به گزارش الف، حسن روحانی این روزها به متکلم وحده تبدیل شده؛ به هر بهانه و مناسبتی مدیران دولت خود را جمع و برای آنها نطق میکند؛ نقطه ثقل صحبتهای او هم برجام است؛ برجامی که لنگرگاه او و دولتش بودند؛ با مرگ برجام دولت اعتدال هم به خاموشی گرایید.
روحانی بر خلاف سال گذشته که در اوج التهابات سکوت پیشه کرده بود، در ماههای اخیر به شکل دیگری رفتار میکند؛ او وارد گود شده، در قامت اپوزیسیون درون نظام سخن میگوید، منتقد وضع موجود است و مواضع خود را به اصلاحطلبان رادیکال بیش از پیش نزدیک میکند.
رئیس دولت پیشین به گونهای موضع میگیرد که همواره فاقد اختیار برای اداره کشور بوده و دستاندازهای موجود، مانع رسیدن دولت اعتدال به اهداف خود شده است. اما اظهارات او، یک وجه پنهانی را در دل خود دارد که شیخ دیپلمات عامدانه سعی در مستتر نگه داشتن آن دارد.
امید ناتمام به برجام نافرجام!
قابل انکار نیست که تکیهگاه اصلی دولت روحانی برجام بود؛ نوزادی که «نارس» متولد شد و بسیار زود از دنیا رفت. اما امید شیخ دیپلمات به برجام تمامی ندارد و در ذهن او برجام، کلید گشایش مشکلات کشور تلقی میشود.
او اخیراً در جمع وزرا و مدیران دولت خود گفته:«من امیدوار بودم که مسئله برجام در اسفند ۹۹ یا فروردین ۱۴۰۰ حل شود تا دولتی که بر سر کار میآید، دچار این مشکل بزرگ نباشد. برای احیای برجام همه چیز تمام شده و آماده بود. حتی موفق شدیم از طرفهای مذاکره امتیاز خروج سپاه پاسداران از فهرست گروههای تروریستی و لغو تحریم دفتر رهبری و نهادهای مربوط به ایشان را بگیریم که وقتی آن را به مقام معظم رهبری گزارش دادم، ایشان خیلی خوشحال شدند. اما متاسفانه این امکان فراهم نشد.»
صحبتهای او ناظر به این مسئله است که همه چیز از سوی آمریکا مهیا بود و صرفاً مخالفت و سنگاندازی جریانهایی داخل حاکمیت مانع احیای برجام بود؛ اظهارنظری ناقص از شخصیتی که روزی صاحب عالیترین مقام اجرایی کشور بود.
این افق دید محدود و تنگنظری روحانی مانع مواجهه با واقعیت است. شیخ دیپلمات نمیخواهد بپذیرد که پس خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷، توافق هستهای قرار نبود دیگر به نقطه گذشته خود بازگردد. او توانایی روبروشدن با این مسئله را ندارد که برای آمریکا بازگشتی در کار نبوده و در همان مذاکرات سال ۹۹ که به آن استناد میکند، یانکیها خواستار امتیازات بیشتر بودند؛ مسئلهای که در اواخر تابستان سال گذشته و در خلال مذاکرات دولت کنونی هم مشاهده و زیادههای آمریکا، مانع از امضای توافق بین طرفین شد. اما روحانی سعی دارد توپ را به زمین خودی انداخته و دیگران را مقصر به بار ننشستن «ابرپروژه» خود جلوه دهد.
واکسن هم کار ما بود!
اظهارات رئیس دولت اعتدال محدود به برجام نیست؛ او گریزی به ماجرای واکسن کرونا و واردات آن در دولتش زده و گفته: «ما واکسن کرونا به اندازه کافی آماده کردیم و رقم بالایی را سفارش دادیم.» این جمله چه معنایی دارد؟ اینکه شروع واکسیناسیون گسترده از اوایل پاییز، آن هم با واردات عمده واکسنهای چینی محصول تدابیر دولت وی بود!
اما کیست که نداند هم خود روحانی و اعضای دولت او سلامت جامعه را به پروژههای نافرجامی چون برجام و FATF گره زده بودند. آیا کسی غیر از رئیس دولت بود که در اردبیهشتماه ۱۴۰۰ و یک ماه پیش از انتخابات ریاستجمهوری، اظهار داشت: «اینطور نیست که واکسن در دنیا فراوان باشد. واکسن سوهان قم نیست که از درب هر مغازهای رد شوی، شما را دعوت به خرید کنند.»
چه کسی جز سخنگوی دولت دوازدهم بود که خرید واکسن را منوط به پذیرش FATF کرده بود؟ اینها گوشهای از حقایق فراموش شده ای است که حسن روحانی به آن اذعان نکرده و سعی کرده از ضعف و نقصان دولت کنونی به نفع خود بهرهبرداری کند.
رولت روسی روحانی!
هر قدر زمان میگذرد، شیخ دیپلمات مواضع رادیکالتری اتخاذ میکند؛ گریزی به رفراندوم میزند، حاکمیت را مقصر به نتیجه نرسیدن برجام قلمداد میکند، دستاوردهای دیگران به نام خود سند میزند و حتی در مواقعی رویکردهای پوپولیستی اتخاذ میکند.
اما باید پرسید چرا روحانی این روزها فعالتر شده و در حال برگزاری گعده و نطقهای مختلف است؟ به راستی او چه در سر دارد؟ با در نظر گرفتن انتخابات مجلس در اواخر امسال، آیا او سودای رسیدن به قدرت را در سر میپروراند؟
با توجه به محدودیت سنی برای کاندیداتوری مجلس، دور از ذهن است که شیخ دیپلمات وارد این کارزار انتخاباتی شود اما اصلاً بعید نیست در قامت رهبری جریان اعتدال، به دنبال فرستادن نمایندگان خود به ساختمان بهارستان باشد و خود برای ۱۴۰۴ در نقش ناجی ظاهر و برای تصاحب صندلی ریاست قوه مجریه آماده گردد.
اما جدا از این مسئله، نقشی که حسن روحانی برای خود تعریف کرده، ممکن است به قیمت بر باد رفتن تمام تجربه و حیثیت سیاسی وی تمام شود؛ عملکرد ضعیف او و دولتش و شرایطی که برای کشور رقم زدند نیاز چندانی به توضیح ندارد و اگر دوباره خود و یا سیاسیون نزدیک به او در صدد تصاحب مجدد قدرت باشند و با عدم اقبال عمومی مواجه شوند، اندک اعتبار باقیمانده او بر باد خواهد رفت. به واقع اگر هدف از کنشورزیهای اخیر او کسب قدرت باشد و در این مسیر شکست بخورد، این نوع از سیاستورزی وی حکم «رولت روسی» را برای شیخ اعتدال خواهد داشت.