هشتمین وزیر آموزش و پرورش در ده سال گذشته هم انتخاب شد و به رسم زیبای چندین ساله این وزرا بر ممنوع بودن دریافت وجه به هنگام ثبت نام در مدارس دولتی تاکید کرد. البته آقای رضا صحرایی وزیر جدید آموزش و پرورش درمدت کوتاهی که از رای اعتماد مجلس به او می گذرد دوبار به این سنت حسنه عمل کرد!
او بیست و دوم خرداد در حاشیه نمایشگاه دستاوردهای توانمندی دانشآموزان و فرهنگیان شهر تهران در باشگاه ورزشی امام رضا (ع) در خصوص الزام به دریافت وجه در مدارس اظهار کرد: این کار خطا و قطعاً خلاف است؛ از خانوادهها تقاضا میکنم اگر برایشان ممکن بود به مدرسه کمک کنند، اما هیچ مدیری حق ندارد چنین کاری کند و قطعاً تخلف است.
صحرایی سه روز بعد هم در حاشیه جلسه هیات دولت بر این موضوع تاکید کرد.
الحق والانصاف که همه مدارس دولتی نیز در تمام چند دهه گذشته به این دستورالعمل وزرای محترم آموزش و پرورش تمکین کرده اند و از دریافت وجه کمک به مدارس به هنگام ثبت نام خودداری کرده و آن را به زمانی دیگر در طول سال و بعضا به هنگام ارایه کارنامه موکول کرده اند !
البته وزیر جدید آموزش و پرورش دریافت وجه به هنگام ارائه کارنامه را هم در اظهارات غیرقانونی خوانده اند تا دیگر حقیقتا «هیچ» بهانه ای برای مدارس دولتی در این زمینه باقی نماند و «همه» چیز به خوبی و خوشی تمام شود!
اینکه چرا در حالی که مدارس دولتی عموما این وجه را با عناوین مختلف دریافت می کنند شاید بی نیاز از توضیح باشد، اما اینکه چرا هر سال برغیرقانونی بودن آن تاکید می شود چندان معلوم نیست! آیا هدف این است که غیرقانونی عمل کردن یکی از مهمترین نهادهای حکمرانی ما هر سال به بهترین شکل و روشن ترین وجه آشکار شود و کوچکترین شکی در این زمینه باقی نماند؟!
یا هدف این است که فرزندان ما در همان نخستین سال های فرایند مهم اجتماعی شدن شان با امکانات بسیار گسترده ای که درجامعه ما برای فن شریف « پیچاندن» مهیا شده به خوبی آشنا شوند؟ ! (کسانی که بر ضرورت وجود معلمان پرورشی در مدارس تاکید می کنند کجای مجلس نشسته اند و چرا برای جا انداختن امور تربیتی اینقدر جاهای دور می روند؟! )
تردیدی نیست که وزرای آموزش و پرورش و مدیران مدارس دولتی نمی توانند بدون بودجه لازم مدرسه را اداره کنند و گناه این امر نیز بر عهده نظام بودجه نویسی و سایر نهادهای تصمیم گیر در حکمرانی ماست که پس از ۴ دهه ترسیم آرمان های بسیار بزرگ تربیتی طوری عمل کرده اند که کودک نوآموز در همین نخستین تجربه های ورود به جامعه با یکی از بدترین صفات اخلاقی مواجه می شود!
اگر از این خرده گیری مهم هم بگذریم که چرا برای هزاران ریخت و پاش از بودجه دولت ، اعتبار هست اما برای مهمترین نهاد حکمرانی همیشه ناله ها بلند است؟!، باید از وزاری محترم آموزش و پرورش پرسید آیا تنها راه رفع کمبود اعتبارات در آموزش و پرورش همین دریافت مبالغ از خانواده ها آن هم با تاکید بر غیرقانونی بودن دریافت وجه در مدارس دولتی است؟! آیا این آسان ترین راه و چنانکه گفته شد بدترین و مضرترین آن نیست؟
البته شاید که رسانه ها نیز باید یک سوزن به خودشان بزنند و به جای بسنده کردن به این سوال تکراری درباره دریافت وجه در مدارس دولتی از وزرای آموزش و پرورش، به کمک این وزارتخانه بیایند و با تولید محتواهای کارشناسی و انتقادی درباره فرایند کلی حکمرانی و پرسش از دیگر وزرا و نهادها، به خصوص سازمان برنامه و بودجه و مجلس، آن ها را هم در گناه بزرگ بی توجهی به مدارس دولتی شریک کنند بلکه در این راه غلط طی شده دور برگردانی پیدا شود!