به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله عبدالله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی که در مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد، به شرح حکمت ۱۱۶ نهج البلاغه پرداخت و بیان داشت: صد و شانزدهمین کلمه از کلمات قصار نهج البلاغه این است: «وَ قَالَ (ع) کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ وَ مَا ابْتَلَی اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَه»، این کلمه در شماره ۲۶۰ نیز تکرار شده است؛ حالا چرا سید رضی این را دو بار تکرار کرد، وقتی به آن جمله رسیدیم رازش مکشوف میشود. این جمله نورانی «کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ» ، شرح دو آیه از آیات قرآن کریم است. ذات اقدس الهی در قرآن میفرماید: شما همیشه اهل محاسبه باشید. قبل از اینکه دیگران شما را در محکمه به حساب بکشند؛ حالا یا بعد از نماز است یا فرصتهای دیگر است «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا».
معظم له ادامه دادند: به ما هم فرمودند هیچ دشمنی بدتر از هوس نیست. این بیان نورانی حضرت است که فرمود «أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ» این شیطان که هوی، ابزار اوست، شش هزار سال عبادت کرده، تمام راز و رمز خیانتها و خدعه ها را آشناست که چگونه حق را باطل نشان بدهد و باطل را حق نشان بدهد. از راهی وارد میشود که انسان را می بیند و انسان او را نمی بیند، ابزار کار هم در دست اوست، سوابق طولانی هم در این راه دارد و آدم (سلام الله علیه) را هم از بهشت بیرون کرد، چنین موجودی سوگند یاد کرده که انسان را گمراه بکند؛ البته از راه درون که هوس هست؛ لذا محاسبه هوس و خواستههای هوس و خواستههای بیرون و خواستههای درون، این هر روز وظیفه ماست.
مفسر قرآن کریم ابراز داشت: اینکه حضرت امیر فرمود «کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ» این واژه مستدرج از دو جهت تدریج را به همراه دارد. یکی خود ماده درج و تدرّج هم تدریج بودن را به همراه دارد. یک هیأت استفعالی که دارد مستدرج. فرمود به اینکه نعمتهای فراوانی به انسان میرسد. در کنار این نعمتهای فراوان، احترامهای زیادی هم انسان می بیند، ولی غافلانه آن نِعَم را صرف میکند، یک؛ غافلانه این بزرگداشتها و احترامهای جامعه را تحویل میگیرد، دو؛ دفعتاً میافتد و سقوط میکند، سه. فرمود: «کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ» اگر ذات اقدس الهی نسبت به کسی احسان کرد، او خودش را نبازد. اگر جامعه به کسی احترام کرد، او خودش را نبازد. این میخواهد آزمون کند امتحان بکند.
وی بیان داشت: «کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ» خیلی از لغزشهای زبانی و غیر زبانی را انسان مبتلا میشود و ذات اقدس الهی ستّار است او ستّار العیوب است. فرشتگانی که مواظب ما هستند، کاملاً می نگارند و مینویسند. ﴿ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْه رَقیبٌ عَتیدٌ﴾ فرمود اینها مینویسند اما حق گفتن ندارند. فقط ستّار هستند.
وی در ادامه بیان داشت: «وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ» او شهرتی در جامعه دارد محترم است از او به نیکی نام میبرند ولی این فتنه است، این مفتون این فتنه را تشخیص نمیدهد چون اهل محاسبه نیست. بعد فرمود به اینکه «وَ مَا ابْتَلَی اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَه»، خدا کسی را ابتلاء نکرد به مثل املاء. املاء یعنی مهلت دادن.
آیت الله جوادی آملی در توضیح این فراز بیان داشت: یک وقت است که کسی غفلتی دارد خدا فوراً او را متنبّه میکند این به هوش میآید یا توبه میکند یا ترک میکند و مانند آن. یک وقت است که در درازمدت این هم شهرت اجتماعی دارد هم بهره مادی دارد هم موقعیت سیاسی اجتماعی پیدا میکند در چند سال به همین روال میگذراند. دفعة این را میگیرد، و او باخبر نیست دفعةً گرفتار خواهد شد، در چند جای قرآن تعبیر به املاء دارد یعنی مهلت میدهیم. ما مهلت میدهیم ببینیم این در این آزمونها چه میکند؟
وی اظهار داشت: خدا هیچ کسی را به مثل مهلت دادن مبتلاء نکرد. چون اگر مهلت تمام شده باشد، بعد انسان غرق بلاء است و هیچ راهی هم ندارد. اما اگر در بین راه باشد، بالاخره یک راههایی هست توسلی هست دعایی هست حالتی هست که انسان بتواند مراجعه بکند به اهل بیت ناله کند.