ما خیلی خوبیم!

اکبر نبوی، گروه فرهنگی الف،   4011207024 ۱۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
ما خیلی خوبیم!

1 ـ در برنامه‌ی خندوانه یک شعار کلیدی به شکل پیوسته تکرار می‌شد: «ما خیلی خوبیم». این شعار را می‌توان، صورت دیگری از مصرع: «هنر نزد ایرانیان است و بس» دید و دریافت.
هنگامی که این شعار سر داده می‌شد، احتمالا خیلی از ما لبخندی از رضایت بر لب می‌نشاندیم، باد در غبغب می‌انداختیم و در دل به خوب بودن خودمان افتخار هم می کردیم. و ...

2 ـ شاید کسانی که شعار «ما خیلی خوبیم» را ساخته و پرداخته بودند و بر تکرار آن به عنوان یک امر تلقینی برای رهیافت‌های مثبت روان شناختی تاکید می‌کردند، نیت خوب و خیرخواهانه‌ای داشتند، اما به آسیب‌های (اتفاقا روانی) آن بر خودانگاری‌ها و خودخواهی‌های فردی و جمعی توجه نکرده بودند. 

3 ـ ما ایرانی‌ها، صفات پسندیده کم نداریم. و این صفات نیکو در نوشته‌ها و گفته‌های دیگران (غیر ایرانی‌ها) نیز بازتاب یافته است. اما صفات ناپسند نیز داریم. از جمله، در زندگی جمعی به شدت خودخواه هستیم. پای‌مان را که از خانه بیرون می‌گذاریم، موتور پیشران خودخواهی‌مان هم، روشن می‌شود. از همین منظر، به گمان من شعار«ما همه خوبیم» در ساحت «من» فردی، نمایان‌گر یک فرهنگ و باورغلط و دیرپا در این سرزمین است: «من» خیلی خوبم. «من» هیچ اشکالی ندارم. و... این «من» فربه شده‌ی تاریخی، چنان بر «من»‌های ایرانیان سلطه و سیطره پیدا کرده که در شئون همه‌ی واحدهای اجتماعی ( از خانواده تا سایر نهادهای اجتماعی) جلوه‌گری می‌کند و بر خودخواهی اجتماعی ما ایرانی‌ها می‌افزاید. 
کلمه‌ها و جمله‌های (به قول روان‌شناسان) انگیزشی و راه‌برنده به حرکت و تلاش برای زدودن رخوت و سستی و رکود از روح و روان، صد البته که مهم و برای سلامت روان فردی، اثرگذارند، اما اگر به قاعده و بر مبنای بینش و مطالعات جامعه‌شناختی نباشند، می‌توانند آسیب‌رسان و توسعه دهنده‌ی پاره‌ای از ناهنجاری‌های اجتماعی، از جمله بی‌توجهی و یا کم‌توجهی به حقوق اجتماعی سایرین باشند.

4 ـ دولت‌مردان این کشور از مریخ نیامده‌اند. آنها در همین جامعه و همین فرهنگ زاده و بالیده‌اند. از میان ما برآمده‌اند. و درست همانند همه‌ی ما، خودخواه‌اند. وقتی که بیشترشان حاضر نیستند هیچ عیب و ایرادی در نحوه‌ سیاست‌گذاری، مدیریت و عمل‌کردشان بپذیرند، به روشنی تمام همان «من» فربه شده‌ی تاریخی را نمایان می‌کنند.

5 ـ خودخواهی را به شکل مطلق نمی‌توان ناپسند شمرد. گاه انسان برای گرفتن «حق» خود باید خودخواه باشد. برای حفظ کرامت انسانی‌اش باید خود را دوست بدارد و برای حفظ حریم حقوق انسانی‌اش، اگر لازم شد بجنگد و در برابر تعدی کننده‌گان به آن حریم مقدس کوتاه نیاید. اما خودخواهی، همیشه و همه جا، زمانی زشت و نادرست و مردود است که حقوق دیگران را پایمال کند. 

6 ـ یکی از راه‌های کمال اجتماعی این است که اگر نمی‌توانیم خودخواهی‌های (ناپسند) خود را از میان برداریم، دست‌کم بکوشیم آن‌ها را مهار کنیم. و برای تحقق این امر خطیر که زیست اجتماعی سالم را برای‌مان به ارمغان خواهد آورد، مسوولان کشور باید با عمل خود ( نه صرفا گفتار) پیشگام باشند و از خود شروع کنند.