به گزارش ایسنا، حجتالاسلام محمدامین نجفیان -کارشناس مسائل دینی- درباره شخصیت حضرت ام البنین (سلامالله علیها) گفت: نام این بانو، فاطمه مشهور به امالبنین دختر حزام بن خالد بن ربیعه از قبیله بنی کلاب است. این قبیله از جمله قبایلی است که در دلاوری و شجاعت زبانزد خاص و عام بود. پدر ایشان، حزام مکنّی به ابواملجل، از چهره های شاخص و ممتاز و دلاور عرب و مادر ایشان، لیال یا مثامه دخرت سهیل بن عامربن مالک است که از خاندانی شجاع و از چهرههای به نام عرب به شمار میآمد.(عمده الطالب، ج1،ص 356؛ تاریخ طربی، ج 4،ص 118)
وی ادامه داد: بنابراین خاندان حضرت امالبنین (سلامالله علیها) چه از طرف پدری و چه از سوی مادری، در دوران قبل و بعد از اسلام جزء دلیران و شجاعان عرب محسوب میشدند.
این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: امام علی (علیهالسلام) پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) با توجه به اهداف بلندی که آثارش در واقعه کربلا ظاهر شد و با توجه به حکم قانون وراثت که سجایا و خصوصیات اخلاقی را از نسلی به نسل بعد منتقل می کند، با برادر خود عقیل که در نسب شناسی عرب شهره بود درباره انتخاب همسری که از خاندانی دلیر و جنگاور باشد، مشورت کرد که نتیجه این مشورت انتخاب حضرت امالبنین (سلامالله علیها) به همسری حضرت علی (علیهالسلام) در سال بیست و پنج هجری شد.
نجفیان یادآور شد: حضرت امالبنین (سلامالله علیها)، بانویی گرامی و پرهیزکار، فاضل و دانشمند و عارف به مقام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و اهلبیت (علیهالسلام) بود که در مؤدت به ایشان مخلص و در یاریشان پابرجا و محکم بود که سند این وفاداری را میتوان در واقعه کربلا با تقدیم کردن هر چهار فرزندش به نامهای عباس بن علی، عبدالله بن علی، جعفر بن علی و عثمان بن علی در راه دفاع از ولی امرشان مشاهده کرد.
وی افزود: ایشان در سراسر زندگی خود، فرزندان حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) را بر فرزندان خود مقدم میدانست و بر آنان بسیار محبت میکرد. وی این توجه را نه تنها وظیفهای عاطفی میدانست که بر ذمهی هر انسانی است که کودکان یتیم را مورد محبت خود قرار دهد- بلکه آن را فریضهای دینی نیز به شمار میآورد چرا که خداوند سبحان اجر رسالت پیامبر خویش را محبت به خاندان او معرفی کرده است. (شوری/42)
این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: این بانوی مکرمّه با نظر به آیه "النبِیَأْویل بِالُْمْؤِمِنینَِ مْنَْ أنفُسِِهم "(احزاب/33) ،حفظ حقوق، منافع، حرمت ُّ و جان ولی امرش را بر حفظ حقوق، منافع، حرمت و جان خود و خانوادهاش مقدم دانست و جانب آنان را بر جانب خود ترجیح داد.(ترجمه تفسیر المیزان ج 16 ، ص 413)
نجفیان تصریح کرد: مادر حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را که فرمود: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" شنید و در جهت پیروی از آن عزیزترین میراث زندگیاش را در راه دفاع از مولایش فدا کرد.
وی ابراز کرد: این بانو معرفت و ادب خاصی نسبت به ساحت مقدس فرزندان حضرت زهرا (سلامالله علیها) داشت. روزی که ایشان با امام علی(علیهالسلام) ازدواج کرد، هنگامی که به درب خانه حضرت رسید، به فرزندان حضرت علی(علیهالسلام) عرض کرد «ای آقایانم، من اینجا نزد شما خدمتکاری هستم که آمدهام تا خدمتگذاری کنم، پس آیا مرا به این شرط می پذیرید؟ که اگر نپذیرید من به خانه خود باز میگردم، پس حسنین (علیهالسلام) و حضرت زینب (سلامالله علیها) در مقابل این سخن فرمودند «شما عزیز و بزرگوار هستید و این خانه هم متعلق به شما است. (عبدالحمید مهاجر، العباس بن علی، ص 9)
این کارشناس مسائل دینی اضافه کرد: پس از ازدواج با امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نیز، هنگامی که حضرت ایشان را با نام فاطمه صدا میزدند، این بانوی گرامی از امام علیه السالم درخواست کرد که او را اینگونه صدا نزنند، زیرا هنگامی که فرزندان حضرت زهرا (سلامالله علیها) نام فاطمه را میشنوند به یاد مادرشان میافتند و غمگین میشوند، لذا امیرالمؤمنین ایشان را به نام امالبنین یعنی مادر فرزندان و پسران نامیدند.
نجفیان ادامه داد: این محبت و احترام تنها از طرف حضرت ام البنین (سلامالله علیها) نبود و فرزندان حضرت فاطمه (سلامالله علیها) نیز برای این بانوی با فضیلت و احترام خاصی قائل بودند و ایشان را همچون مادر دوست میداشتند.
وی بیان کرد: آوردهاند که حضرت امالبنین (سلامالله علیها) پس از واقعه کربلا هنگامی که این بانوی گرامی با بشیر بن جذمل که خبر ورود کاروان اسرای کربلا را به مدینه اعلام می کرد، رو به رو شدند، نخستین سوالی که ایشان از وی پرسید درباره امام حسین (علیهالسلام) و سلامتی ایشان بود، بشیر به جهت اینکه به همسر حضرت علی(علیهالسلام) صدمه ای وارد نشود، به صورت جداگانه شهادت فرزندان او را به وی تسلیت می گفت، اما ایشان در مقابل پاسخ او، تنها از امام حسین(علیهالسلام) و سلامتی حضرت میپرسید.
نجفیان ادامه داد: هنگامی که بشیر از شهادت امام حسین(علیهالسلام) خبر داد، این بانوی گرامی در مقابل این خبر سنگین، در حالی که بر صورتش لطمه میزد، ناله ها سر داد که "واویلا، واحسیناه". (محمد تقی مدرسی، العباس بن علی،ص 23)
وی تاکید کرد: حضرت ام البنین (سلامالله علیها)، هنگامی که متوجه شد که هر چهار فرزندش همراه امام حسین(علیهالسلام)شهید شدند، فرمود «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است، فدای حسین میشد.» (مع رکب الحسینی،ص 409)
وی گفت حضرت امالبنین (سلامالله علیها)، با بزرگواری با شهید شدن فرزندانش برخورد و به شهادتشان در کنار امام خویش افتخار میکرد.
وی یادآور شد: ایشان هر روز به قبرستان بقیع می رفت و در گوشه ای می نشست و در خصوص فرزندانش اشعاری جانسوز می سرود. هنگامی که زنان مدینه با خطاب ام البنین(س) را تسلیت می گفتند، در پاسخ آنان می فرمود: دیگر مرا ام البنین نخوانید، دیگر مرا مادر شیران شکاری ندانید. (مقاتل الطالبین، ص 90، ادب الطف، ج 1، ص 73 و اعیان الشیعه، ج 4 ص 130)