دو واقعه رخداده اخیر و برخورد خشونتآمیز با اتباع افغانستانی حاضر در ایران، نشاندهنده خطری است که جامعه ایرانی را تهدید میکند و اگر امروز نسبت به حلوفصل آن قدم برداشته نشود، وقوع چنین حوادث تلخی و تقابل ایرانی و افغانستانی و وقوع یک چالش امنیتی دور از انتظار نخواهد بود.
در روزهای گذشته فیلمی از کردستان منتشر شد که عدهای از هموطنان ما در حال ضرب و شتم و شکنجه یکی از اتباع افغانستانی بودند و علاوه بر این ویدئویی از هجوم دستهجمعی تعداد زیادی از جوانان به منازل ساکنین افغانستانی در سلطان آباد قزوین دست به دست شد. اگرچه بر اساس اعلام فرماندهی انتظامی استانهای کردستان و قزوین تمامی عوامل این اقدامات خودسرانه بازداشت شدند اما باید این نکته را در نظر داشت که بروز چنین اقدامات خشونتآمیزی، ناگهانی و غیرمترقبه نبوده و محصول مدت مدیدی عملیات روانی بر روی ذهن مردم است.
چند هفتهای است که یک موج رسانهای مبتنی بر نفرتپراکنی در شبکههای اجتماعی ایجاد شده و نقطه ثقل آن، حضور افغانستانیها و ورود پرشمار آنها به خاک ایران است. به آمارهای مختلفی هم استناد میشود و برای باورپذیر کردن این عملیاتروانی پیچیده، جمعیت افغانیهای داخل ایران را ۲۰ میلیون نفر ذکر کردهاند! در حالی که جمعیت کنونی کشور افغانستان حدود ۴۱ میلیون نفر است و مشخص نیست که چگونه نیمی از افغانیها در ایران سکنی گزیدهاند! واضح است که ذکر این آمارهای دروغ برای ضریبدادن به نفرتپراکنیها و ایجاد یک بحران امنیتی داخل ایران است.
در اثنای این موج رسانهای و عملیات روانی، کسانی را میبینیم که سال گذشته و در جریان شورش «زن، زندگی، آزادی» با وامگیری از ترانهای سطحی «برای کودکان افغانی» مرثیهسرایی میکردند اما حالا در اتحادی همهجانبه با بسیاری از طیفهای سیاسی متعارض با خود، علیه افغانستانیها فعالیت میکنند و این نشان از برنامهای هدفمند برای ایجاد بحران در ایران دارد.
اینترنشنال، بیبیسی، من و تو و براندازان میدانند که پتانسیل موضوع مهاجرین برای تبدیلشدن به یک چالش امنیتی و نزاع ایرانی و افغانی، بالاست و این برهه فرصتی مناسب برای ماهیگیری از چنین آب گلآلودی بوده و بهواسطه رسانه، اذهان عدهای سادهنگر را به تسخیر در آورده و با تعمیق نفرتپراکنیها موجبات وقایعی چون کردستان و قزوین را فراهم میکنند و متاسفانه عدهای از دلسوزان داخل ایران هم ناآگاهانه در زمین آنان به فعالیت میپردازند.
این حوادث رخداده اخیر، زنگ هشدارها را باید برای مسئولین امر به صدا درآورده باشد. هر چند که این حجم از دروغپردازیها و عملیاتهای رسانهای با مقاصد شومی صورت میگیرد اما تمامی این موارد نافی لزوم پرداختن به مسئله مهاجرین افغان و ساماندهی آنان نیست. آمار ذکرشده ۵ میلیوننفری جمعیت اتباع افغانی داخل ایران نیازمند اقدامات فوری و فوتی است. باید جنبید که بذر نفرتپراکنیها در حال ثمر دادن است!