رضا توکلی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در گفتگو با مهر درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: این روزها فیلمنامهای در دست دارم و مشغول مطالعه آن برای تصمیمگیری هستم. تا قبل از آن و در حدفاصل حدود دو سال بعد از سریال «احضار»، کار دیگری در سینما و تلویزیون نداشتم و بیشتر مشغول پرداختن به امورات روزمره زندگی خود بود.
این بازیگر درباره حضور پررنگتر خود در مجموعههای تلویزیونی به نسبت کارهای سینمایی گفت: سالها پیش تجربهای از حضور در یک پروژه سینمایی داشتم و خاطرم هست دوستان همکارم در آن پروژه میگفتند چطور ممکن است با این سطح از توانایی و پتانسیل بازیگری در کارهای سینمایی حضور نداری؟ البته بحثم تعریف از خود نیست بلکه یادآوری این است که تواناییهای نسل من و امثال من در حال از بین رفتن است و نتوانستهایم آن را به نسلهای بعد منتقل کنیم. درباره اینکه چرا در کارهای سینمایی حضور ندارم، واقعاً خودم هم نمیدانم چه اتفاقی افتاده، سادهترین پاسخ این است که ایفای نقش در فیلمهای سینمایی به من پیشنهاد نمیشود.
وی افزود: فکر میکنم شجاعت و جسارتی که باید در فیلمسازان ما باشد، وجود ندارد و همه شرایط اطرافمان از شرایطی اقتصادی تا وضعیت اجتماعی دست به دست هم داده تا فیلمسازان کمتر ریسک کنند. من اما معتقدم همه ما باید ریسک کنیم تا به موقعیتهای بهتر برسیم.
برای حضور در برخی پروژهها گول خوردم!
این بازیگر ادامه داد: به تازگی حضور در یک سریال خانگی به من پیشنهاد شد و پیشتر هم برای سریال «مانکن» پیشنهاد داشتم. برخی از این پروژهها برای دعوت به همکاری جملاتی میگویند مثل اینکه این نقش را فقط توکلی میتواند بازی کند! با نهایت صداقت هم میگویم گاهی برای حضور در این پروژهها گول میخورم و در موقعیتی خاص قرار میگیرم. «برای تو میمیرم» عنوان آخرین تجربهام در شبکه خانگی به کارگردانی عباس مرادیان است که به نظرم در نقطه درستی وارد قصه میشوم و حضور مؤثری در داستان دارم.
توکلی با تأکید بر لزوم گفتگو درباره شرایط حاکم بر بازیگری در سینما، تلویزیون و شبکه خانگی گفت: از این شرایط سخت، دلگیرم و این مختص من هم نیست. خیلی از بچههای همدوره من از این شرایط دلخور هستند چرا که نتوانستهاند و نمیتوانند به حقشان برسند. هنوز شرایطی که مطلوب همه هنرمندان ما باشد در این عرصه بهوجود نیامده است. راهی را تا به امروز طی کردهایم که به یک ناکجاآباد ختم شده است.
این بازیگر باسابقه درباره واکنشهای مردم در کوچه و خیابان هم گفت: به خدا قسم میخورم که اگر این مردم فداکار و هنردوست نبودند، شاید ما تا به امروز در این عرصه نبودیم. هنوز مردم کوچه و بازار وقتی من را میبینند، سراغ میگیرند که آیا امسال هم ماهرمضان در تلویزیون هستید؟ به دلیل اینکه گویی مردم خاطرات رمضانی خوبی از حضور من در تلویزیون دارند. اما چرا کارگردانها سراغ من نمیآیند فکر میکنم دلیلش روشن باشد. سینما هم که تکلیفش روشن است!
در همه جای دنیا هنرمندان اصیل یک فرصت هستند
وی ادامه داد: در همه جای دنیا هنرمندان متعهد و اصیل را که هنرنماییهایشان با لایههای زیرین جامعه ارتباط برقرار کرده است، یک فرصت میدانند. این هنرمندان بهخصوص این دست از بازیگران یک فرصت برای جامعه ما هستند. اما چه میشود که یک جامعه نمیتواند از هنرمندان شاخص و یا حتی چهرههای ورزشی مطرح خود برای رسیدن به اهداف فرهنگی و هنری خود استفاده کند؟ چطور میشود در همین ایام برگزاری نمایشگاه کتاب شاهد تبلیغ کتاب از سوی هیچ هنرمند و چهره مطرحی نیستیم؟ در همه جای دنیا مردم هنرمندان خود را دوست دارند چرا که با ما اشک ریختهاند و با ما خندیدهاند. مردمی که ایران را دوست دارند، هنرمندان ایران را هم دوست دارند. باید از بازیهای سیاسی عبور کنیم.
توکلی درباره خاطرات خود از مواجهه مردم با خودش گفت: چند وقت پیش مجبور شدم برای یک کار اداری وارد یک سازمان دولتی بشوم. از همان در ورودی که عبور کردم، پرسنل دهان به دهان میگفتند؛ «اون بازیگر قالتاقه اومده!» (میخندد) از بس نقشهای منفی و دودوزه بازم در ذهنشان مانده بود، اینطور من را به هم معرفی میکردند. مثلاً در سریالهای «زیرزمین» و یا «کیمیا» نقشهایی داشتم که غالباً بدجنس بودند و آخر سر هم به هیچ پول و نوایی نرسیدند! کمااینکه در زندگی واقعی هم هیچگاه به پول نرسیدم!
زنی که به پشتصحنه آمد و خواست شوهرش را نصیحت کنم!
وی ادامه داد: مردم معمولاً با نقشهایمان ما را به جا میآورند. در میان نقشهایی هم که داشتم سریال «او یک فرشته بود» داستان خاص خودش را داشت. خدا رحمت کند حسن جوهرچی را، خاطرم هست روزی در اتوبان نیایش مشغول تمرین دیالوگها با حسن جوهرچی بودیم که مدیر صحنه آمد و گفت آقای توکلی این خانم با شما کار دارد. تعجب کردم. وقتی رفتم ببینم چه کار دارد، دیدم خانمی چند شب آمده و پیگیر بوده تا من را ببیند. وقتی پرسیدم کارت چیست؟ گفت همسرم سر به راه نیست و میشود دو ساعت به منزل ما بیایید و او را نصیحت کنید تا دست از کارهایش بردارد! (میخندد)
این بازیگر ادامه داد: کلی توضیح دادم که خانم من بازیگر هستم و آنها که نصیحت میکردند، نقشهایی بودند که من بازی میکردم. این موفقیت بسیار مهمی برای یک بازیگر است که مخاطب او را در قالب یک کاراکتر باور کند. گاهی در خلوت میگویم خدایا من چه کردهام که این مردم با معرفت این اندازه در حق من لطف دارند؟
توکلی درباره مشکلات موجود در زمینه تعیین دستمزد بازیگران پیشکسوت گفت: این مشکلی است که برای خیلی از ما اتفاق میافتد. به تازگی با خانم بازیگر پیشکسوت تجربه همکاری داشتم که در پشت دوربین متوجه شدم مدام دارد سرش را تکان میدهد و افسوس میخورد. وقتی دلیلش را پرسیدم گفت، متأسفانه ما بعد از ۷۰ سال هنوز هم داریم رکب میخوریم. پرسیدم چطور؟ متوجه شدم بحثش مربوط به قرارداد و مبلغ دریافتی است. واقعیت این است که هنرمندان هیچگاه در زمینه توافق برای مسائل مالی موفق نبودهاند. آن تعداد استثنا را کاری ندارم اما حرفم این است که غالب ما وقتی وارد اتاق تولید یک پروژه میشویم، با یک کاسب و تاجر مواجه میشویم! طبیعی است که در برابر یک کاسب حرفهای زبان ما بسته باشد!
وی افزود: حرفه بازنشستگی هم ندارد و اتفاقاً به دلیل همین نابهسامانیهایی که در حرفه ما وجود دارد، برخی از همکاران من دچار عارضههای قلبی و مغزی میشوند. این واقعیت است که ما توان گفتگو و چانهزنی بر سر مباحث مالی را نداریم. واقعیت این است که اکثر بازیگران دستمزدهای آنچنانی نمیگیرند و البته مرسوم هم نیست که عدد و رقم اعلام کنیم.
این بازیگر باسابقه در پایان گفت: این درست است که گاهی یک نقش برای من مهمتر از دستمزدش میشود اما زمانی هم هست که شرایط ایدهآلی برای خلق یک کاراکتر جدید داریم. اهل گله کردن هم نیستم و تا زمانی که بتوانم و تخصصش را داشته باشم، کار خودم را انجام میدهم. هیچگاه هم برای کارم کم نمیگذارم. طوری زندگی کردهام که نیازمند هیچکس نباشم.