هنگامی ارائه تعریف مشخصی از ژانر سیاسی در سینما و تلویزیون امکانپذیر است که نخست بپذیریم چنین گونهای در تلویزیون و سینما وجود دارد.
به نظر میرسد در مطالعات و نظریههای سینما، با الگویی نمایشی و ساختاری به نام ژانر سیاسی روبهرو نیستیم یا دستکم هنوز در مباحث نظری و از نظر علمی و دانشگاهی، به گونهای سیاسی، به شکلی که گونههای اجتماعی، جنگی، ترسناک، کمدی و مانند آن، تعریف میشود، پرداخته نشده است.
ژانر سیاسی در ایران اما همیشه به دلیل سوءتفاهمهای موجود پر چالش بوده و با مسائل گوناگون پیرامونی دچار شده است. فیلم مصلحت به خوبی توانسته در این میان یک رویکرد متفاوتی در پرداخت به دوگانه آرمان و واقعیت داشته و بحث عدالت و مصلحت را به خوبی و سنجیده شده در دل روایت خود قرار داده که مخاطب سینما به خوبی با آن ارتباط گرفته اند. در نهایت این اثر پرداخت مناسبی در خصوص یک مسئله و روایت تاریخی سیاسی دارد که نظرها را به خود جلب میکند و دغدغهمندی تمیزی را ارائه کرده است.
دنیا را سینمای سیاسی برداشته، بیدار شوید!
ساخت فیلمهای سیاسی یکی از موضوعاتی است که در سینمای جهان مورد بحث قرار میگیرد و در کشورهای اروپایی و سینمای هالیوود، ساخت این نوع فیلم و پرداختی مستقیم به موضوع داغ روزشان، بسیار باب است و این موضوعی مرسوم و قابل هضم در بین افراد شاخص سیاسی در کشورهای غربی شده و سینماگران به راحتی میتوانند درباره فساد دستگاههای سیاسی جامعه صحبت کنند. به طور مثال فیلم «مبارز» که درباره تریلری سیاسی که برای استفاده از بازار گرم انتخابات ریاستجمهوری آمریکا (جرج بوش / آلگور) با تکیه بر پرسوناژ و رسواییهای بیل کلینتون ساخته شده و میکوشد تا نوعی مککارتیسم جنسی را به نقد بکشد، این فیلم اگرچه برای تمام سیاسیون وقت آمریکا تلخ بود؛ اما با شعار آزادی بیان، این فیلم و امثال آن پخش شد. در کل سینمای جهان دست روایتگران را در سینما باز میگذارد، هر چند اگر جایی به نفع سیاستهایشان نباشد؛ اما اجازه طرح موضوع میدهند که بگویند آزادی هست و پس از آن، روی ملاحظات خود مانور خواهند داد.
یک بام و هزار هوای سینمای ایران
در سینمای ایران نیز طی دهههای مختلف، ساخت فیلم سیاسی توسط برخی از سینماگران صورت گرفته است که سرنخ هر کدام از این فیلمها را دنبال کنیم، به یکی از اتفاقاتی که مردم در آن دخیل بودهاند یا دستوپنجه نرم کردهاند؛ رسیدهایم، به طور مثال فیلم «قلادههای طلا»، ابوالقاسم طالبی که بعد از جریانات سال ۸۸ ساخته شد؛ اما در این فیلم به طور مشخص از فرد شاخص سیاسی نام برده نشد. ساخت فیلم سیاسی در ایران همیشه با جنجالهایی روبهرو بوده و همین موضوع باعث شده است تا زمانی که فیلمسازی بخواهد اثری در این ژانر بسازد، باید رضایت حداکثری ارگانها یا اشخاص و شخصیتها را به دست بیاورد.
شبهای خاموش سینمای سیاسی
در سینمای ایران نه تنها ژانر فیلمهای سیاسی وجود ندارد که حتی انتساب یک فیلم به سیاست، کابوسی است که میتواند شبهای بدی را برای دستاندرکاران آن اثر رقم بزند. اگرچه میتوان برای سینمای سیاسی، مصادیقی در میان آثار تاریخ سینمای ایران پیدا کرد، ولی به طور مشخص هیچ چارچوب روشنی وجود ندارد که بتوان به آن اشاره کرد.
در تعریف سینمای سیاسی گفتهاند سینمایی است که باید مسألهاش، سیاست باشد و به اجزای قدرت، حوزه نظام سیاسی و تحولاتی که در حوزه نظام سیاسی وجود دارد، بپردازد. شاید در همین فضاست که اطلاق عنوان سیاسی به یک فیلم میتواند آن فیلم را به خوابی ابدی دچار کند. در تمام این سالها بودهاند فیلمهایی که ماهیت سیاسی نداشتهاند و قطعا در ژانر سینمای اجتماعی تعریف میشدند؛ اما مخالفان برای اکران نشدن آنها، موضوعاتی را از دل فیلم استخراج کرده و درصدد بزرگنماییاش برآمدهاند که همین مسائل کوچک برای سالهای سال مانع از اکران آن فیلم شده است. فیلمی که کارگردان و عوامل دخیل در آن، به امید اکران عمومی، موفقیت در گیشه و فهم عمومی از مسأله، برایش مدتها زمان گذاشته و سرمایهگذاری کردهاند.
سینمای ایران چقدر سیاسیساز و چه میزان سیاستزده است؟
سینماگران به دلیل محدودیتهای فوقالعاده و حساسیتهای بیش از حد، همیشه با مشکلات زیادی در ساخت فیلم سیاسی مواجه هستند و همین سبب شده تعدادی از بهترین فیلمهای سیاسی سینمای ایران، سالها با توقیف روبهرو شوند یا گاهی تعدادی از بهترین فیلمهای سیاسی ایرانی، بلافاصله پس از اکران از پردهها پایین کشیده شوند، از جمله فیلمهای سیاسی که هنوز سرنوشت آن مشخص نیست، فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی است که اشاره مستقیمی به بخش مهمی از جریان نفوذ در کشور دارد، ولی تا به حال مانع از اکران آن شدهاند. از دیگر فیلمهای سیاسی که همچنان سرنوشت نامشخصی دارند، میتوان به فیلم «شیشلیک» محمد حسین مهدویان اشاره نمود که در حالی برای جشنواره سیونهم فجر آماده شده بود که تفاوتی اساسی با ساختههای پیشین او داشت.
این فیلم یک کمدی سیاه با رگههای سیاسی است که داستان آن در شهری خیالی روایت میشود؛ اما نقدی تند به فاصله طبقاتی و رفتار برخی مسئولان کشور دارد. از این منظر، برخی فیلم را در دسته آثار سیاسی قرار دادهاند. «شیشلیک» در چهار بخش، نامزد دریافت سیمرغ شد و نظر مثبت برخی منتقدان را هم به دست آورد؛ اما با گذشت بیش از سه سال و بهرغم داشتن پروانه نمایش، هنوز سرنوشت اکران عمومی آن معلوم نیست. این ماجرا بارها از سوی رسانهها پیگیری شده است؛ اما مسئولان سینمایی کنونی صراحتا اعلام کردهاند که نمایش آن فعلا به صلاح نیست.
گزارش یک جشن
ابراهیم حاتمیکیا جزء کارگردانهایی است که نگاهی نافذ به اتفاقات جامعه دارد و سعی میکند آنها را در آثارش بازتاب دهد. پیرو همین دغدغه، او از ماجراهای پس از انتخابات سال ۸۸ وام گرفت و «گزارش یک جشن» را ساخت. فیلم به صراحت موضعگیری برخی مسئولان در قبال معترضان به نتیجه انتخابات را نقد میکند. هر چند کیفیت آن مثل فیلم اعتراضی- سیاسی «آژانس شیشه ای» نیست؛ اما نمیتوان منکر نگاه دلسوزانه کارگردان شد. فیلم پس از اکران در جشنواره بیستونهم، مُهر توقیف خورد و اجازه نمایش عمومی از آن سلب شد. حاتمیکیا در جلسه پرسش و پاسخ «به وقت شام» در جشنواره فجر گفته بود: «شرمم میآید که جلوی نمایش «گزارش یک جشن» را گرفتند. البته حاتمیکیا در اظهارنظر دیگری تلویحا گفته بود، دیگر تمایلی به اکران آن ندارم.
به رنگ ارغوان
در کارنامه ابراهیم حاتمیکیا یک فیلم توقیفی دیگر به چشم میخورد: «به رنگ ارغوان». این فیلم روایت عشق یک مأمور وزارت اطلاعات به دختر یکی از اعضای گروه سیاسی اوایل انقلاب است. این گره عشقی وقتی ایجاد میشود که مأمور قصد دارد از طریق دختر، به پدرش که میخواهد به کشور بازگردد، برسد. «به رنگ ارغوان» در آستانه جشنواره بیستوسوم فجر توقیف شد و در نهایت مسئولان وقت سینمایی، اجازه نمایش آن را در جشنواره بیستوهشتم صادر کردند. فیلم سیمرغ بلورین را هم به دست آورد؛ اما در گیشه موفق نبود. چه بسا اگر «به رنگ ارغوان» به موقع اکران عمومی میشد، سرنوشت بهتری در گیشه به دست میآورد و محبوبیتش نزد مخاطبان فراگیرتر میشد.
از رئیسجمهور پاداش نگیرید
کمال تبریزی هم از جمله کارگردانهایی است که در آثارش، مسئولان را نقد میکند. «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» هم در ادامه این دغدغه است که آن را سال ۸۷ ساخت. اسم اولیه فیلم «پاداش» بود و داستانش درباره سفر زیارتی یکی از مسئولان میانی کشور که در عربستان از کاروان جدا میافتد…. «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» سال ۹۴ رفع توقیف شد و مخاطبان از خود پرسیدند دلیل سختگیریها چه بوده است؟ کارگردان بعدا توضیح داد که اشارات و شوخیهای سیاسی- انتقادی از فیلم بیرون آمده و حتی برخی صحنهها، دوباره فیلمبرداری شدهاند تا به کسی برنخورد!
صد سال به این سالها
سامان مقدم که پیشتر تجربه ساخت آثاری سیاسی- انتقادی چون «پارتی» را در کارنامه داشت، سال ۸۶ سراغ «صد سال به این سالها» رفت. فیلم داستان زندگی یک زن است که از اواخر حکومت پهلوی شروع میشود و به انقلاب و دوران جنگ تحمیلی میرسد. گفته میشود قیاس شکل گرفته درباره زندگی پیش از انقلاب و زندگی ملتهب پس از انقلاب، دلیل اصلی توقیف فیلم است! «صد سال به این سالها» در جشنواره بیستونهم، یک بار برای اصحاب رسانه به نمایش درآمد؛ اما تلاش تهیهکننده برای نمایش عمومی آن فعلا بیثمر بوده است.
سینمای سیاسی، نمره قبولی نمیگیرد
سینمای سیاسی در ایران را نمیتوان به شکل ساختاری مرسوم مورد ارزیابی قرار داد؛ اما میتوان نمرهای برای آن در نظر گرفت. در مجموع اگر امتیاز اصلی ساخت آثار سیاسی و اجتماعی را با توجه به وضعیت سیستم موجود سینما در ایران، بارم ۱۵ قرار دهیم، با وجود فیلمهای ساخته شده، نمره ۱۰ خواهد بود.
«مصلحت» سینمای ایران اکران شد
فیلم سینمایی «مصلحت» محصول مشترک اوج و حوزه هنری است که کارگردانی آن را حسین دارابی و تهیهکنندگیاش را محمدرضا شفاه برعهده دارد. «مصلحت» در سیونهمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و بعد از سه سال در انتظار اکران بودن، در نهایت خرداد سال ۱۴۰۲ اکران شد. این فیلم که اثری سیاسی محسوب میشود، به نسبت باقی آثاری که تا به امروز در این نوع ژانر ساخته شده، راحتتر توانسته است حرفهایش را بزند و طرح مسأله کند. «مصلحت» نتیجه نگاه شجاعانه کارگردانش به مسائل روز جامعه است.
در «مصلحت» چه کسانی بازی میکنند
فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مجید نوروزی، مهدی حسینینیا، امیر نوروزی و سهیبانو ذوالقدر به ایفای نقش در این فیلم میپردازند.
این فیلم از چه میگوید
داستان این فیلم در اوایل دهه ۶۰ و پس از انقلاب رخ میدهد. در هسته مرکزی داستان، آیتالله مشکاتیان یکی از مقامات بلندپایه قوه قضائیه قرار دارد که پسری به نام مهدی دارد. مهدی در درگیری خیابانی مرتکب قتل میشود؛ اما اطرافیان مشکاتیان قصد دارند برای حفظ مصلحت، شخص دیگری را مقصر قتل قرار دهند. فیلم روایتگر تقابل سخت بین احساسات و عواطف پدرانه و خانوادگی، حفظ مصلحت سیاسی کشور و عدالت واقعی است.
بر «مصلحت» چه گذشت!؟
این فیلم که در سیونهمین دوره از جشنواره فیلم فجر برای نخستینبار به نمایش درآمد، در چند بخش مختلف از جمله بازیگر نقش اول زن، بازیگر نقش مکمل مرد، موسیقی متن، طراحی صحنه و لباس و… موفق به کاندیداتوری شد و در نهایت، پس از رقابت با دیگر فیلمهای بخش سیمرغ و فیلم اولی، توانست دیپلم افتخار بهترین فیلم اولی را برای حسین دارابی به ارمغان بیاورد؛ اما پس از جشنواره فجر بود که حواشی گریبان این پروژه سینمایی را گرفت و فرصت دوباره روی پرده سینما رفتن را از آن دریغ کرد. در مهرماه سال ۱۴۰۰ احسان محمدحسنی، مدیرعامل وقت سازمان هنری اوج در یک نشست خبری اعلام کرد که دو فیلم سینمایی «مصلحت» و «لباس شخصی» از سمت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شدهاند.
پس از آن، حسین دارابی، کارگردان فیلم در گفتوگویی ذکر کرد: «با توجه به صحبتهایی که آقای شفاه به عنوان تهیهکننده فیلم داشتند، قرار بود مشکل اکران این فیلم حل شود و تا مراحل خوبی هم پیش رفتیم؛ اما وضعیت این فیلم هنوز نامشخص است و بر اساس شنیدهها، حساسیتهایی از سوی برخی مسئولان درباره «مصلحت» وجود دارد. در حال رایزنی و برگزاری جلساتی با قوه قضائیه هستیم که امیدوارم مسأله فیلم به زودی حل شود.» و در نهایت، این فیلم در خرداد سال ۱۴۰۲ اکران شد.
در نهایت
باید به این موضوع اشاره کرد که اگر سینما و هنر نمایشی، یک الزام برای تعالی بشر در طرح مسائل مهم است و مطرح شدن رخدادهای تاریخی و سیاسی میتواند به زیست بهتر بشریت کمک کند، لازم است در خصوص این ژانر و تسهیل در گفتمان و گفتوگوی صریح آن تجدیدنظر شود و از هرگونه مصلحتسنجی بیهوده جلوگیری گردد تا اینکه راه برای سخن همگان باز و حق در رسوایی پوچی تحریفگران، بیشتر نمایان گردد.