صنعت مبارزه با جمهوری‌ اسلامی!

سامان مهراد، گروه سیاسی الف،   4020719042 ۴۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
صنعت مبارزه با جمهوری‌ اسلامی!

قرار گرفتن در موقعیت فعالیت علیه جمهوری‌اسلامی، بیش از آنکه بر بینش و کنش سیاسی استوار باشد، واجد مزایایی است که افراد را برای ورود به این وادی ترغیب می‌کند؛ افرادی بدون شان و مرتبه که کوچکترین نسبتی با وادی سیاست و پیچیدگی‌های آن نداشته اما با علم و اطلاع از منافعی که این حوزه برایشان به همراه دارد لباس اپوزیسیون را بر تن می‌کنند.

نگریستن به سرنوشت مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون و دیگر نام‌های پر سر و صدایی که از سال گذشته تاکنون به متن سیاست وارد شده‌اند، موید این گزاره است. تاکنون چندین میلیون دلار از پول‌های بلوکه‌شده ایران در آمریکا و اروپا به حساب اپوزیسیون در پی شکایاتی که این افراد در دادگاه‌ها علیه جمهوری‌اسلامی مطرح کرده‌اند، واریز شده و تا زمانی که عرصه برای چپاول و دست‌اندازی مهیا باشد، روز به روز بر تعداد این مخالفین افزوده خواهد شد.

شاهد مثال این گزاره، خروج یکی از افرادی است که نام او در میانه اغشتشاشات ۱۴۰۱ برجسته شد؛ نازیلا معروفیان، خبرنگار یکی از پایگاه‌های خبری اصلاح‌طلب که گویا مدتی را هم در زندان سپری کرد اما همین دوران کوتاه‌مدت حبس، بهترین فرصت را برای بهره‌برداری او و مظلوم‌نمایی‌های مرسوم، ادعاهای بی‌پایه و اساس و داستان‌سرایی‌ها مهیا کرد؛ ادعاهایی که به‌جای اینکه ترحم‌برانگیز باشد موجبات خنده مخاطب را فراهم می‌کند.

اما جدا از این داعیه‌های واهی باید به کارکرد این نوع رفتار نگاه کرد. این مظلوم‌نمایی‌ها و داستان‌سرایی‌های دروغین چه منفعتی برای راوی این قصه‌ها دارد؟ آیا غیر از سودی است که اپوزیسیون‌های سست‌بنیاد از این دست رفتارها نصیبشان می‌شود؟ مگر کنش‌ورزی مسیح علینژاد مبتنی بر همین مظلوم‌نمایی و بازی‌کردن نقش قربانی نبود که فقط در یک فقره، سه میلیون دلار برای او عایدی به‌همراه داشت؟ وقتی چندین نفر از این طریق به سودهای چشمگیری رسیده و زندگی‌شان از فرش به عرش ارتقا پیدا کرده، چرا دیگران وارد این چرخه پول‌ساز نشوند؟

برای تن‌کردن لباس اپوزیسیون، سابقه چندماهه زندانی‌شدن در ایران کافی است، پس از آن باید داستانی بر پایه مباحث حقوق‌بشری ساخت، با لحن آمیخته به مظلومیت آن را روایت کرد و رسانه‌ها هم برای بازتاب آن پای کار بیایند. این فرمول ساده ساخته‌شدن اپوزیسیونی است که امروز در مبتذل‌ترین شکل ممکن وجود دارد؛ اپوزیسیونی که نمی‌توان آن را با عینک سیاسی نگاه کرد چون جنبه‌های اقتصادی آن رجحان دارد.

امروز، مبارزه با جمهوری‌ اسلامی به مثابه صنعتی است که فعالان آن می‌توانند صاحب منفعت‌ها و بهره‌های چشمگیری شوند؛ صنعتی که اتفاقاً چرخ تولیدش، خوب می‌چرخد و در بازه‌ای کوتاه از تولیدات جدید خود رونمایی می‌کند و البته همین امر هم لزوم برخورد پیچیده تر با این افراد و پرهیز از برخی برخوردهای سطحی بهانه ساز با آنان را یادآوری می کند. برخوردهایی که به منزله زمینه رشد این فرصت طلبی ها عمل می کند.