براساس اشعار شاعر بزرگ ايران *عمان سامانى*(١٢٨٥-١٣٢٢ه.ق) در وداع سالار شهيدان حضرت امام حسين عليه السلام با خواهر بزرگوارشان حضرت زينب سلام الله عليها به وقت ميدان رفتن و نبرد با جبهه باطل است.
عمان سامانى (تاج الشعراء) اهل سامان چهار محال وبختيارى و مدفن او در قبرستان وادى السلام نجف است.
در تالار وحدت شب مثال زدنى از عشق و دلداگى هنرمندان بزرگ كشور به امام حسين (ع) بود.
استاد پرآوازه هنر كشور حسام الدين سراج كه آهنگساز گروه هم بود به زيبايی تمام خواند و اشک ريختيم.
استاد مسلم زبان و ادبيات فارسى و شاعر نامدار ايران ساعد باقرى اشعار را خواند و راوى بود و چشمان همه را مرطوب كرد و حال همه را خوب.
استاد همايون رحيميان رهبرى اركستر را بر عهده داشت و به همراه گروه ،حاضران را بارها و بارها به تحسين و تقدير گروه وا داشت.
استاد سيد محمد ميرزمانى هم تنظيم براى اركستر را بر عهده داشت.
يعنى جمع همه خوبان و سرآمدان. ساعد باقرى راوى بود و حسام الدين سراج خواننده. شما را در فراز هايی از اين قطعه وداع سهيم مى كنم؛
* جان خواهر در غمم زارى مكن
* با صدا بهرم عزادارى مكن
* معجر از سر، پرده از رخ وامكن
* آفتاب و ماه رارسوا مكن
* با زبان زينبى شاه آنچه گفت
* باحسينى گوش، زينب مى شنفت
* باحسينى لب هر آنچه او گفت راز
* شد به گوش زينبى بشنيد باز
* گوش عشق، آرى زبان خواهد زعشق
* فهم عشق آرى بيان خواهد زعشق
* با زبان ديگر اين آواز نيست
* گوش ديگر، محرم اسرار نيست…
*السلام عليك يااباعبدالله الحسين