«مکث»
(درنگی در هشتاد کتاب)
نویسنده: حسین انتظامی
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول ، 1401
346 صفحه، 80000 تومان
****
آنها که اهل مطالعهاند اغلب عادت دارند دیگران را در لذت کتابخوانی خود سهیم کنند. اگر صاحب قلم باشند درباره آن کتاب چیزی مینویسند واز دلایل اهمیت و کیفیتش و همچنین تجربه لذت بخش مطالعه آن سخن میگویند. برخی هم که اهل قلم نیستند، گاه از طریق شفاهی حتی در گپ و گعدههای دوستانه از این کتابها سخن به میان میآورند. خلاصه اینکه تجربه نشان داده لذت کتابخوانی زمانی بیشتر می شود که با دیگران درباره آن سخن بگوییم و این تجربه شخصی را شکلی جمعی ببخشیم.
کتاب مکث نوشته حسین انتظامی که اخیرا به همت نشر نیستان به بازار آمده از دل تجربههایی از این دست بیرون آمده است. حکایت به اشتراک گذاشتن لذت خواندن کتابهای خوب، توسط یکی از چهرههای خوشنام رسانهای که در این حوزه صاحب اهلیت نیز هست.
همانگونه که از عنوان فرعی کتاب نیز میتوان دریافت، مکث حاصل درنگی است در هشتاد کتاب خواندنی که ناشران مختلف در سالهای اخیر منتشر کردهاند و انتظامی فرصت مطالعه آنها را پیدا کرده و چون آنها را پسندیده و خواندنشان را مفید یافته یادداشتهایی کوتاه راجع به آنها قلمی کرده است. انتظامی این یادداشتها را به طور عمده در صفحه مجازی خود منتشر کرده و در آنجا نیز تا اندازهای بازخوردهای مختلف آنها را نیز مشاهده کرده است. اما چنانکه در نوشته کوتاهش در ابتدای کتاب آورده انتشار مکتوب آنها در کنار هم ودر این مجموعه اما روایتی است تازه برای ماندگاری متونی که در فضای مجازی شاید عمر قابل توجهی نداشته باشند.
البته باید توجه داشت که این یادداشتها نه نقد بلکه نوعی معرفی کتاب (یا به قول فرنگی ها بوک ریویو) است که گاه به دلنوشته نیز پهلو میزند. عموما نقد برای مخاطبانی که کتابی را خواندهاند نوشته میشود تا به دریافت بهتر آن اثر کمک کند، اما معرفی کتاب برای مخاطبانی که کتابی را نخوانده و حتی با آن آشنا نیستند نوشته میشود و هدف از آن تشویق مخاطب برای مطالعه آن اثر است. مطالب و نوشتههای گردآمده در کتاب طی چند سال گذشته در رسانههای مختلف، از وبلاگ گرفته تا اینستاگرام و... نوشته شده اند، انتظامی انگیزه اصلی خود از این کار را ترویج کتابخوانی عنوان کرده است.
افزون بر این یادداشتهای مورد اشاره از شکل و قاعده مشخصی پیروی نمیکنند، چه در حجم مطالب و چه در شکل پرداختن مضمون یا محتوای آنها. انتظامی در اغلب یادداشتهایش ضمن معرفی محورهای مهم هر کتاب به پارهای نکات خواندنی آن اشاره کرده است؛ البته در برخی به شکلی موجز و تند گذر به این نکات اشاره شده و در بعضی با تمرکز و تاکید بیشتر. با این حال در مجموع عنوان مکث برای اثر حاضر در خور و شایسته به نظر میرسد و انتظامی درباره شأن نزول نام کتاب نیز نوشته است: «واژه مکث در درون ساحت معنایی خود، دو بعد دارد؛ یکی بعد زمانی و دیگری بعد موضوعی. معنای بعد زمانی مکث وقتی است که آدمی فرصت آرامش و طمانینهای به دست میآورد و در زمانی کوتاه درنگی میکند. برای ما شهروندان همواره در هیاهوی زمان، هیچ مکثی پربارتر از فرصت کتاب خواندن نیست».
یادداشتها نه به ترتیب اولویت یا ارزش کتابها که به ترتیب تاریخ انتشارشان منتشر شده است. «جاده» و «جایی برای پیرمردها نیست» اثرکورمک مک کارتی، «کرشمه خسروانی»، «مردی از جنس بلور» و «دموکراسی یا دموقراضه» نوشته سیدمهدی شجاعی، «برج فرازان» اثر باربارا تاکمن، «شوروی ضد شوروی اثر ولادیمیر واینویچ، «سیمای زنی در میان جمع» نوشته هاینریش بل، «انقلابها های 1989» نوشته ویکتور شبشتین، «شاهنشاه» نوشته ریشارد کاپوشچنسکی، «جهان مسطح است» نوشته توماس فریدمن، «جهان پسا آمریکایی» نوشته فرید زکریا، «تنهایی پر هیاهو» نوشته بهومیل هرابال و ... از جمله کتابهایی است که در اثر حاضر توسط حسین انتظامی معرفی شدهاند.
یکی از مهمترین نکتههایی که کتاب حاضر را جذاب میکند، سابقه مدیریتی و دولتی حسین انتظامی است. در روزگاری که خلاء کتابخوانی از جمله بارزترین ویژگیهای مدیران دولتی حتی در حوزههای فرهنگی است! قلم انتظامی و نگاه سیاسی و اجتماعی او در میان خیل مدیران کتاب نخوان، خاص و منحصر به فرد شده است و بی گمان از این روست که شیوه کار او نیز با موافقان و مخالفان بسیاری روبه رو بوده است. سیاهه آثار معرفی شده در «مکث»، نشان دهنده رویکرد انتظامی در کتابخوانیست. سیر مطالعاتی او روند مشخصی ندارد و همانطور که خود اذعان کرده است، علاقه و سلیقه شخصیاش به ادبیات داستانی، تاریخ، فلسفه سیاسی، توسعه و مباحث مدیریتی مرتبط است و کتابهای معرفی شده نیز عمدتاً در این حوزهها جای میگیرند.
البته از این نکته نباید غافل شد که تنوع و گوناگونی کتابها نشان میدهند که کتاب خواندن انتظامی نه به دلیل قرار گرفتن در موقعیت خاص یا به ضرورت انجام یک کار، بلکه به این دلیل است که ذاتا فردی است کتابخوان.
سید مهدی شجاعی در مقدمهای که برای کتاب نوشته، به این نکته چنین تاکید کرده: «حسین انتظامی ذیفنون است. این صفت و خصوصیت در کتابها و مطالعات او نمودی درخشانتر دارد. برخی ممکن است به آثار تاریخی علاقهمند باشند، بعضی به آثار روانشناسی، عدهای به رمان، عدهای به شعر، عدهای به نمایشنامه و فیلمنامه، عدهای به خاطرات و ... و روال معمول و متداول این است که هر کدام از این گروهها، مطالعاتشان را در همان حوزه، محدود و منحصر میکنند. اما حوزه مطالعاتی حسین انتظامی، گسترهای چشمگیر دارد و برداشتی که او پس از مطالعه هر کتاب مینویسد، اشرافش را به آن حوزه هم آشکار میسازد.»
انتظامی که در سالهای اخیر به طور عمده در مطبوعات ومدتی هم به عنوان مدیریت سینما فعالیت داشته است، به گفته خود در این یادداشتها مدلی خاص برای نگاه مدیران فرهنگی به مقوله کتاب و کتابخوانی مطرح کرده است.
به زعم او «اگر این کار حتی به قصد خودنمایی و فضلفروشی هم بود، جا داشت؛ چرا که وجود گرامی کتاب و ترویج کتابخوانی در زمره معروفاتی است که اگر همراه با ریا هم صورت بگیرد، ناپسند نیست، اگر سنت حسنه تواصی، درحوزه کتاب رواج بیشتری گیرد و یا با تشکیل حلقهای از دوستان، هریک مأمور شویم کتابهایی را که میخوانیم درقالب یک جلسه کوتاه به دیگران گزارش کنیم و بگوییم که این کتاب، ارزش خواندن و وقت گذاشتن دارد یا نه، خدمت بزرگی به تعالی یکدیگر کردهایم.»