: آقا محمدهادی ما چرا نمی‌آید جلو؟ محمدهادی برای اولین بار که کسی را ببیند، خیلی غریبی می‌کند، اما سردار گفت پاشو بیا بابا پیش من پاشو بیا بابا. محمدهادی رفت بغل سردار و تا آخر نشسته بود. برایمان تعجب داشت که اینقدر راحت سریع رفت در آغوش سردار. 

وقتی مادر شهید بحث را به من و همسرم کشاند

سپس رو کردند سمت پدر و مادر شهید و حال و احوالشان را پرسیدند. مادر شهید بحث را کشاند به جایی که شروع کرد از من و همسرم تعریف کردن. مادر رو کرد به همسرم گفت: او مثل محمود پسرم هست و سارا هم عین دخترم می‌ماند. از محمود هم بیشتر دوستش دارم. همدیگر را بغل کردیم و زدیم زیر گریه. سردار گفت: خیلی عالی خدا برای همدیگر نگهتان دارد. بعد با خوشحالی گفت: این ظرفیت بالای شما را می‌رساند که اجازه دادید عروستان ازدواج کند و حالا هم با آرامش و خوبی کنارشان هستید. از آنها خیلی تشکر کرد. 

بعد از شهادت آقا «محمود» ازدواج شما هم حتی یک جهاد بود

حاج قاسم گفت: بعد از شهادت آقا «محمود» ازدواج شما هم حتی یک جهاد بود. بعد رو کرد به همسرم و گفت: شما چند کار مهم انجام دادی. اول این‌که سنت پیامبر(ص) را انجام دادی؛ دوم این‌که فرزند شهید را پدری می‌کنی و سوم این‌که دختر ما را سرپرستی می‌کنی. چند بار با کلمه «دخترم» مرا خطاب کردند که بسیار برایم دلنشین بود. قبل از ازدواج من، پدرم از دنیا رفته بود و همیشه آرزو داشتم‌ ای کاش زنده بود و یک بار به خانه‌ام می‌آمد حالا احساس می‌کردم آن روز پدرم آمده خانه‌ام. 

برایتان هدیه آوردم 

قبل از این‌که ما بخواهیم گفتند برایتان انگشتر هم هدیه آورده‌ام. به آقایی که همراهش بود، اشاره کرد که جعبه انگشتر را بیاور. به همه یک انگشتر هدیه داد. نوبت من که شد یک انگشتر داد. بعد گفت: نه نه این خوب نشد می‌خواهم یکی دیگر بدهم. گفتم: ممنون همین برای من کافی است. گفت نه می‌خواهم یکی دیگر بدهم. انگشتر دیگری که واقعا زیباتر هم بود و اتفاقا اندازه دستم بهم داد. انگشتر قبلی برایم بزرگ بود. انگشتر اول را پس دادم. گفتند نه قسمت شما دو انگشتر بوده. 

یک و ساعت و نیم حال خوب

تقریبا یک ساعت و نیم سردار سلیمانی منزل ما بود. یک ساعت و نیمی که حالمان خوب بود. در حالی که منزل هر شهید حدود یک ربع ـ بیست دقیقه می‌ماندند. فکر می‌کنم علت طولانی‌تر شدن ملاقات ما حضور پدر و مادر شهید و کنار ما بود و این‌که من ازدواج مجدد کردم. انگار صحبت بیشتر و تمایل بیشتری داشت خانه ما بماند.

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۸۲۶۶۰۳۰۹:۳۱:۲۹ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
مردان بزرگ کارشان و دیدگاهشان هم بزرگ وانسانی است
احمد۲۸۲۶۶۴۰۰۹:۵۵:۳۸ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
حاج قاسم ها بیخود حاج قاسم نمیشوند! سلام پاکان بر او باد.
ناشناس۲۸۲۶۷۲۶۱۱:۱۲:۴۴ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
شهدا در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند..... شادی ارواح طیبه همه شهدا بخصوص حاج قاسم سلیمانی عزیز، صلوات ...
ناشناس۲۸۲۶۷۶۰۱۱:۳۸:۱۸ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
ای جـــــــــان
yektanetتریبون

پربحث‌های دیروز

  1. پایتخت جدیدایران؛ شهری غیر از شهرهای مهم !

  2. فردوسی‌پور و فرش قرمزی که پهن نشده!

  3. چرا اروپا دنبال آغاز مجدد گفت‌وگوها با ایران است؟

  4. رهبر انقلاب: حکم اعدام نتانیاهو باید صادر شود/ بسیجی ایرانی یقین دارد روزی رژیم‌صهیونیستی را از بین خواهد برد

  5. ورود کاروان‌های عظیم غذایی به پایگاه «عین‌الاسد»/ این اقدام آمریکا نشانه‌ای از آغاز جنگ است؟

  6. پیشنهاد خواننده کیهان درباره‌ ‌حجاب در مترو

  7. تاریخ ابلاغ قانون حجاب مشخص شد

  8. صحنه وحشتناک ۲ زورگیر که گوش یک مرد را می‌برند!

  9. از برق تا تخم‌مرغ؛ افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت

  10. درخواست عجیب کارشناس تلویزیون از مردم برای فرزندآوری

  11. راز تحرکات جدید صهیونیست‌ها در جبهه لبنان

  12. جزئیات تازه از ترور دانشمندان هسته‌ای/ وزیر پیشین اطلاعات: نیم‌ساعت قبل از آنکه برسیم، تروریست‌ها فرار می کردند

  13. دست هایی که بر سفره دراز نمی‌شود‌!

  14. گرد و خاک عارف علیه منتقدین دولت/ سه ماه قبل کجا بودید؟

  15. خداحافظی با چادرخوابی خانواده‌های شهرستانی در اطراف بیمارستان‌ها

  16. با پول دناپلاس توربو چه خودروهایی می‌توان خرید؟

  17. رضا رشیدپور برای مذاکره با ایلان ماسک افتخار داد!

  18. تابعیت دوگانه جرم است؟

  19. روایت هولناک فردی که گوشش بریده شد | با کاتر گوشم را بریدند ... یکی از آنها فیلم می گرفت

  20. پارلمان لبنان: دیگر موانع جدی برای آتش بس میان لبنان و اسراییل وجود ندارد

  21. کارگران ۱۰۰ دلاری/ دستمزدهایی که ناگهان پودر می شود!

  22. رقم وحشتناک ارزش دارایی‌های ملکی بانک‌های ایران

  23. حقوق تا ۲۴ میلیون تومان از مالیات معاف شد

  24. از انقلاب لشکر گرسنگان بترسید!

  25. پست‌گرفتن دختر پرحاشیه «صفدر حسینی» و ادامه انتصابات مورد سوال در دولت پزشکیان

پربحث‌های هفته

  1. تکرار بازی سیاسی با مذاکره؟!

  2. پایتخت جدیدایران؛ شهری غیر از شهرهای مهم !

  3. فردوسی‌پور و فرش قرمزی که پهن نشده!

  4. قانون عفاف و حجاب کجاست؟/ وقتی گرانی خودرو را هم به علم‌الهدی ربط می‌دهند!/ جای درست لاریجانی؟

  5. جمعیت اتباع افغانستانی مقیم ایران بیش از ۶ میلیون نفر است

  6. مکالمه خيالي «جک» و «آرش»، فرداي تحقق بازدارندگي هسته ای!

  7. بازگشت روحانی به سیاست با پرواز در خواب/ نسخه‌ جدید لاریجانی/ ادعای تازه درباره تابعیت فرزندان ظریف

  8. اتحادیه اروپا از جان ایران چه می خواهد؟!

  9. فمینیسم ایرانی و عبور از سکولاریسم

  10. بدهکاران، طلبکار شدند!

  11. آن تجربه تلخ را تکرار نکنید

  12. نفوذی‌ها چه کسانی و در کجاها هستند؟

  13. وقت مقابله‌ به‌ مثل با اروپا نرسیده؟

  14. آواز خواندن یک روحانی با تک نوازی ویولون

  15. چرا اروپا دنبال آغاز مجدد گفت‌وگوها با ایران است؟

  16. آدرس غلط روی تابلوی پاستور/ ظریف نباشد چه کسی جواب ترامپ را بدهد؟!/ پیامک‌هایی با مضمون خیانت که به نمایندگان مجلس ارسال می‌شود!

  17. درد بیمار و ناز طبیبان !

  18. ادعاهای غير واقعی درباره اقتصاد ایران

  19. تنها فرمولی که دولت های ما بلدند!

  20. انتقاد تند محمد مهاجری به پایداری‌‌چی‌ها و جلیلی

  21. چند نکته درباره تعامل عبدالحمید با دولت/ آیا پزشکیان همه صداهای اطراف خود را می‌شنود؟/ اولین قطعنامه فصل مدارا

  22. یارانه‌ها واریز شد

  23. دختر صفدر حسینی در دولت پست گرفت / فاطمه حسینی کیست؟

  24. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: اول قدرت بازدارنده همتراز، سپس مذاکره با آمریکا/ اقدام اروپا، نشان‌دهنده فعال‌شدن مکانیسم ماشه است

  25. امام جمعه اردبیل: امارات هیچ سندی بر مالکیت ۲ جزیره «آریانا» و «زرکوه» ندارد

آخرین عناوین