به گزارش ایسنا، باورهای اشتباهی نسبت به مصرف مواد و کار وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
باور غلط: افرادی که مصرف مواد را تجربه میکنند، تمایلی به کار کردن ندارند.
واقعیت: افرادی که مشکلات ناشی از مصرف مواد را تجربه میکنند مانند افراد دیگر علاقهمند به کار کردن هستند و این نکته را میفهمند که کار، دلیل یا انگیزه خوبی برای حل مشکل مصرف مواد است.
باور غلط: کار کردن برای افرادی که مواد مصرف میکنند، بسیار پرتنش است.
واقعیت: کار، عزت نفس را بهبود و حس هدفمندی را افزایش میدهد و به بازتوانی افرادی که اختلالات مرتبط با مصرف مواد دارند، کمک میکند.
باور غلط: افرادی که موفق به بهبودی از اختلالات مرتبط با مصرف مواد شوند، همواره در معرض خطر بازگشت به مصرف هستند.
واقعیت: احتمال بازگشت به مصرف مواد همیشه وجود دارد اما داشتن شغل میتواند فرد را در مقابل عود محافظت کند. اشتغال با بهبودی پایدار مرتبط است، در حالی که عود با بیکاری، بیثباتی مسکن و از دست دادن حمایت اجتماعی ارتباط دارد.
باور غلط: افراد مصرفکننده مواد اعتیادآور، فاقد مهارتهای حرفهای مناسب هستند.
واقعیت: بسیاری از افرادی که دارای اختلالات مرتبط با مصرف مواد هستند، علائق و پیشینههای شغلی خوب همچنین مهارتهای شغلی کلیدی دارند که میتواند در هر حرفهای با ارزش باشد.
تشخیص زودهنگام
کارکنان و بازرسان میتوانند درباره تشخیص نشانهها و علائم مصرف مواد آموزش ببینند. این آگاهی به تشخیص زودهنگام مشکل در محیط کار کمک میکند. معمولا در یک محیط کار، کارکنان از مشکل مصرف مواد همکار خود مطلع هستند اما اغلب نمیدانند در این مورد چه باید کنند و به چه طریقی به او کمک کنند. به علاوه آموزش درباره مواد اعتیادآور میتواند به کاهش رفتارهایی از سوی کارکنان که به فرد مصرفکننده میدان بیشتری در جهت ادامه روند مصرف میدهد کمک کند (رفتارهایی مانند سرپوش گذاشتن یا تقبل مسئولیتهای وی به منظور کمک به او).
مداخله
در صورت مشاهده تغییر قابل توجه در یکی از کارکنان، اولین گام برگزاری جلسه مداخله با موضوع صحبت درباره علل و علائم و استفاده از مواد اعتیادآور است که میتواند نقش مهمی در راغبسازی فرد برای اقدام به درمان داشته باشد. مداخلات محیط کار باید شفاف و در قالب خط مشیهای مرتبط با مصرف مواد باشد. مداخله زودهنگام به ایجاد تغییرات لازم برای قدم گذاشتن در مسیر کاهش مصرف مواد به شکل مؤثر و اثربخش کمک میکند.
شیوه متداول برای حمایت از کارکنان در محیط کار، برنامه یاریرسان به کارکنان است. با توجه به تأثیر مصرف مواد بر خانوادهها، همراه کردن خانوادهها نیز در برنامه فوق بسیار مفید است.
وجود برنامههای پشتیبان سلامت کارکنان نه تنها شامل طیف وسیعی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کارکنان است بلکه موضوع مصرف مواد را نیز در بر میگیرد.
در ادامه به دیگر مدلها برای حمایت از کارکنان در محیط کار اشاره شده است:
مدل فقط ارجاعکننده: در این برنامه، مدیر شماره تلفنی در اختیار کارمند دچار مشکل میگذارد تا به گروههای خودیاری یا مراکز درمان اعتیاد مراجعه کند.
مدل درونسازمانی: در این برنامه، از کارکنانی استفاده میشود که در زمینه مداخله در بحران، ارزیابی و ارجاع به منابع یاریرسان خارج از محیط کار، آموزش دیدهاند. آناهمچنین به مدیران در شناسایی مشکلات عملکردی کارکنان کمک میکنند.
مدل قراردادی: در این برنامه، از خدمات مداخله در بحران، مشاوره کوتاهمدت، ارزیابی و ارجاع به منابع تخصصی خارج از محیط کار استفاده میشود. در این مدل از طریق عقد قرارداد با افراد متخصص و خدمات حمایتی به کارکنان در معرض آسیب مصرف مواد کمک میشود.
درمان
هنگامی که مداخلات اولیه نتواند فرد مصرفکننده مواد را برای درمان ترغیب کند، در واقع این مداخلات ناموفق بوده و کارفرمایان باید جهت کمک به فرد، برنامه دیگری داشته باشند. ارائه گزینههای درمانی از طریق برنامه کارمند یاری به افراد نیازمند به کمک، این پیام را در بر دارد که کارفرما، عملکرد شغلی کارمند را غیر قابل قبول میداند و او را به سایر خدمات درمانی در دسترس ارجاع میدهد.
انواع درمان شامل موارد زیر است:
سمزدایی
درمان اقامتی
درمان سرپایی
خانواده درمانی
خودیاری
پیشگیری از عود نیز در درمان اعتیاد امری ضروری است و تکمیل دوره درمان پس از ارزیابیهای بالینی مشخص میشود.
ادغام مجدد در اجتماع
در ذهن کارمندی که پس از ترک اعتیاد و موفقیت در درمان، قصد بازگشت به محیط کار را دارد، چه میگذرد؟ هدف اولیه در یک برنامه درمانی مؤثر بازگشت به کار است. هر چه افراد بیشتر از محل کار دور بمانند، بازگشت آنان سختتر میشود. بهترین راه برای ادغام مجدد فرد درمان شده در اجتماع و بازگشت کارمند به برنامه شغلی، اتخاذ درمان فردی همراه با نظارت و مراقبتهای پس از درمان است.
درمان اعتیاد به مصرف مواد شامل مجموعهای از جلسات است که میتواند به صورت درمان سرپایی یا بستری انجام شود. بازتوانی، فرآیندی مستمر است که پس از پایان برنامه درمانی باید به مدت طولانی ادامه یابد. اقدامات حمایتکننده زیر میتواند در این زمینه سودبخش باشد.
حمایت از ادغام مجدد
حمایت محیط کار از کارمندی که پس از درمان به کار بر میگردد از راههای زیر میسر میشود:
- توسعه برنامههای آموزشی مرتبط با مواد اعتیادآور برای تمام کارکنان، در سازمانی که مدیران و کارکنان درباره اعتیاد آگاهی نداشته باشند، بازگشت کارکنان پس از طی دوره درمان با دشواری همراه خواهد بود.
- تشخیص نیازهای کارکنان بهبودیافته هنگام برنامهریزی
- توسعه و پیروی از خط مشی شفاف و روشن در جهت تشخیص زودهنگام بیماری اعتیاد در کارکنان و حمایت از افراد بهبودیافته در برنامههای توانمندسازی بلندمدت.
- شناسایی منابع در دسترس برای کمک به کارکنان مصرفکننده
به طور معمول یک کارفرما در جست وجوی بهترین راه حمایت از کارکنان درمانشده جهت بازگشت به کار است. کارفرما نگران عملکرد و ایمنی کارکنان است پس میتواند حمایت خود را نسبت به کارمند نشان دهد و به او یادآوری کند که برای تمامی کارکنان و محیط کار بسیار با ارزش است و دلشان برای او تنگ شده است.
پیش از بازگشت به کار با وی ملاقات داشته باشد.
او را از هر تغییری که در نبودش اتفاق افتاده، مطلع سازد.
او را با ترس ها و نگرانیهایی که کارمندان درباره بازگشت وی به محل کار دار، روبه رو کند تا در این باره فکر کند.
کارکنان ممکن است درباره بازگشت همکاری که مشکل اعتیاد داشته، ناراحت باشند. این موضوع میتواند به دلایل مختلف نظیر خشم نسبت به فردی که کارهایش بر دوش دیگران بوده است، بروز کند.
بر اساس اطلاعات سازمان بهزیستی، همکاران میتوانند به فردی که پس از درمان به محیط کار بازگشته، به طرقی کمک کنند مانند اینکه او را حمایت کنند و با تشویق به او دلگرمی دهند (اما مشاوره ندهند)، به همکار در حال بهبودی، کمکهای نابجا نکنند و اشتباهاتش را نادیده نگیرند زیرا همکاران با هدف کمک به فرد در حال بهبودی نه تنها به او کمک نمیکنند بلکه گاهی به او میدان میدهند و خطاهای او را پنهان میکنند و این امر موجب برگشت فرد به مصرف میشود و احتمال عود را بالا میبرد. به فرد در حال بهبودی اجازه دهند تا خودش، کارهایش را انجام دهت و در مورد مسائلش تصمیمگیری کند همچنین به او درباره منابع کمکی در دسترس که ممکن است به آنها نیاز داشته باشد، یادآوری کنند.