درآستانه 27اردیبهشت روزجهانی ارتباطات وهفته بزرگداشت روابط عمومی قرارداریم .علی القاعده هرساله درچنین روزهایی جلسات ومراسم زیادی برگزارمی شود ودرمدح ومنقبت واحدی بنام روابط عمومی سخن گفته می شود،برای هم هورا می کشند ودست می زنند وبه چند نفری هم لوح تقدیری می دهند وبعدشم ازسرناچاری چندنفری درخصوص "باید ونباید های"فعالیت های روابط عمومی،حرف های شعارگونه ای می دهند وخلاصه می روند سرکارشان تاسال بعد!!
سال هاست که درکشورما همین نمایش یا "شوآف " اجرامی شود، اما هرگز روابط عمومی به جایگاه واحد،خاص وتاثیرگذارخودش نرسیده است وبه نظر می رسد که بناهم نیست که شیوه تغییر کندوطرحی نو درانداخته شود!!
دربررسی چرایی اینکه چرا روابط عمومی نمی تواند نقش واثرات اداری واجتماعی خودش را داشته باشد به دلایل بسیارزیاد ومهمی برمی خوریم که واکاوی هرکدام ازاین دلایل خود مثنوی هفتاد من می شود.
عمده ترین دلیل ناکامی روابط عمومی ها وتنزل سطح عملکرد آن ها به اشکالات ساختاری واداری کشورچه دربخش دولتی وچه دربخش خصوصی برمی گردد که عملکرد روابط عمومی را صرفادراین می بینند که"روزهای جشن پرچم رنگی بزنند و چراغانی کنند و در روزهای ماتم وعزا نیز پرچم سیاه بزند"!!
این نگاه رسمی وحاکم برمدیریت اداری کشور باعث شده است تا روابط عمومی به یک سطح نازل وتشریفاتی تنزل پیداکند وخیلی هم که هنر کند چندتاپوسترمنتشرنماید.
اینکه چه باید کرد تا این وضع تغییرکند قبل ازهرچیزباید جایگاه روابط عمومی درکشور دریک دستورکارجداگانه ازنظرقانونی تعیین تکلیف شود ووظایف مهمی برایش تعریف شود، تاهیچ مدیری نتواند واحدروابط عمومی را به زیرمجموعه شخصی خودش تبدیل بکند تا بلندگوی تبلیغاتی مدیر شود.
امروزه برخی مدیران روابط عمومی نیز برای حفظ جایگاه اداری خود حاضرنیستد با مدیریت بحث های چالشی بکنندوبه مدیربالادست تفهیم کنند که وظیفه ما تهیه بلیط هواپیما ورزروهتل برای شما وسایرارکان سازمان نیست ،برخی مدیران روابط عمومی نمی خواهند اصطلاحا خودشان را" باشاخ گاو" درگیرکنند که صندلی شان را ازدست ندهند! ممکن است چندنفری هم بتوانند به مدیربالادستی شان شرح وظایف را توضیح دهند اما این مدیران ازصددرصد به سه درصد هم نمی رسند که درصددتبیین جایگاه واقعی روابط عمومی برآمده باشند.
متاسفانه درکناراین همه مصیبت روابط عمومی ها،اینروزها درکشورشاهد ظهوربرخی تشکلهایی هستیم که درپوشش این نام بدنبال کاسبی ها ورانتخواری های خود هستند.
این جماعت ، درسال چندین جشنواره رنگارنگ برگزارمی کنند وبا توافق بامدیران دستگاه ها،ازادارات وسازمان هابه بهانه های مختلف پولی می گیرند،مراسمی برگزارمی کنند ودست آخرهم به همه روابط عمومی یک لوح تقدیر یاتندیس می دهند تا مدیرروابط عمومی خوشحال شده ونزد مدیرانشان "پز اول شدن"بدهند وازآنطرف هم پولی که انجمن گرفته حلال شود!
این است داستان پرغصه وقصه روابط عمومی درکشورما،اینکه چرا هیچکس بدنبال چرایی "فشل " بودن روابط عمومی ها نیست، چرامدیران نمی خواهند روابط عمومی ها وارد مباحث جدی بشوند وبه وظایف واقعی خودبرسند؛چرا کسی درصدد این نیست که روابط عمومی ها بتوانند خط ومشی های اجتماعی دستگاه ها را تعیین وتبیین کنند؟چرا روابط عمومی نمی تواند یک پل ورابط واقعی بین افکارعمومی وسازمان ها باشد؟ چرا باید روابط عمومی سطحش درحدصدور یک تکذیبیه یا جوابیه تنزل بکندنیست ؟واگربخواهیم ازاین چرا ها را پشت سرهم قطارکنیم قطعا ویقینا به دهها مورد دیگرخواهیم رسید.
مخلص کلام اینکه دراین ایام باید "جوالدوزی " به تصمیم گیران کلان کشوربزنیم وبگوییم بدجوری به بیراهه رفته ومی روید وراه را گم کرده اید.
-آقایان مسئول اگرمی خواهید به بازسازی اعتماد اجتماعی برسید ودرجامعه به مقبولیت برسید باید روابط عمومی به جایگاهش برسد.
-اگرمی خواهید سازمان شما یک سازمان شفاف وشیشه ای شود باید روابط عمومی ها وارد عمل شوندواین مهم را برعهده بگیرند.
-اگربدنبال امیدآفرینی هستند باید مدیران دانا وبصیر روابط عمومی این وظیفه مهم را به سرانجام برسانند.
-اگر می خواهید آینده نگرباشید وبحران ها ی پیش بینی نشده را رصد ودفع کنید باید مدیرانی را انتخاب کنید که فهم درستی ازجامعه وعملکرد سازمان داشته باشند نه اینکه "بله قربان گوی "شماباشند.
خلاصه اینکه اگربدنبال بسط وگسترش مسئولیت های اجتماعی وعمومی سازمان تان باشد این کارفقط ازروابط عمومی ها برمی آید وبس!
درخاتمه روزجهانی ارتباطات رابه همه دوستان زحمتکش اما بدون اختیارواقعی تبریک می گویم.