مراسم سال تحویل امسال بود که عدهای دور مزار خواجه شیرازی جمع شده بودند تا در جوار او وارد سال جدید شوند و به امید این که با الگو قرار دادن حیات آن پیر خرابات تعقل و معنویت را به زندگی گره زنند و عاشقانه زیستن را آغاز کنند. اما ناگهان وقتی صدای تلاوت قرآن از بلندگوها به گوش این افراد رسید، سرخی عصبانیت چشمانشان را پوشاند و با بیحیایی فراوان به جای:« فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» ناگهان «هو کردن»هایشان را نثار آیات خداوند کردند و چنین توجیهی آوردند که چرا در جوار شاعر «پارسیگو!» جملات عربی را پخش کردهاید. بماند که بعدها از سر هیجانات چه بلایی سر محوطه و محیط آوردند و به قولی آداب ایرانیگری دروغین شان را به رخ کشاندند.
گذشت و احیای شبهای قدر آغاز شد، این بار مؤمنین بودند که گرد مزار و مضجع حافظ شیرازی گرد آمده بودند و با توسل و توجه به حضرات معصوم توجه خود را معطوف به حضرت باری کرده بودند و «بک یا الله» گویان آن مکان را محل رفت و آمد ملائکه کردند. این بار جریانات اسلامستیز در فضای پر رنگ و لعاب مجازی با پخش کردن عکسهای منتشر شده از احیای شب قدر کنار قبر این شاعر ایرانی تمسخر را پیشه کردند که چرا در جوار شاعر «پارسیگو!» عبارات عربی به کار میبرند.
گاهی بغض و کینه افراد را در وادی سبکسری میاندازد و شأنشان را دستخوش بازی قرار میدهد، خورده بر مؤمنین میگیرند که چرا مراسمی اسلامی را در حافظیه برگزار کردند بی توجه به اینکه اگر خواجه شمسالدین محمد، ملقب به حافظ شد، برای فراگیری آیات قرآن در کودکیاش بوده است و سرتاسر دیوانش چه به شکل مستقیم و غیرمستقیم مضامین قرآنی را میخوانیم.
تاثیر شاعران از قرآن در حوزه معنا فقط نیست، بلکه در لفظ هم آنها متاثر از قرآن بودند. به قول حافظ که میگوید:« هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم» این نشان دهنده اهمیت تاثیر پذیری شعر حافط از قرآن است. نمی شود روح معنوی قرآن را در فن و بنمایه شاعری شعرای ایرانی نادیده گرفت. دیوان حافظ به نظر ترجمه تغزلی از قرآن کریم است و اگر آن را قرآن عجم خواندند به جهت اثرپذیر شدید این اثر ادبیات کلاسیک از قرآن کریم است.
سه زاویه تاثیر قرآن در شعر وجود دارد: اول تضمین، که عین آیه در شعر میآید، مثلا حافظ میگوید:« چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت/ شیوه جناتُ تجری تحت الانهار داشت.»
وجه بعدی تلمیح است، یعنی به خدمت گرفتن داستان در شعر، مثل داستان یوسف و زلیخا.
وجه سوم بهره از جان مایه قرآن است، که متعالی ترین وجه است و در اشعار حافظ خیلی استفاده می شود. در این روش بدون اشاره مستقیم مضمون قرآنی را بیان میشود.
ایرانیان نه تنها شانه به شانه بلکه جلوتر از اعراب سعی کردند اجرا کننده آیات باشند. ادبا و شعرا هم این فضا را در نوشته های خود ثبت کردند، حتی شعرا سعی کردند با بن مایه های قرآنی مطلوب خودشان ولو اگر معشوق زمینی باشد را بیان کنند.
در ادامه به بعضی از ابیاتی اشاره میکنیم که حافظ، این شاعر پارسیگو در آنان از آیات قرآن اثر پذیرفته است:
ساقیا برخیز و درده جام را خاک بر سر کن غم ایّام را
اشاره ای تلمیحی به آیه 149 سوره بقره دارد که میفرماید: «... استَعینُو بالصّبرِ والصّلوةِ» (یاری جوئید به صبر و نماز)
صبر کن حافظ به سختی روز و شب عاقبت روزی بیابی کام را
«إنّ الله مَعَ الصّابرینَ» (به درستی که خدا با شکیبایان است).
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
اشاره به آیه ی 151 سوره بقره دارد که میفرماید: «لَنَبلُوَّنَکُم بِشَیءٍ مِنَ الخَوف وَالجُوع و نَقصٍ من الأموالِ و الأنفس وَ الثَّمَراتِ وَ بشّرالصابِرینَ» (هر آینه می آزماییم شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستن از مال ها و نفس ها و میوه ها و مژده ده شکیبایان را).
نوشته اند بر ایوان جنّت المأوی که هر که عشوه ی دنیا خرید وای به وی
که اشاره به آیه 81 سوره ی بقره دارد که می فرماید: «أولئکَ الّذینَ الشتَرَوا الحیوة الدُّنیا بالأخِرَةِ فَلا یُخَّففُ عَنهُم العَذابَ وَلاهُم یُنصِرُونَ» (آن گروه آنانند که خریدند زندگی دنیا را به آخرت پس سبک کرده نخواهد شد از ایشان عذاب و نه ایشان یاری کرده می شوند)
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
آیه ی 60 سوره ی نساء که می فرماید: «سَنُدخلَهُم جنّاتٍ تجری من تحتها الانهار» (زود باشد که درآوریمشان در بهشتهایی که می رود زیر آنها نهرها).
معنیّ آب زندگی و روضه ی اِرم جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست؟
اشاره به آیات 6 و 7 سوره ی فجر دارد که می فرماید: «ألَم تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ. إرَمَ ذاتِ العِمادِ ...» (آیا ندیدی که چگونه کرد پروردگارت به عاد. ارم صاحب بناهای رفیع).