پایگاه خبری جماران: قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم با بیان اینکه موضوع تحولات اخیر مقاومت موضع اظهارنظر رهبر و رئیس جمهور است و نیازی نیست همه به میدان بیایند، گفت: در قضایای اخیر باید بسیار حسابشده عمل کنیم و کسانی که مسئولیت دارند هر حرفی را نزنند و حتماً با مقامات عالی هماهنگ کنند.
به گزارش جماران، این روزها حماسه فلسطینیها و رزمندگان حماس در مبارزه با دشمن صهیونیستی رنگ و بوی دیگری گرفته است. در یک هفته اخیر دنیا شاهد رقم خوردن متفاوتترین نوع مقابله مبارزان فلسطینی با اشغالگران قدس و رونمایی از قدرت کم سابقه حماس با وارد کردن ضربات غیرقابل باور به رژیم صهیونیستی است. به طوری که رهبر معظم انقلاب فرمودند به هیمنه این رژیم غاصب لطماتی وارد شده که غیرقابل جبران است.
برهمین اساس، برنامه «حضور» به منظور بررسی دیدگاههای امام روحالله در خصوص مسئله فلسطین و ضرورت مبارزه با صهیونیسم جهانی با یکی از چهرههای مشهور حوزه سیاست خارجی کشور به گفت و گو نشست.
دکتر «علی اکبر صالحی» که اکنون معاونت پژوهشی و قائم مقامی ریاست فرهنگستان علوم را برعهده دارد، با حضور در حسینیه جماران درباره وضعیت فعلی و آینده پیش روی خط مقاومت فلسطین به سؤالات «محمدحسین رنجبران» پاسخ گفت.
صالحی مدتی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده و مسئولیتهای دیگری همچون معاونت دبیرکل سازمان همکاری اسلامی و ریاست سازمان انرژی هستهای را نیز در کارنامه خود دارد.
امام یک سیاستمدار هوشیار و احیاگر دین در عصر حاضر بود
علی اکبر صالحی درخصوص دیدگاه امام خمینی(ره) در برجستهسازی مسئله فلسطین و مبارزه با صهیونیزم جهانی اظهار داشت: امام(ره) یک فقیه و یک دولتمرد بودند. ایشان یک سیاستمدار هوشیار و هوشمند بودند و اگر این ویژگیهای مبرز در ایشان وجود نداشت، پیروزی انقلاب محقق نمیشد.
وی افزود: یکی از هوشمندیهای امام تعیین یکسری محورهای اساسی بود. من معتقدم ایشان «محیالدین» زمان، یعنی ایشان احیاگر دین در عصر حاضر بود. زمانی که من در دهه ۶۰ میلادی در دانشگاه آمریکایی بیروت درس میخواندم ایسمهای مختلفی وجود داشت؛ مانند کمونیسم، سوسیالیزم، مائوئیسم، نهیلیسم؛ همه اینها بود ولی چیزی به عنوان اسلام و اسلامیسم نبود.
صالحی ادامه داد: یعنی اسلام به عنوان یک قوه محرکه جامعه در بین اقشار روشنفکر دانشجویی و دانشگاه جایگاهی نداشت و اگر نامی هم از دین برده میشد، به عنوان یک عنصر ارتجاعی تلقی میشود. در دورانی که بعد از بعثت نبی مکرم اسلام، زنگار و غبار بر روی گوهر تابناک اسلام نشسته بود، امام خمینی (ره) در عصر حاضر ظهور و دین را احیا کرد.
وی خاطرنشان کرد: امام اسلام را در بین این ایسمها و ایدئولوژیها و جریانهای مختلفی که بود، به عنوان جریانی که میتواند جامعه را به حرکت وادارد و یک قدرت مسلطِ قویِ مورد حمایت را به زیر بکشد، مطرح کردند، بدون اینکه بخواهد سلاحی در دست مردم قرار دهد.
فلسطین عمود خیمه امت اسلامی است
وزیر اسبق امور خارجه برجستهسازی قضیه فلسطین را از هوشمندی امام دانست و گفت: مسئله دیگر که امام خیلی هوشمندانه آن را مطرح کردند، قضیه فلسطین به عنوان یک محور بود. به طوری که اکنون عمود خیمه امت اسلامی قضیه فلسطین است. اگر امت اسلام بخواهند دور یک کلمهای جمع شوند که همه روی آن توافق داشته باشند، فلسطین است. امام با قراردادن فلسطین به عنوان قضییه مهم جهان اسلام، کانونی را ایجاد کرد که حول این کانون جهان اسلام جمع شوند و به فراموشی سپرده نشود.
وی با اشاره به خاطرهای از دوران دانشجویی بیان داشت: من وقتی در بیروت دانشجو بودم، گاهی به اردوگاه فلسطینیها سر میزدم. آن موقع دوستان فلسطینی به ما اعتراض میکردند که شما ایرانیها با اسرائیل رابطه دارید و از این حرفها و ما را تخطئه میکردند. در پاسخ میگفتیم که این مسئله ربطی به ملت ایران ندارد و دولت است که اینطور رفتار میکند و آنها در پاسخ میگفتند که اگر ملت اراده کند، میتواند دولت را به زیر بکشد و ملت رضایت داده که دولت این کار را میکند.
صالحی ادامه داد: ما پاسخی نداشتیم بدهیم. آنها میگفتند شما هم مسئول هستید؛ اگر تک تکتان جمع شوید و ارادهتان بر این باشد که دولت این کار را نکند، دولت نمیتواند. این قضیه گذشت تا اینکه انقلاب شد و حالا ما پرچم فلسطین را به دست گرفته بودیم و آقایان رفته بودند که با اسرائیل مصالحه کنند! و ما معترض بودیم که چرا مصالحه میکنید. ملت ایران هم آن موقع مظلوم بود و هم الان مظلوم است.
انقلاب اسلامی مقاومت را از چنگال حکومتها بیرون کشید و مردمی کرد
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب، در قضیه فلسطین، بیشتر جنبه تسلط حکومتها بر فلسطین مطرح بود. یعنی حکومتهای عربی قویتر از جبش فلسطین بودند و مقاومت فلسطین آن موقع به آن صورت جایگاهی نداشت و دو سه تا جنگی هم که صورت گرفت، مصر و سوریه و اینها بودند که جنگ کردند؛ هر چند که موفق نشدند.
صالحی گفت: در چنین شرایطی که چشم جهان عرب به دولتها بود تا سرزمین فلسطین را آزاد کند، انقلاب اسلامی مقاومت را از چنگال حکومتها بیرون کشید و به خیابان آورد و مقاومت را مردمی کرد. بنابراین امام با هوشیاری قضیه فلسطین را به عنوان محوری مطرح کرد که حول آن میشود امت اسلامی را جمع کرد و دیگر اینکه مقاومت را از چنگال سلطه حکومتها درآورد و به مردم واگذار کرد.
هدف امام از نامگذاری روز قدس چه بود
وی یادآور شد: از دیدگاه امام(ره) قضیه فلسطین بیش از اینکه یک تاکتیک باشد، یک قضیه استراتژیک و راهبردی بود که باید برای آن بلندمدت فکر کرد. اینکه ایشان آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس اعلام کردند، برای این است که یک راهبرد است؛ برای اینکه فراموش نشود.
صالحی تصریح کرد: همین رویه امام(ره) بعد از ایشان توسط مقام معظم رهبری نیز ادامه پیدا کرد و انقلاب اسلامی همواره از مقاومت حمایت کرده و همیشه اعلام کرده که مدافع حق هستیم. این به عنوان یک رویه دائمی ما است.
جمهوری اسلامی مقاومت را به گروگان کسی تبدیل نکرد
معاون سابق دبیر کل سازمان همکاری اسلامی با بیان اینکه کار خوب جمهوری اسلامی این بود که مقاومت را به گروگان کسی تبدیل نکرد، گفت: همین عملیات جدید حماس، تصمیم خودشان بوده که حضرت آقا هم اشاره کردند که تصمیم هوشمندانهای بود و این خیلی مهم است که مقاومت در اذهان مردم به گونهای جا نیفتد که دارد توسط دیگرانی که خارج از دایره مقاومت هستند، مدیریت میشود.
امام گفت مقاومت فقط تفنگ نیست بلکه مبتنی بر تصمیم و اراده است
قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم ایران افزود: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار داد این است که امام با تجربهای که از انقلاب گرفتند، فرمودند که مقاومت الزاماً با تفنگ نیست. نه اینکه تفنگ لازم نیست ولی الزاماً تفنگ نیست. مقاومت مبتنی بر یک تصمیم و اراده است. این خیلی مهم است. یعنی مقاومت اگر میخواهد پا بگیرد و پایدار باشد، باید تصمیم و اراده باشد؛ تفنگ بعداً میتواند حامی باشد و تقویت کند ولی اساس آن تفنگ نیست. انقلاب ما هم با تصمیم و اراده به پیروزی رسید.
اشتباه سیاسی جهان عرب در دوری از انقلاب اسلامی
صالحی عدم همراهی جهان عرب با انقلاب اسلامی را اشتباه سیاسی آنها خواند و اضافه کرد: جهان عرب به جای اینکه با انقلاب همراهی کند، از انقلاب دوری کردند و جا را برای جنبشهای انقلابی منطقه مانند مرحوم یاسر عرفات و اینها باز کردند. این اشتباه تاکتیکی بود. البته ما راهمان درست بود ولی آنها میتوانستند با انقلاب از در ستیز درنیایند.
وی این اشتباه سیاسی را یک هدیه به مقاومت تلقی کرد و اظهار داشت: اکنون میبینیم که هر چه مقاومت در زمان جلو میرود، آنها عقب میمانند. چه کسی فکر میکرد که جنبش حماس بتواند قریب به ۲۰ ـ ۳۰ کیلومتر وارد اسرائیل شود؟ هیچ کس فکرش را نمیکرد. ما خوشحال نیستیم کسی کشته شود. ولی بالاخره جنگ خانمانسوز است و این اقدام حماس محیرالعقول.
خاطرهای از دور از ذهن بودن قدرت مقاومت در بین اعراب
صالحی با اشاره به خاطرهای از دور از ذهن بودن قدرت مقاومت در گذشته بیان داشت: در زمان جنگ ۳۳ علیه لبنان، من معاون دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی در جده بودم. در یک مجتمع زندگی میکردیم که تعدادی عرب و سوری و فلسطینی و لبنانی حضور داشتند. شبها یکجا جمع میشدیم و یک تلویزیون بزرگی بود که وقتی جنگ شروع شد، تحولات را دنبال میکردیم.
وزیر اسبق وزارت خارجه افزود: یکی از دوستان فلسطینی میگفت اگر حزبالله ۲۴ ساعت مقاومت کند، قهرمان است. ۲۴ ساعت گذشت و دیدیم حزبالله مقاومت کرده است و اتفاقی نیفتاده است. گفتند اگر ۴۸ ساعت مقاومت کند، قهرمان است. همینطور گذشت و ۳۳ روز شد تا اینکه اسرائیل تسلیم شد. الان هم یک چنین اتفاقی دارد میافتد.
وقتی سفیر لبنان اخراج صهیونیستها از جنوب لبنان را به یک مقام جمهوری اسلامی تبریک گفت
وی با اشاره به خاطره دیگری از اخراج صهیونیستها از جنوب لبنان گفت: سال ۲۰۰۰ اسرائیلیها از جنوب لبنان اخراج شدند. سفارت لبنان یک جشنی گرفت و من هم که آن موقع نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودم، جزو مدعوین بودم. آن سفیر که ایستاده بود تا از تک تک افراد استقبال کند، نوبت به من که رسید، در حالیکه جلوی من سفیر انگلیس بود و پشت سر من سفیر یک کشور دیگری، گفتم این پیروزی مبارک است؛ ایشان گفت شما به من تبریک میگویید؟ ما باید از شما تشکر کنیم و بگوییم بر شما مبارک است!
صالحی ادامه داد: آن موقع رسانههای غربی هر وقت اسم حزبالله را میبردند میگفتند حزبالله که مورد حمایت ایران است؛ یعنی کلمه ایران با حزبالله تکرار میشد و مترادف شد. وقتی اسرائیلیها از جنوب لبنان رانده شدند، همه گفتند ایرانیها اینها را بیرون کردند و سفیر لبنان به ما تبریک گفت. اینها نکات مهمی است که امام و رهبری که ادامهدهنده راه امام بودند، به گونهای قضیه فلسطین را اداره کردند که امروز شاهد این اتفاقات هستیم.
اگر غیرت عرب متحد میشد اسرائیل نمیتوانست کاری از پیش ببرد
معاون پژوهشی فرهنگستان علوم ایران تأکید کرد: الان اگر یک غیرت عربی بود و دست به دست هم میدادند، اسرائیل دیگر نمیتوانست کاری کند. حماس اکنون با تعداد حداقل خودش و طبق گفته خودش، ۴۰ هزار نیرو دارد که چند هزارش را به کار گرفته است؛ اگر اینها بخواهند انتحاری جلو بروند، ببینید چه اتفاقی میافتاد و اگر همه جهان عرب دست به دست هم میدادند، آمریکا چه کاری میتوانست بکند؟ میتوانست در خیابان با اینها بجنگد؟
نماینده سابق ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: الان آنها به دنبال این هستند که ما اشتباهی کنیم. در عالم سیاست، وقتی وارد مذاکره میشوید، طرف مقابل سعی میکند شما را عصبانی کند. وقتی عصبانی شوید، ممکن است حرفی بزنید یا رفتاری کنید که به ضرر شما تمام شود. بنابراین باید با دقت و صبوری و هوشیاری و هوشمندی رفتار شود.
موضع هوشمندانه رهبر انقلاب الگوی همه مسئولان باشد
صالحی با اشاره به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب و اتخاذ موضع هوشمندانه ایشان بیان داشت: حضرت آقا گفتند که حماس خودش تصمیم گرفته است و ربطی به ما ندارد ولی من تقدیر میکنم و سپاسگذارم از این تصمیم هوشمندانه به موقع و هوشیارانه. خیلی دارند سعی میکنند بگویند ایران هم هست. الان باید هوشمندی به خرج دهیم.
وی افزود: ما دشمن کم نداریم، ولی الحمدلله مقام معظم رهبری با فراست کامل بیان کردند. ایشان یک دولتمرد است. ایشان دو سه روز قبل از این اتفاق، صحبتی در حسینیه امام (ره) داشتند و فرمودند که قضیه عادیسازی رابطه عربها با رژیم صهیونیستی راه به جایی نمیبرد و شرطبندی روی اسب بازنده است و عاقبتبخیری ندارد و دو سه روز بعد با چنین حرکت عظیمی روبرو شدیم.
آوارگان فلسطینی هنوز کلید خانههای خود را حفظ کردهاند
قضیه فلسطین، در مسئله آزادی و حمایت و نصرت بخشیدن به حق الهام بخش ملتهاست
صالحی خاطرنشان کرد: در این مدت گذشته مقاومت فلسطین، مرزها و نسلها و وجدانها و ضمیرها را درنوردیده است. ۷۰ سال پیش یک عده را از سرزمینشان بیرون کردند و الان ۵ ـ ۶ میلیون فلسطینی در اردوگاههای دنیا پراکنده هستند، اما اینها هنوز کلیدهای خانههاشان را دارند در حالیکه به نسل نتیجه و نبیرهشان دارد میرسد.
وی ادامه داد: دو روز پیش یک فلسطینی آمده بود پیش من؛ از اهالی حیفا بود در قبل از اشغال. گفت ما هنوز کلید خانهمان را داریم و همسر من یک فلسطینی است اما از یک جایی که الان مجاهدین رفتند و آنجا را گرفتهاند. گفتم پس کلید را ببرید و خانهتان را بگیرید. یعنی هنوز کلید را دارند. قضیه فلسطین، در مسئله آزادی و حمایت و نصرت بخشیدن به حق الهام بخش ملتها شده است و این الهامبخشی آن جدیت پیدا کرده است.
نتوانستیم دردمندی فلسطینیها را در افکار عمومی جا بیندازیم
رویکرد فرهنگی از رویکرد سیاسی و بینالمللی عقب ماند
معاون دبیرکل سازمان همکاری اسلامی با انتقاد به رویکرد فرهنگی ضعیف جمهوری اسلامی در قضیه فلسطین اظهار داشت: ما در قضیه فلسطین از منظر سیاسی و میدانی و از منظر بینالمللی عالی عمل کردهایم یعنی نقصی ندارد اما از نظر فرهنگی و افکار عمومی در داخل کشور نتوانستیم قضیه فلسطین را جا بینداریم و به یکسری راهپیمایی بسنده کردهایم. ما در موضوع دردمندی فلسطینیها را نتوانستهایم خوب جا بیندازیم.
وی افزود: ما از نظر فرهنگی متناسب با فعالیتهای سیاسی و بینالمللی عمل نکردهایم. اگر متناسب با هم بود، فوقالعاده میشد. قضیه فلسطین یک توطئه شرق و غرب بود برای منطقه خاورمیانه و همین قضیه در افکار عمومی عربها هم داشت به سمتی میرفت که از نظر فرهنگی مقداری افول کند.
صالحی خاطرنشان کرد: یکی از بزرگان فلسطین که نامش را نمیبرم در قطر زندگی میکرد و یکی از مبارزان بسیار مبرز بود. او تصمیم میگیرد جایش را تغییر دهد و در جای دیگری زندگی کند. پرسیدیم چرا؟ گفت اینجا خیلی همه چیز مرتب است و زندگی من تأمین است و من داشتم آرام آرام احساسم را نسبت به قضیه فلسطین از دست میدادم. من چطور میتوانم به مردمم بگویم به میدان برویم و خودم صبح به صبح قهوهام را بنوشم و چای و تلویزیونم سر جایش باشد. بنابراین از آنجا رفت و الان در شرایط سختی دارد زندگی میکند.
سردار سلیمانی سعادت خودش را در بخشندگی به دیگران میدید
قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم گفت: این یک واقعیت است که وقتی از رنجهای خواهر و برادران خودت دور میشوید، نسبت به آن قضیه کمتر حساس میشوید. ما باید با کارهای فرهنگی این احساس را تقویت کنیم. الان این کلیپهایی که داریم میبینیم، اگر انسان این صحنهها را ببیند و تکان نخورد عجیب است. مگر فلسفه زندگی چیست؟ یکی از ویژگیهای سردار سلیمانی این بود که خوشی و سعادت خود را در گرفتن منفعت از دیگران نمیدید. در بخشندگی خودش به دیگران میدید.
صالحی یادآور شد: ما میگوییم ضمن اینکه معیشت خودمان را داریم، بنابر بنی آدم اعضای یک پیکرند، نمیشود بگوییم این برادر و خواهر فلسطینی من که دارد این آسیب را میبیند و این زجر را میکشد، خب حالا پیش آمده است و انشاءالله خدا کمک کند.
دست برتر جمهوری اسلامی عامل حمایت جریانهای سیاسی شد/ با دلار نمیشود حمایت خرید
وی با اشاره به نقش حاج قاسم سلیمانی در تغییر موازنه جبهه مقاومت با ذکر خاطرهای بیان داشت: یک خبرنگار فرانسوی سالها پیش این سؤال را از من کرد؛ فکر میکنم آن موقع وزارت امور خارجه بودم. گفت شما در منطقه خیلی فعال هستید و از این حرفها. گفتم یک حقیقت را میخواهم بگویم ولی نه تو باور میکنی و نه خیلی از عزیزان در بین ملت ما.
وی افزود: من گفتم در خاورمیانه بالاخره ایران یک اصول سیاسی را پیگیری میکند و یکی از اصول سیاسی و اصلی جمهوری اسلامی محور قرار دادن قضیه فلسطین است. این را بدون خجالت و بدون رودربایستی میگوییم. این تأکید حضرت امام و حضرت آقا است.
وزیر اسبق امور خارجه خاطرنشان کرد: گفتم دو گونه میشود در میدانهای مختلف وارد شد. یکی اینکه از دلها وارد شوی و دیگر اینکه پول بدهی و بخری. دیگران که در مقابل ما هستند، فکر کردند که میتوانند حمایت دیگران را با پول بخرند. و دلار خرج کردند و در لبنان چهرهها و جریانهای سیاسی را خریدند ولی تا کی میتوانی دلار بدهی؟
صالحی گفت: بعد هم جریان سیاسی که بتوانی با دلار بخری، یک کسی دلار بیشتری میدهد و آن را میخرد. اما جریانهای سیاسی که با ایران هستند، آیا ما اینها را با دلار خریدهایم؟ یعنی سیدحسن نصرالله یا عبدالملک الحوثی را میشود با دلار خرید؟
سیدحسن نصرالله هدیه وزارت خارجه ایران برای خانواده شهدای لبنان را نپذیرفت
وی اضافه کرد: دولت سوریه، در برههای از حزبالله دعوت کرده بود که برای مقابله با داعش به آنها کمک کند. تعداد قابل توجهی هم شهید شدند. من آن موقع وزارت خارجه بودم. به سیدحسن نصرالله گفتم من میخواهم یکی دومیلیون دلار برای خانواده شهدا بدهیم که شما تقدیمشان کنید، ولی ایشان قبول نکردند. حالا الان دائم صحبت از کمک ایران به اینها میشود. بله کمک میشود ولی باید بگوییم که این عددها در مقابل عددهای عجیب و غریبی که رسانهها اعلام میکنند، بسیار ناچیز است.
افرادی که در سوریه با شهید سلیمانی میجنگیدند هم روی قول جوانمردانه او حساب میکردند
معاون دبیرکل سازمان همکاری اسلامی با بیان اینکه سردار سلیمانی به دلها نفوذ کرده بود، اظهار داشت: جناب امیرعبداللهیان نقل قولی داشتند که افرادی که در سوریه با شهید سلیمانی میجنگیدند، اگر شرایطی پیش میآمد که باید مجروحانشان را از منطقهای به منطقه دیگر منتقل میکردند و مجبور بودند از منطقه تحت کنترل ایرانیها عبور کنند، ترس و واهمه داشتند. میگفتند اگر سردار به ما قول دهد که متعرض ما نمیشود، ما قول او را قول جوانمردانه میدانیم.
حاج قاسم حس عجیبی نسبت به همنوع خودش داشت
وی افزود: سردار سلیمانی قبل از اینکه یک نظامی باشد، یک دولتمرد و یک انسان فرهنگی و واقعاً انسان دوست بود و یک حس عجیبی نسبت به همنوع خودش داشت. به دلیل اتفاقات خاورمیانه ما هر هفته با سردار محشور بودیم و آنجا طرز فکر و بینش و جهانبینی و انساندوستی ایشان را دیدم که خوشی خودش را در خوشی دیگران جستجو میکرد.
صالحی گفت: برتری ما در منطقه مشخص است؛ ما از حق دفاع میکنیم که حق روشن و شفاف است. حق را نمیشود برای همیشه پنهان نگه داشت و قضیه فلسطین حق است. سرزمین یک عده را گرفتهاند و آنها را کشتهاند؛ پس باید چه کنند؟ جنگ جهانی اول و دوم اروپا را ببینید. ۴۰ میلیون انسان کشته شدند برای زمین و سرزمین. چطور است به اینها که میرسد، دیگر حق سرزمین ندارند؟!
برتری ایران، یک برتری پایدار است
قائم مقام رئیس فرهنگستان علوم توضیح داد: برتری ایران، یک برتری پایدار است. میگویند آهسته رو ولی پیوسته رو. ایران آهسته و پیوسته حرکت میکند و برای همین است که برخی کارهایش نمود ندارد. چون آهسته و پیوسته میرود؛ ولی شما میبینید که قضیه حماس به یکباره اینطور کلید میخورد. اشتباه دیگران این است که یکدفعه سر و صدایی میکنند و بعد به یکباره سقوط میکنند.
حمله اخیر حماس تلنگری به جهان عرب بود که قضیه فلسطین نباید فراموش شود
وی خاطرنشان کرد: جهان عرب دیگر فهمیده است؛ آنها در ۳۰ ـ ۴۰ سال اخیر به خصوص در حوزه خلیج فارس از نظر معیشتی و رفاه اجتماعی وضعشان خوب شد که قابل تقدیر است. اما این اتفاق یک تلنگر به اینها زد که قضیه فلسطین نباید فراموش شود و صهیونیست نباید آقای جهان شود. این مسئله عادیسازی الان دیگر نمیتواند به راحتی جلو برود. اگر دولتها این خط را ادامه دهند، ملتها متأثر از این موضوع هستند و شرایط، همچون آتش زیر خاکستر میشود.
از سال ۲۰۰۰ به بعد اسرائیل در همه جنگها شکست خورده است
صالحی بیان داشت: مطلب مهم دیگر این است که سال ۲۰۰۰ مبدأ شکست پیاپی اسرائیل است. اسرائیل بعد از این سال، در چندین جنگ از جمله ۳۳ روزه و ۲۲ روزه تا به امروز شکست خورده است. نه به این معنی که نابود شده ولی هیمنه اسرائیل فروریخته است.
وزیر اسبق امور خارجه گفت: من در سال ۱۹۶۷ لبنان بودم. وقتی جنگ شروع شد رادیوی قاهره، مارش میزد و ما در پوست خودمان نمیگنجیدیم و از آن طرف هم اسرائیل میگفت ما پیشروی کردهایم. ما میخواستیم قبول کنیم که خبر رادیوی عربی درست است. بعد از ۶ ـ۷ روز وقتی جمال عبدالناصر سخنرانی کرد، نمیدانید چه حالتی در لبنان شد که همه دچار یأس و ناامیدی شدند.
وی افزود: خداوند اگر امام موسی صدر زنده است، او را حفظ کند و اگر شهید شده است، با اولیائش محشور کند. امام موسی صدر شخصیت اول معنوی لبنان بود. لبنان انواع مذاهب را دارد ولی امام موسی صدر شیخالشیوخ بود یعنی همه طوائف قبول کرده بودند که رهبر دینی همه، این عزیز است. ایشان گفت که لبنان برای سه روز تعطیل شود که این فشار روحی به نوعی تخلیه شود. تمام لبنان تعطیل شد و بعد با صحبتهایی که کرد، آرامش حاصل شد.
صالحی خاطرنشان کرد: سال ۱۹۷۳ هم که انورسادات حمله کرد، پیروز نشد ولی شکست هم نخورد. یعنی نه شکست و نه پیروزی بود که بعد هم صلح کمپدیوید پیش آمد. اما از زمانی که مقاومت به میدان آمد، همواره برای صهیونیستها شکست پشت شکست بوده و هر شکستی قویتر از شکست قبل بوده است.
حملات اخیر حماس، هیمنه اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل را شکست
وی با اشاره به ویژگیهای حماس روزهای اخیر حماس به سرزمینهای اشغالی و مواضع صهیونیستها اظهار داشت: مهمترین ویژگی این حمله این است که هیمنه اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد. اسرائیل هراسی در دل همه انداخته بود که قدرت قاهره است و سیستم امنیتی و گنبد آهنینش چنان است و اینقدر تبلیغ میشد که اگر کسانی هم میخواستند حرکتی کنند، میگفتند او اینقدر قوی است که من دیگر چکار میتوانم بکنم؟ یعنی روحیهها را تضعیف میکردند. و الا اگر روحیهها تضعیف نمیشد، مقاومت چند برابر وضعیت الان بود.
صالحی ادامه داد: در حملات اخیر، هیمنه اسرائیل به خصوص هیمنه امنیتی آنها شکسته شد. سیستم اطلاعاتی او تخریب شد و نشان داد مقاومت جرأت پیدا کرده است. بله آسیب بسیاری دارند میبینند. ولی یا باید حق خود را ببخشید که در شرع و عرف اجازه این کار را ندارید و یا باید با درایت حق خود را بگیرید. درایت یعنی بدانید چه زمانی بجنگید و چه زمانی صلح کنید.
اسرائیل دیگر نمیتواند با جوانان امروزش ارتش بسازد
قائم مقام فرهنگستان علوم خاطرنشان کرد: نقطه ضعف اسرائیل اینجاست که با جوانان امروزش دیگر نمیتواند ارتش بسازد. این ارتش نمیتواند مقاومت کند. اکنون یک مجاهد فلسطینی در مقابل چندین سرباز اسرائیلی میایستد چون از جانش گذشته است ولی آن دیگری جانش را دوست دارد و هدف اول او خودش است. ولی هدف مجاهد فلسطینی آرمانش است.
تشتت آرا در اسرائیل فرصت مناسبی برای حماس فراهم کرد
وی در پاسخ به این سؤال که تحلیل مقاومت که زمینه طراحی چنین عملیات متحورانه و پیشدستانهای را فراهم کرده است، چه بوده؟ بیان داشت: ما نمیدانیم پشت تصمیم جبهه حماس چیست که بشود یک تحلیل درستی بدهیم. اما شاید بشود استنباط کرد که آنها ارزیابی کردند که داخل اسرائیل تشتت آرا وجود دارد.
صالحی افزود: اسرائیل در جامعه بینالمللی علیرغم نفوذی که دارد ولی دیگر به پررنگی سابق نیست. از سوی دیگر قضیه اوکراین خیلیها را درگیر کرده و آمریکا آنجا را رها نمیکند. از طرف دیگر قضیه چین و تایوان هم است و برداشت من این است که بزرگان حماس وضعیت موجود روی میز را بررسی کرده است. شما دیدید که در مجمع عمومی سازمان ملل دیگر اسرائیل اینطور نیست که برود و همه برایش فرش قرمز پهن کنند.
غزه در شرایط عادی در محاصره کامل و در رنج است پس باید فریاد میزد تا هیمنه اسرائیل بشکند
وزیر اسبق امور خارجه گفت: نکته دیگر این است که حماس به این رسیده که ما ته چاه هستیم و دیگر از این بدتر چه چیزی است؟ یک طرف غزه که دریاست، طرف دیگر اسرائیل است و طرف دیگر رفح و صحرای سینا و مصر است و حماس چه چیزی برای از دست دادن دارد؟ غزه در شرایط عادی در محاصره کامل و در رنج است. بنابراین به این نتیجه رسیدند که وقتی اینطور است، این انرژی نهفته را باید آزاد کنیم و فریادی بزنیم و با این فریاد هیمنه اسرائیل را بشکنیم.
ورود اسرائیل به نوار غزه شرایط را برای آنها غیرقابل پیشبینی میکند
صالحی با بیان اینکه شرایط این نبرد در صورت تصمیم اسرائیل برای ورود به نوار غزه برای آنها غیرقابل پیشبینی خواهد شد، اذعان کرد: من براساس درک و استنباط و شنیدههایم میگویم که اگر اسرائیل وارد غزه شود، شرایط از نظر سود و زیاد برای اسرائیل غیرقابل محاسبه خواهد شد.
اثر حملات اخیر حماس به رژیم صهیونیستی بر انتخابات آمریکا
وی اثرات حملات اخیر حماس به رژیم صهیونیستی را بر انتخابات آمریکا اثرگذار دانست و افزود: برای همین است که بایدن دارد تلاشش را میکند که بگوید اسرائیل هر چیزی بخواهد میدهیم و هر کاری میکنیم. حالا آنها دشمن ما هستند ولی آنها هم تا الان هوشمندانه عمل کردهاند و با محاسبات جلو رفتهاند. مثلاً با اینکه خیلی جاها علیه ما دروغ میگویند، این بار گفتهاند که ما هنوز علائمی ندیدهایم که ایران در این قضیه دخالتی داشته است.
این حادثه اینقدر عظمت دارد که خودش را به حکومتهای عرب تحمیل میکند
معاون سابق دبیرکل سازمان همکاری اسلامی گفت: حیف که جهان عرب هنوز متشتت است. البته حکومتها را میگویم وگرنه مردم که متحد هستند. مردم را از جهان عرب جدا کنیم ولی علیرغم این، این حادثه اینقدر عظمت دارد و بزرگ است که دارد خودش را به حکومتهای عرب تحمیل میکند. الان با اینکه محتاط هستند و کمتر حرف میزنند و گوشه و کنار اعلام حمایت میکنند که شاید هم حقیقت نداشته باشد ولی بالاخره دارند بیان میکنند و این نشان میدهد که محاسبات خودشان را دارند.
در رسانههای آمریکا دیگر خبری از اوکراین نیست!
وی با بیان اینکه قضیه حماس و اسرائیل دارد جریانات روسیه را به محاق میبرد، گفت: من رسانههای آمریکا را که بررسی میکنم دیگر اصلاً سر و صدایی از اوکراین نیست؛ یعنی برای روسها فرصت خوبی پیش آمده است.
در ایران هم بسیار حسابشده عمل کنیم
صالحی بیان داشت: من نمیخواهم بیشتر بگویم ولی قضیه خیلی پیچیده است. من خیلی دوست دارم که در ایران هم بسیار حسابشده عمل کنیم به خصوص کسانی که مسئولیت دارند و در مجلس هستند؛ همینطوری هر حرفی را نزنند و حتماً با مقامات عالی، شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه شورا هماهنگ کنند و هر کسی هر حرفی را نزند. این امر، امر خطرناکی است.
موضوع تحولات اخیر مقاومت موضع اظهارنظر رهبر و رئیس جمهور است/ نیازی نیست همه به میدان بیایند
صالحی با تأکید بر اینکه در موضوع تحولات اخیر مقاومت فقط مقام معظم رهبری باید اعلام موضع و صحبت کنند، اظهار داشت: خداوند سایه مقام معظم رهبری را برای ما مستدام بدارد. واقعاً ایشان هر حرفی را در جای خودش میزنند. راستش الان وقتش هست که فقط مقام معظم رهبری در این قضیه صحبت کنند.
وی گفت: از سوی دیگر ما شورای عالی امنیت ملی داریم که عقلا از قوای مختلف مینشینند و حلاجی و بررسی میکنند و رئیس جمهور و رهبری هم نظر میدهند که اصلاً اینها باید نظر بدهند. الان زمینه اظهارنظر رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و بالاتر از همه رهبر معظم انقلاب است و نیازی نیست همه به میدان بیایند.
به گزارش جماران، متن کامل این برنامه در پی می آید:
رنجبران: سلام عرض میکنم. خوش آمدید؛ لطف کردید تشریف آوردید.
صالحی: بسماللهالرحمنالرحیم. سلام و رحمتالله. بنده هم تشکر میکنم از جنابعالی و گروه همراه شما که این توفیق را دادید که امشب اینجا باشیم. انشاءالله بتوانیم از عهده کاری که برای ما در نظر گرفتید، بربیاییم.
رنجبران: شما محبت دارید. آقای صالحی در حال حاضر در فرهنگستان علوم مشغول به کار هستند و یک چهره به تمام علمی، فرهنگی و سیاسی هستند. انشاءالله که بتوانیم بهره کافی را در این گفتگو ببریم.
صالحی: انشاءالله.
رنجبران: آقای دکتر علی اکبر صالحی اولین بار که به حسینیه جماران آمدند کی بود؟
صالحی: سالش را نمیدانم ولی همان اوایل انقلاب بود. من آن موقع معاون وزارت علوم بودم. سال ۶۱ یا ۶۲ بود که برای اولین بار خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم. بعد از آن هم در جلسات متعددی که در جماران تشکیل میشد، در همین حسینیه حضور پیدا میکردم. مانند هر شهروند دیگری که توفیق پیدا میکرد امام را از نزدیک ببیند، ما هم این توفیق را داشتیم که چند باری در حسینیه جماران خدمت حضرت امام برسیم.
رنجبران: اولین دیدارتان با امام در جماران شکل گرفت؟
صالحی: اولین دیدار، تقریباً ۱۷ ـ ۱۸ ساله بودم. من آن موقع لبنان بودم که به نجف رفتم.
رنجبران: آن موقع دانشجو بودید.
صالحی: بله آن موقع دانشجو بودم و برای زیارت به نجف و به حرم حضرت امیرالمؤمنین (ع) رفتم. وقتی وارد حرم شدیم دیدیم که امام هم وارد شدند. من همراه مرحوم پدرم بودم. آن موقع به ایشان میگفتیم آقای خمینی. گفتم آقای خمینی آمدند؛ من بروم پیششان؟ پدرم گفتند که ممکن است هم ایشان اذیت شود و هم شما اذیت شوید. ایشان آمدند نزدیک ضریح؛ به ضریح نچسبیدند و با فاصله یکی دو متر از ضریح زیارت کردند و رفتند. این اولین باری بود که امام را از نزدیک دیدم.
ولی آشنایی من با امام، از طریق پدر بزرگم رقم خورد. ایشان روحانی بود و در کربلا زندگی میکرد و اصلاً متولد کربلا بودند. خمس و زکاتی را که جمعآوری میکردند را به عنوان نماینده، خدمت امام میآوردند. ایشان هم از منش و رفتار امام تعریف میکردند و در این خصوص این شنیدهها را داشتم. بعد از آن هم که در دوران انقلاب یک بار در قم خدمت امام رسیدیم و یکی دوبار هم در جماران دیدار حضوری داشتیم و بقیه دیدارها هم همینجا خدمت ایشان بودیم.
رنجبران: حضوری که میگویید یعنی به منزل ایشان و برای دستبوسی رفتید؟
صالحی: بله. دست ایشان را بوسیدیم.
رنجبران: کلامی هم بینتان رد و بدل شد؟
صالحی: نه خب ما به همراه وزیر علوم خدمت ایشان رسیدیم و من معاون وزیر بودم که یکی یکی دست ایشان را بوسیدیم و چقدر هم امام دست لطیفی داشتند. در آن دیدار من شخصاً با ایشان صحبت نکردم و وزیر صحبت کردند.
رنجبران: امام بعد از انقلاب، هم مبدأ نامگذاری روز جهانی قدس بودند و هم وقتی متن صحبتهای ایشان را در مورد رژیم صهیونیستی مطالعه میکردم، سخنرانی نبوده که امام اشارهای به مبارزه با اسرائیل نکنند. آنجایی که میفرمایند برای من یک معماست؛ مسلمین که میدانند اینها چه نفاق و جدایی را بین مسلمانان ایجاد میکنند، چرا با هم متحد نمیشوند؟! اگر هر کدام یک سطل آب بریزند، اسرائیل را آب میبرد. تحولاتی که این هفته در سرزمینهای اشغالی اتفاق افتاد، یک حرکت جدیدی بود که به گفته رهبر معظم انقلاب به هیمنه رژیم صهیونیستی لطمات غیرقابل جبرانی زد. به نظر شما حمایتهای جمهوری اسلامی و مردم ایران و به خصوص حمایتهایی که از جنبش مردم فلسطین انجام شده، قبل و بعد از انقلاب چه تفاوتی کرده است؟
صالحی: سؤال بسیار خوبی فرمودید. اگر راجع به ویژگیهای امام بیشتر صحبت کنیم شاید مقدمه بهتری باشد ولی من به سؤال شما باز میگردم. امام غیر از اینکه یک فقیه بودند، یک دولتمرد هم بودند. ایشان یک سیاستمدار هوشیار و هوشمند بودند و اگر این ویژگیهای مبرز در ایشان وجود نداشت، پیروزی انقلاب محقق نمیشد.
یکی از هوشمندیهای امام تعیین یکسری محورهای اساسی بود. من هر وقت در سخنرانیها که از امام یاد میکنم، میگویم ایشان «محیالدین» زمان بود؛ یعنی احیاگر دین در عصر حاضر بود. زمانی که ما دانشجو بودیم و من در دانشگاه آمریکایی بیروت دانشجو بودم، در دهه ۶۰ میلادی، ایسمهای مختلفی داشتیم؛ مانند کمونیسم، سوسیالیزم، مائوئیسم، نهیلیسم؛ همه اینها بود ولی چیزی به عنوان اسلام و اسلامیسم نبود.
یعنی اسلام به عنوان یک قوه محرکه جامعه در اقشار روشنفکر دانشجویی و دانشگاه تلقی نمیشد و اگر نامی هم از دین برده میشد، به عنوان یک عنصر ارتجاعی تلقی میشود. بعد از ۱۴۰۰ سال از ظهور و بعثت حضرت رسول (ص)، دین به عنوان یک گوهر تابناکی که در زمان بعثت رخ نمود، آرام آرام غبار و زنگار بر روی این گوهر نشست و تلألؤی آن دیگر به کسی نمیرسید.
تا اینکه امام در عصر حاضر ظهور و دین را احیا کرد. امام اسلام را در بین این ایسمها و ایدئولوژیها و جریانهای مختلفی که بود، به عنوان جریانی که میتواند جامعه را به حرکت وادارد و یک قدرت مسلطِ قویِ مورد حمایت را به زیر بکشد، مطرح کردند، بدون اینکه بخواهد سلاحی در دست مردم قرار دهد.
این نکته بسیار مهمی است؛ حضرت رسول(ص) بلاتشبیه وقتی اسلام را پیش بردند، با سلاح که پیش نبردند؛ در ابتدا با رویهای که همه میدانند، اسلام را جا انداختند. تا اینکه علیه اسلام حرکتهایی شد که حضرت رسول(ص) دفاع کردند و غزوات بیشتر با هدف دفاع شکل گرفت.
امام نیز چنین حالتی بود که بدون سلاح انقلاب را آغاز کردند و با پند و نصیحت همراه بود. این ناشی از دولتمردی امام بود که یک دین را احیا کرد. یعنی با عنصر دین به میدان آمد که یک ذخیرهای در فرهنگ و سنت و باور مردم بود و امام از این ذخیره ارزشمند استفاده کرد.
رنجبران: در حالی که در مقابل، از سوی ایسمها تهدید میشد.
صالحی: من چون قبل از انقلاب، هیئت علمی دانشگاه بودم، سیر تحول انقلاب را دیدم. من یک سال و نیم قبل از انقلاب در دانشگاه صنعتی شریف بودم و این را از نزدیک دیدم. ما دو سه سال اول انقلاب درگیر ایسمها بودیم. با اینکه اسلام به میدان آمد و انقلاب با اسم اسلام محقق شد اما همچنان درگیر ایسمها بودیم.
از صبح که وارد دانشگاه میشدیم، از ابتدای دیوار دانشگاه تا انتها اعلامیههای چریک اقلیت، چریک اکثریت و مجاهدین خلق و پیمانیها و جبهه ملی و غیره را میدیدیم.
مسئله دیگر که خیلی هوشمندانه امام آن را مطرح کردند، قضیه فلسطین به عنوان یک محور بود. عمود خیمه امت اسلامی همین قضیه فلسطین است. اگر امت اسلام بخواهند دور یک کلمهای جمع شوند که همه روی آن توافق داشته باشند، فلسطین است چون روی حقانیت آن کسی تردید ندارد.
اینکه دولتها دارند به سمت احقاق حق حرکت میکنند، بحث دیگری است اما اینکه افکار عمومی امت اسلامی نسبت به حقانیت قضیه فلسطین همه متحد هستند که فلسطین حق امت اسلامی است و قبله اول مسلمین اشغال شده است، تردیدی در آن نیست. امام با هوشمندی، قضیه فلسطین را رو آورد.
رنجبران: من داخل پرانتز این را هم بگویم که تکمیل صحبتهای شما هم هست که دیدم سفیر فلسطین در انگلیس در گفتگو با کریستین امانپور و نکاتی را مطرح میکند که طرف مقابل حرفی برای گفتن ندارد. این سابقه ندارد.
صالحی: اصلاً این حقانیت روشن است. ببینید امام با قراردادن فلسطین به عنوان قضییه مهم جهان اسلام، کانونی را ایجاد کرد که حول این کانون جهان اسلام جمع شوند و به فراموشی سپرده نشود.
من وقتی در بیروت دانشجو بودم، گاهی به اردوگاه فلسطینیها سر میزدم. آن موقع دوستان فلسطینی به ما اعتراض میکردند که شما ایرانیها با اسرائیل رابطه دارید و از این حرفها و ما را تخطئه میکردند. در پاسخ میگفتیم که این مسئله ربطی به ملت ایران ندارد و دولت است که اینطور رفتار میکند و آنها در پاسخ میگفتند که اگر ملت اراده کند، میتواند دولت را به زیر بکشد و ملت رضایت داده که دولت این کار را میکند. ما هم پاسخی نداشتیم که بدهیم. آنها میگفتند شما هم مسئول هستید؛ اگر تک تکتان جمع شوید و ارادهتان بر این باشد که دولت این کار را نکند، دولت نمیتواند.
این قضیه گذشت تا اینکه انقلاب شد و حالا ما پرچم فلسطین را به دست گرفته بودیم و آقایان رفته بودند که با اسرائیل مصالحه کنند! و ما معترض بودیم که چرا مصالحه میکنید. ملت ایران هم آن موقع مظلوم بود و هم الان مظلوم است. الان که هم ملتش و هم دولتش مظلوم است.
قبل از انقلاب، در قضیه فلسطین، بیشتر جنبه تسلط حکومتها بر فلسطین مطرح بود. یعنی حکومتهای عربی قویتر از جبش فلسطین بودند و مقاومت فلسطین آن موقع به آن صورت جایگاهی نداشت و دو سه تا جنگی هم که صورت گرفت، مصر و سوریه و اینها بودند که جنگ کردند؛ هر چند که موفق نشدند.
لذا مقاومت جایگاهی نداشت و چشم جهان عرب به دولتها بود تا سرزمین فلسطین را آزاد کند. انقلاب آمد این مقاومت را از چنگال حکومتها بیرون کشید و به خیابان آورد و مقاومت را مردمی کرد. بنابراین امام با هوشیاری قضیه فلسطین را به عنوان محوری مطرح کرد که حول آن میشود امت اسلامی را جمع کرد و دیگر اینکه مقاومت را از چنگال سلطه حکومتها درآورد و به مردم واگذار کرد.
آن موقع جنبش مقاومت، بیشتر تاکتیکی بود. مثلاً در جنوب لبنان کارهایی انجام میدادند و در جاهای دیگر تاکتیکهایی را به کار میگرفتند. امام کار دیگری کرد و گفت قضیه فلسطین بیش از اینکه یک تاکتیک باشد، یک قضیه استراتژیک و راهبردی است و باید بلندمدت برای آن فکر کنید. اینکه ایشان آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس اعلام کردند، برای این است که یک راهبرد است؛ برای اینکه فراموش نشود.
بعد از آن، یک کار خوبی که در انقلاب اسلامی، بعد از امام (ره) توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی دنبال شده است، این است که مقاومت حمایت کرده است و همیشه گفته است که ما مدافع حق هستیم. این به عنوان یک رویه دائمی ما است.
رنجبران: رهبر انقلاب که صراحتاً میگویند که فقط قضیه فلسطین نیست و هر جا مظلومی باشد، ما از آن حمایت میکنیم.
صالحی: بله. در قانون اساسی ما هم هست. کار خوب جمهوری اسلامی این بود که مقاومت را به گروگان کسی تبدیل نکرد. یعنی همین عملیات جدید حماس، تصمیم خودشان بوده که حضرت آقا هم اشاره کردند که تصمیم هوشمندانهای بود و این خیلی مهم است که مقاومت در اذهان مردم به گونهای جا نیفتد که دارد توسط دیگرانی که خارج از دایره مقاومت و فلسطینیها هستند، مدیریت میشود.
نکته بعدی این است که امام با تجربهای که از انقلاب گرفتند، فرمودند که مقاومت الزاماً با تفنگ نیست. نه اینکه تفنگ لازم نیست ولی الزاماً تفنگ نیست. مقاومت مبتنی بر یک تصمیم و اراده است. این خیلی مهم است. یعنی مقاومت اگر میخواهد پا بگیرد و پایدار باشد، باید تصمیم و اراده باشد؛ تفنگ بعداً میتواند حامی باشد و تقویت کند ولی اساس آن تفنگ نیست. انقلاب ما هم با تصمیم و اراده به پیروزی رسید.
رنجبران: حتی عدهای که رفتند از امام مجوز مبارزه مسلحانه بگیرند، امام اجازه ندادند.
صالحی: این نکته خیلی ظریفی است که اساس مقاومت باید در اذهان شکل بگیرد. باید در باورها و ارادهها جا بیفتد.
رنجبران: کمااینکه فلسطینی که بچه خودش شهید شده را در دست میگیرد و میگوید این عزیز من است که روی دست مانده ولی مقاومت در دل ماست.
صالحی: بله، همه این صحنهها را دیدند. مطلب بعدی این است که جهان عرب اشتباه سیاسی مرتکب شد و به جای اینکه با انقلاب همراهی کند، از انقلاب دوری کردند و جا را برای جنبشهای انقلابی منطقه مانند مرحوم یاسر عرفات و اینها باز کردند. این اشتباه تاکتیکی بود. البته ما راهمان درست بود ولی آنها میتوانستند با انقلاب از در ستیز درنیایند.
رنجبران: یعنی به جای اینکه با حرکت مردمی امام همراه شوند، کار را به تشکلها محدود کردند.
صالحی: این اشتباه یک هدیه از طرف اینها به مقاومت بود! من دارم یک تحلیل چندجانبه میکنم. اینها با این هدیهای که به مقاومت دادند، میبینیم که هر چه ما در زمان جلو میرویم، آنها عقب میمانند و ما جلوتر میرویم. چه کسی فکر میکرد که جنبش حماس بتواند قریب به ۲۰ ـ ۳۰ کیلومتر وارد اسرائیل شود؟ هیچ کس فکر نمیکرد. ما خوشحال نیستیم کسی کشته شود. ولی بالاخره جنگ خانمانسوز است و این اقدام حماس محیرالعقول است.
در زمان جنگ ۳۳ علیه لبنان، من معاون دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی در جده بودم. در یک مجتمع زندگی میکردیم که تعدادی عرب و سوری و فلسطینی و لبنانی حضور داشتند. شبها یکجا جمع میشدیم و یک تلویزیون بزرگی بود که وقتی جنگ شروع شد، تحولات را دنبال میکردیم.
یکی از دوستان فلسطینی میگفت اگر حزبالله ۲۴ ساعت مقاومت کند، قهرمان است. ۲۴ ساعت گذشت و دیدیم حزبالله مقاومت کرده است و اتفاقی نیفتاده است. گفتند اگر ۴۸ ساعت مقاومت کند، قهرمان است. همینطور گذشت و ۳۳ روز شد تا اینکه اسرائیل تسلیم شد. الان هم یک چنین اتفاقی دارد میافتد.
سال ۲۰۰۰ اسرائیلیها از جنوب لبنان اخراج شدند. سفارت لبنان یک جشنی گرفت و از ما دعوت کرد و من هم که آن موقع نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودم، جزو مدعوین بودم. آن سفیر که ایستاده بود تا از تک تک افراد استقبال کند، نوبت به من که رسید، در حالیکه جلوی من سفیر انگلیس بود و پشت سر من سفیر یک کشور دیگری، گفتم این پیروزی مبارک است؛ ایشان گفت شما به من تبریک میگویید؟ ما باید از شما تشکر کنیم و بگوییم بر شما مبارک است! یعنی آن موقع رسانههای غربی هر وقت اسم حزبالله را میبردند میگفتند حزبالله که مورد حمایت ایران است ـ البته بعداً متوجه شدند که اشتباه کردند ـ یعنی کلمه ایران با حزبالله تکرار میشد و مترادف شد. وقتی اسرائیلیها از جنوب لبنان رانده شدند، همه گفتند ایرانیها اینها را بیرون کردند و سفیر لبنان به ما تبریک گفت.
رنجبران: آن موقع در وین بودید؟
صالحی: بله در وین بودیم. اینها نکات مهمی است که امام و رهبری که ادامهدهنده راه امام بودند، به گونهای قضیه فلسطین را اداره کردند که امروز شاهد این اتفاقات هستیم. ابتدای آن سخت بود. ما قضیه فلسطین را شاید خیلی درک نکنیم. من شبها وقتی ماهوارههای عربی را میبینم، انسان واقعاً متأثر میشود. میگویم خدایا اگر الان در غزه بودم، چکار میکردم؟ وقتی یک ساعت برق میرود یا آب نیست، به زمین و زمان شاکی میشویم ولی شما مجسم کنید که چند روز است نه برق، نه آب و نه آذوقه در غزه وجود ندارد؛ این افراد چطوری دارند تحمل میکنند.
الان این صحبت هم خیلی مطرح است که نباید این کار انجام میشد ولی بالاخره انسان چه زمانی باید از خودش دفاع کند؟
رنجبران: یک اشاره جالبی کردید در مورد جنگ ۳۳ روزه؛ الان موازنه قدرت نسبت به جنگ ۳۳ روزه بین جریان مقاومت و رژیم صهیونیستی چه تغییراتی کرده است؟
صالحی: من در این مورد نظر دارم ولی نمیتوانم نظرم را بیان کنم و بحث آن برای من مشکل است.
رنجبران: چرا؟
صالحی: الان وقت آن نیست که بعضی مسائل مطرح شود. ولی این قضیه بسیار نیازمند محاسبات دقیق است و کمترین اشتباه، میتواند لطمات زیادی ایجاد کند و بنابراین باید با حداقل اشتباه کار کرد. سیاستمداران و مسئولان ما و کشورهای دیگر و جنبشهای مقاومت باید خیلی دقیق عمل کنند و کاری از روی احساسات و عواطف انجام نشود که بعداً دیگر نشود آن را جمع کرد.
ولی کلی میگویم که من احساس میکنم اگر یک غیرت عربی بود الان یک سرودی هست که یک خانم لبنانی خوانده که میگوید غیرت و شرف عرب کجاست؟ ملت عرب کجاست؟ بسیار زیبا و حماسی خوانده است. الان اگر یک غیرت عربی بود و دست به دست هم میدادند، اسرائیل دیگر نمیتوانست کاری کند.
حماس اکنون با تعداد حداقل خودش و طبق گفته خودش، ۴۰ هزار نیرو دارد که چند هزارش را به کار گرفته است؛ اگر اینها بخواهند انتحاری جلو بروند، ببینید چه اتفاقی میافتاد و اگر همه جهان عرب دست به دست هم میدادند، آمریکا چه کاری میتوانست بکند؟ میتوانست در خیابان با اینها بجنگد؟
ولی ما از این عبور میکنیم و این حرفهای خارج از قاعده است. الان آنها به دنبال این هستند که ما اشتباهی کنیم. در عالم سیاست، وقتی وارد مذاکره میشوید، طرف مقابل سعی میکند شما را عصبانی کند. وقتی عصبانی شوید، ممکن است حرفی بزنید یا رفتاری کنید که به ضرر شما تمام شود. بنابراین باید با دقت و صبوری و هوشیاری و هوشمندی رفتار شود.
رنجبران: یعنی در واقع به نوعی صحبتهای رهبر انقلاب در همین جدول معنی میشود.
صالحی: حضرت آقا گفتند که خودشان تصمیم گرفتند و ربطی به ما ندارد و من تقدیر میکنم و سپاسگذارم از این تصمیم هوشمندانه به موقع و هوشیارانه. خیلی دارند سعی میکنند بگویند ایران هم هست. الان باید هوشمندی به خرج دهیم. ما دشمن کم نداریم ولی الحمدلله مقام معظم رهبری با فراست کامل بیان کردند. ایشان یک دولتمرد است. ایشان دو سه روز قبل از این اتفاق، صحبتی در حسینیه امام (ره) داشتند و فرمودند که قضیه عادیسازی رابطه عربها با رژیم صهیونیستی راه به جایی نمیبرد و شرطبندی روی اسب بازنده است و عاقبتبخیری ندارد و دو سه روز بعد با چنین حرکت عظیمی روبرو شدیم.
با این اتفاقی که افتاده است، مسلمانها و امت اسلامی که در دل این امت اسلامی، جامعه عربی هم هست؛ ما ممکن است که با هم اختلاف داشته باشیم ولی در حقانیت قضیه فلسطین، اختلافی با هم نداریم. یعنی غیرممکن است از کسی در جهان عرب یا جهان اسلام بپرسید که حق با کیست و بگوید فلسطین باطل است و حق با اسرائیل است.
در این مدت گذشته مقاومت فلسطین، مرزها و نسلها و وجدانها و ضمیرها را درنوردیده است. ۷۰ سال پیش یک عده را از سرزمینشان بیرون کردند و الان ۵ ـ ۶ میلیون فلسطینی در اردوگاههای دنیا پراکنده هستند، اما اینها هنوز کلیدهای خانههاشان را دارند در حالیکه به نسل نتیجه و نبیرهشان دارد میرسد.
دو روز پیش یک فلسطینی آمده بود پیش من؛ از اهالی حیفا بود در قبل از اشغال. گفت ما هنوز کلید خانهمان را داریم و همسر من یک فلسطینی است اما از یک جایی که الان مجاهدین رفتند و آنجا را گرفتهاند. گفتم پس کلید را ببرید و خانهتان را بگیرید. یعنی هنوز کلید را دارند.
من میخواهم بگویم که سه نسل از فلسطین گذشته است؛ چون از قضیه بالفور شروع شد که نخست وزیر انگلیس گفت باید یک خانه امنی برای یهودیهای صهیونیست ایجاد کنیم. قضیه فلسطین، در مسئله آزادی و حمایت و نصرت بخشیدن به حق الهام بخش ملتها شده است و این الهامبخشی آن جدیت پیدا کرده است.
رنجبران: آقای دکتر یک خاطرهای از دوران دانشجویی در بیروت و اعتراض فلسطینیها به ارتباط حکومت ایران با اسرائیل گفتید. الان فکر میکنید بعد از انقلاب اسلامی که سیاستها تغییر کرده است؟ در این ۴۴ سال روحیه ضداسرائیلی و حمایت مردم ایران از مردم فلسطین پررنگتر شده یا کمررنگتر شده است؟
صالحی: باید هم نقاط قوت خودمان را بگوییم و هم نقاط ضعفمان را. ما در قضیه فلسطین از منظر سیاسی و میدانی و از منظر بینالمللی عالی عمل کردهایم یعنی نقصی ندارد اما از نظر فرهنگی و افکار عمومی در داخل کشور نتوانستیم قضیه فلسطین را جا بینداریم و به یکسری راهپیمایی بسنده کردهایم. ما در موضوع دردمندی فلسطینیها را نتوانستهایم خوب جا بیندازیم.
رنجبران: یعنی راهبرد فرهنگی امام که این موضوع را میدانی کرد را نتوانستیم استمرار ببخشیم.
صالحی: دقیقاً همینطور است. مردم ما در بعد فرهنگی به قضیه دردمندانه بودن قضیه فلسطین توجه ندارند. مردم که میگویم به خصوص نسل جوان را میگویم؛ باز نسل قدیم اینطور نبود.
رنجبران: البته علیرغم ایرادی که میگیریم اوضاع به این خرابی هم نیست.
صالحی: نه انتظار ما بیش از این است. ما از نظر فرهنگی متناسب با فعالیتهای سیاسی و بینالمللی عمل نکردهایم. اگر متناسب با هم بود، فوقالعاده میشد. قضیه فلسطین یک توطئه شرق و غرب بود برای منطقه خاورمیانه. در قضیه فلسطین، آن موقع اتحادیه جماهیر شوروی و همه دخیل بودند و پاره پاره کردن جهان عرب اتفاق افتاد. همین قضیه در افکار عمومی عربها هم داشت به سمتی میرفت که از نظر فرهنگی مقداری افول کند.
یکی از بزرگان فلسطین که نامش را نمیبرم در قطر زندگی میکرد و یکی از مبارزان بسیار مبرز بود. او تصمیم میگیرد جایش را تغییر دهد و در جای دیگری زندگی کند. پرسیدیم چرا؟ گفت اینجا خیلی همه چیز مرتب است و زندگی من تأمین است و من داشتم آرام آرام احساسم را نسبت به قضیه فلسطین از دست میدادم. من چطور میتوانم به مردمم بگویم به میدان برویم و خودم صبح به صبح قهوهام را بنوشم و چای و تلویزیونم سر جایش باشد. بنابراین از آنجا رفت و الان در شرایط سختی دارد زندگی میکند.
این یک واقعیت است که وقتی از رنجهای خواهر و برادران خودت دور میشوید، نسبت به آن قضیه کمتر حساس میشوید. ما باید با کارهای فرهنگی این احساس را تقویت کنیم. الان این کلیپهایی که داریم میبینیم از رنج مردم غزه، تا مدتها من را تحت تأثیر قرار میدهد و من تا جایی که میتوانم آن را نشر میکنم. اگر انسان این صحنهها را ببیند و تکان نخورد عجیب است. مگر فلسفه زندگی چیست؟ ما از زندگی چه میخواهیم. یکی از ویژگیهای سردار سلیمانی این بود که خوشی و سعادت خود را در گرفتن منفعت از دیگران نمیدید. در بخشندگی خودش به دیگران میدید.
اینکه دیگران را جلوتر از خودت ببینی و سعادت را در خرج کردن خودت برای دیگران ببینی، این مهم است. فلسفه زندگی این است. من ۴۶ سال است که در ایران هستم و این عمر به چشم بر هم زدنی گذشت. تفسیر زندگی چیست؟ ما برای چه زنده هستیم؟ فقط اینکه بخوریم و بخوابیم و بگردیم؟ این هم باید باشد. معیشت مردم در حد لازم باید تأمین شود و باید باشد.
رنجبران: ولی یک چیز تمام شدنی است.
صالحی: ولی ما میگوییم ضمن اینکه معیشت خودمان را داریم، بعد دیگر انسان این است که بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند؛ چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار. این برادر و خواهر فلسطینی من که دارد این آسیب را میبیند و این زجر را میکشد، بگویم خب حالا پیش آمده است؟ انشاءالله خدا کمک کند؟
رنجبران: بعد از موازنه قدرت در جنگ ۳۳ روزه که اشاره کردید، الان که اسم حاج قاسم آمد حیفم آمد نپرسم که قطعاً تغییر موازنه ویژهای داشتیم که غیر قابل انکار هم هست. حاج قاسم چه نقشی در این تغییر موازنه داشت؟
صالحی: یک خبرنگار فرانسوی سالها پیش این سؤال را از من کرد؛ فکر میکنم آن موقع وزارت امور خارجه بودم. گفت شما در منطقه خیلی فعال هستید و از این حرفها. گفتم یک حقیقت را میخواهم بگویم ولی نه تو باور میکنی و نه خیلی از عزیزان در بین ملت ما. گفتم در خاورمیانه بالاخره ایران یک اصول سیاسی را پیگیری میکند و یکی از اصول سیاسی و اصلی جمهوری اسلامی محور قرار دادن قضیه فلسطین است. این را بدون خجالت و بدون رودربایستی میگوییم. این تأکید حضرت امام و حضرت آقا است. گفتم دو گونه میشود در میدانهای مختلف وارد شد. یکی اینکه از دلها وارد شوی و دیگر اینکه پول بدهی و بخری. دیگران که در مقابل ما هستند، فکر کردند که میتوانند حمایت دیگران را با پول بخرند. و دلار خرج کردند و در لبنان چهرهها و جریانهای سیاسی را خریدند ولی تا کی میتوانی دلار بدهی؟
بعد هم جریان سیاسی که بتوانی با دلار بخری، یک کسی دلار بیشتری میدهد و آن را میخرد. اما جریانهای سیاسی که با ایران هستند، آیا ما اینها را با دلار خریدهایم؟ یعنی سیدحسن نصرالله یا عبدالملک الحوثی را میشود با دلار خرید؟
دولت سوریه، در برههای از حزبالله دعوت کرده بود که برای مقابله با داعش به آنها کمک کند. تعداد قابل توجهی هم شهید شدند. من آن موقع وزارت خارجه بودم. به سیدحسن نصرالله گفتم من میخواهم یکی دومیلیون دلار برای خانواده شهدا بدهیم که شما تقدیمشان کنید ولی ایشان قبول نکردند. حالا الان دائم صحبت از کمک ایران به اینها میشود. بله کمک میشود ولی باید بگوییم که این عددها در مقابل عددهای عجیب و غریبی که رسانهها اعلام میکنند، بسیار ناچیز است.
در جنوب لبنان، عکس آقا و عکس امام را در خانهها میبینید. این را کسی مجبور کرده است یا او از روی دل، این کار را کرده است؟ یکبار در جده نزدیک خانهمان یک کبابفروشی خیلی خوبی بود که لبنانی بود. پرسید شما اینجا چه میکنید و کجایی هستید؟ گفتم ایرانی هستم. گفت از کدام ایرانیها؟ با انقلاب هستید یا مخالف انقلاب هستید؟ من که نمیدانستم او کیست گفتم شما کبابت را بده چه کار به این کارها دارید؟! گفت اگر نگویی با انقلاب هستی از کباب خبری نیست! بالاخره بعد از مدتها متوجه شدم که او یک هوادار لبنانی حزبالله است و اگر انقلابی نبودیم، کباب نمیداد. آیا این چیزها را میشود با دلار خرید؟
سردار سلیمانی هم از دلها وارد شده بود. جناب امیرعبداللهیان نقل قولی داشتند که افرادی که در سوریه با شهید سلیمانی میجنگیدند، اگر شرایطی پیش میآمد که باید مجروحانشان را از منطقهای به منطقه دیگر منتقل میکردند و مجبور بودند از منطقه تحت کنترل ایرانیها عبور کنند، ترس و واهمه داشتند. میگفتند اگر سردار به ما قول دهد که متعرض ما نمیشود، ما قول او را قول جوانمردانه میدانیم.
سردار سلیمانی قبل از اینکه یک نظامی باشد، یک دولتمرد و یک انسان فرهنگی و واقعاً انسان دوست بود و یک حس عجیبی نسبت به همنوع خودش داشت. به دلیل اتفاقات خاورمیانه ما هر هفته با سردار محشور بودیم و آنجا طرز فکر و بینش و جهانبینی و انساندوستی ایشان را دیدم که خوشی خودش را در خوشی دیگران جستجو میکرد.
برتری ما در منطقه مشخص است؛ ما از حق دفاع میکنیم که حق روشن و شفاف است. حق را نمیشود برای همیشه پنهان نگه داشت و قضیه فلسطین حق است. سرزمین یک عده را گرفتهاند و آنها را کشتهاند؛ پس باید چه کنند؟ جنگ جهانی اول و دوم اروپا را ببینید. ۴۰ میلیون انسان کشته شدند برای زمین و سرزمین. چطور است به اینها که میرسد، دیگر حق سرزمین ندارند؟!
بنابراین برتری ایران، یک برتری پایدار است. میگویند آهسته رو ولی پیوسته رو. ایران آهسته و پیوسته حرکت میکند و برای همین است که برخی کارهایش نمود ندارد. چون آهسته و پیوسته میرود؛ ولی شما میبینید که قضیه حماس به یکباره اینطور کلید میخورد. اشتباه دیگران این است که یکدفعه سر و صدایی میکنند و بعد به یکباره سقوط میکنند.
مطلب دیگری که میخواهم بگویم این است که عربها دارند قبول میکنند. جهان عرب در ۳۰ ـ ۴۰ سال اخیر به خصوص در حوزه خلیج فارس از نظر معیشتی و رفاه اجتماعی وضعشان خوب شد که قابل تقدیر است. اما این اتفاق یک تلنگر به اینها زد که یک مسئله مهمی هست که دارد به فراموشی سپرده میشود و آن هم قضیه فلسطین است. این تلنگر مهمی است که نباید قبول کنند که صهیونیست آقای جهان شود. این مسئله عادیسازی الان دیگر نمیتواند به راحتی جلو برود. اگر دولتها این خط را ادامه دهند، ملتها متأثر از این موضوع هستند و شرایط، همچون آتش زیر خاکستر میشود.
مطلب مهم دیگر این است که سال ۲۰۰۰ مبدأ شکست پیاپی اسرائیل است. اسرائیل بعد از این سال، در چندین جنگ از جمله ۳۳ روزه و ۲۲ روزه تا به امروز شکست خورده است. نه به این معنی که نابود شده ولی هیمنه اسرائیل فروریخته است. در حالیکه قبل از آن، در دوران جنگ دولتها من در سال ۱۹۶۷ لبنان بودم. وقتی جنگ شروع شد رادیوی قاهره، مارش میزد و ما در پوست خودمان نمیگنجیدیم و از آن طرف هم اسرائیل میگفت ما پیشروی کردهایم. ما نمیخواستیم قبول کنیم که خبر رادیوی عربی درست است. بعد از ۶ ـ۷ روز وقتی جمال عبدالناصر سخنرانی کرد، نمیدانید چه حالتی در لبنان شد که همه دچار یأس و ناامیدی شدند.
خداوند اگر امام موسی صدر زنده است، او را حفظ کند و اگر شهید شده است، با اولیاءش محشور کند. امام موسی صدر شخصیت اول معنوی لبنان بود. لبنان انواع مذاهب را دارد ولی امام موسی صدر شیخالشیوخ بود یعنی همه طوائف قبول کرده بودند که رهبر دینی همه، این عزیز است. ایشان گفت که لبنان برای سه روز تعطیل شود که این فشار روحی به نوعی تخلیه شود. تمام لبنان تعطیل شد و بعد با صحبتهایی که کرد، آرامش حاصل شد.
۱۹۷۳ هم که انورسادات حمله کرد، پیروز نشد ولی شکست هم نخورد. یعنی نه شکست و نه پیروزی بود که بعد هم صلح کمپدیوید پیش آمد. اما از زمانی که مقاومت به میدان آمد، همواره برای صهیونیستها شکست پشت شکست بوده و هر شکستی قویتر از شکست قبل بوده است.
رنجبران: آقای دکتر اگر بخواهیم ویژگی اینروزهای حمله حماس را تشریح کنید، به چه نکات برجستهای اشاره میکنید؟
صالحی: مهمترین ویژگی این حمله این است که هیمنه اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد. هیمنه خیلی مهم است؛ در قدیم وقتی میخواستند بجنگند، رجز میخواندند و هل من مبارز میطلبیدند. این رجزخوانی نوعی هراس در طرف مقابل ایجاد میکرد.
اسرائیل هراسی در دل همه انداخته بود که قدرت قاهره است و سیستم امنیتی و گنبد آهنینش چنان است و اینقدر تبلیغ میشد که اگر کسانی هم میخواستند حرکتی کنند، میگفتند او اینقدر قوی است که من دیگر چکار میتوانم بکنم؟ یعنی روحیهها را تضعیف میکردند. و الا اگر روحیهها تضعیف نمیشد، مقاومت چند برابر وضعیت الان بود. در حملات اخیر، هیمنه اسرائیل به خصوص هیمنه امنیتی آنها شکسته شد. سیستم اطلاعاتی او تخریب شد و نشان داد مقاومت جرأت پیدا کرده است. بله آسیب بسیاری دارند میبینند. ولی یا باید حق خود را ببخشید که در شرع و عرف اجازه این کار را ندارید و یا باید با درایت حق خود را بگیرید. درایت یعنی بدانید چه زمانی بجنگید و چه زمانی صلح کنید.
رنجبران: یعنی الان حماس ضرباتی را به جاهایی زده که قبلاً نمیزد.
صالحی: اصلاً تصور این نمیشد. آیا تصور میشد که حماس بتواند قریب به ۳۰ کیلومتر وارد اسرائیل شود؟ به این غلاف اسرائیل میگویند. مقاومت وارد غلاف اسرائیل شده است که باورکردنی نبود.
رنجبران: و تبعات این حرکت برای صهونیستها تبعات سنگینی است.
صالحی: نکته بسیار خوبی را گفتید. باید برگردیم به مسئله رفاه. خواهش میکنم برداشت اشتباهی نشود. رفاه چیز بسیار خوبی است و ضرورت هر جامعهای است که هم سنت رسول خدا بوده و توصیه قرآن کریم است ولی از آن طرف هم هست که انسان در شرایط آسایش، طغیان میکند و بیشتر میطلبد. اسرائیلیها در جنگهایی که با دولتها میکردند، یک اسرائیلی را نشان میداد که بالای تانک مشغول تورات خواندن است، اما سرباز مصری را نشان میداد که در چادرها شرایط خوبی نداشتند که آدم شرمش میشود بگوید. کی برد؟ آنها بردند.
الان برعکس شده است. الان پشت تانک و موشکانداز و اینها کسانی هستند که قرآن دستشان است و در مقابل اسرائیلیها در شرایطی هستند که انسان شرمش میشود بیان کند. اینجاست که پیروزی حاصل میشود. الان اسرائیل به جایی رسیده است که نسل جدیدش تورات دستش نمیگیرد ولی گروه مقاومت بیشتر قرآن را به سینه میچسباند.
رنجبران: الان شاید خیلی از ما صبوری اینها را نداشته باشیم.
صالحی: احسنت! اینها نکاتی است که جامعه شناسها باید بیایند بررسی کنند. نقطه ضعف اسرائیل اینجاست که با جوانان امروزش دیگر نمیتواند ارتش بسازد. این ارتش نمیتواند مقاومت کند. اکنون یک مجاهد فلسطینی در مقابل چندین سرباز اسرائیلی میایستد چون از جانش گذشته است ولی آن دیگری جانش را دوست دارد و هدف اول او خودش است. ولی هدف مجاهد فلسطینی آرمانش است.
رنجبران: یکی از تحلیلگرها میگفت حماس چارهای جز جنگ با اسرائیل نداشت تا از این بن بست خارج شود و از آن طرف هم رژیم صهیونیستی چون در مخمصه داخلی گرفتار شده بود، چارهای جز تن دادن به این درگیری نداشت. نظر شما در این مورد چیست؟
صالحی: ما نمیدانیم پشت تصمیم جبهه حماس چیست که بشود یک تحلیل درستی بدهیم. اما شاید بشود استنباط کرد که ارزیابی کردند که داخل اسرائیل تشتت آراء وجود دارد. اسرائیل در جامعه بینالمللی علیرغم نفوذی که دارد، ولی دیگر به پررنگی سابق نیست. از سوی دیگر قضیه اوکراین خیلیها را درگیر کرده و آمریکا آنجا را رها نمیکند. از طرف دیگر قضیه چین و تایوان هم است و برداشت من این است که بزرگان حماس وضعیت موجود روی میز را بررسی کرده است. شما دیدید که در مجمع عمومی سازمان ملل دیگر اسرائیل اینطور نیست که برود و همه برایش فرش قرمز پهن کنند.
نکته دیگر این است که حماس به این رسیده که ما دیگر ته چاه هستیم و دیگر از این بدتر چه چیزی است؟ یک طرف غزه که دریاست، طرف دیگر اسرائیل است و طرف دیگر رفح و صحرای سینا و مصر است و حماس چه چیزی برای از دست دادن دارد؟ غزه در شرایط عادی در محاصره کامل و در رنج است. بنابراین به این نتیجه رسیدند که وقتی اینطور است، این انرژی نهفته را باید آزاد کنیم و فریادی بزنیم و با این فریاد هیمنه اسرائیل را بشکنیم.
فلسطین دارد از نسلها و مرزها عبور میکند. آن مرد فلسطینی که بچهاش را از دست داده است، فرزند دیگرش چطور بزرگ میشود؟ زنان فلسطینی فرزندانشان را با چه احساسی بزرگ خواهند کرد؟ با احساس توکل به خدا و آرمانگرایی و دنبال حق رفتن بزرگ خواهند کرد. بنابراین من فکر میکنم حماس با این تحلیل موقعیت خوبی را رقم زد ولی اینکه بگوییم که از این به بعد سیر تحول چه خواهد شد، بیان آن سخت است.
رنجبران: آیا ممکن است که اسرائیل به این سمت برود که غزه را کامل از بین ببرد و تجزیه کند؟
صالحی: اگر وارد غزه شود، فقط خدا میداند که چه میشود!
رنجبران: یعنی کار برای آنها سختتر میشود؟
صالحی: اصلاً قابل پیشبینی نیست. عواقب آن هم قابل پیشبینی نیست. به قول فرنگیها هر کاری میخواهی بکنی، یک محاسبه ریسک و ضرر و زیان بکن و اگر دیدی ریسکش در حد قابل تحمل است، جلو برو. همانطور که حضرت رسول (ص) صلح حدیبیه را رقم زدند. چرا که سود و زیان را محاسبه کردند و تن به صلح دادند. اما در خیلی از مواقع هم جنگیدند مانند فتح مکه.
من براساس درک و استنباط و شنیدههایم میگویم که اگر اسرائیل وارد غزه شود، شرایط از نظر سود و زیاد برای اسرائیل غیرقابل محاسبه خواهد شد.
رنجبران: این نکته مهمی است. و اینکه آیا این وقایع در انتخابات آمریکا اثر خواهد داشت؟
صالحی: صددرصد. برای همین است که بایدن دارد تلاشش را میکند که بگوید اسرائیل هر چیزی بخواهد میدهیم و هر کاری میکنیم. حالا آنها دشمن ما هستند ولی آنها هم تا الان هوشمندانه عمل کردهاند و با محاسبات جلو رفتهاند. مثلاً با اینکه خیلی جاها علیه ما دروغ میگویند، این بار گفتهاند که ما هنوز علائمی ندیدهایم که ایران در این قضیه دخالتی داشته است.
رنجبران: آن هم نه یکبار؛ بلکه چند بار.
صالحی: این نشان میدهد که او هم دارد محاسبات خودش را انجام میدهد. این را بگویم که الان یک بازی شطرنج شروع شده است و حیف که جهان عرب هنوز متشتت است. البته حکومتها را میگویم وگرنه مردم که متحد هستند. مردم را از جهان عرب جدا کنیم ولی علیرغم این، این حادثه اینقدر عظمت دارد و بزرگ است که دارد خودش را به حکومتهای عرب تحمیل میکند. الان با اینکه محتاط هستند و کمتر حرف میزنند و گوشه و کنار اعلام حمایت میکنند و شاید هم درست نباشد ولی بالاخره دارند بیان میکنند و این نشان میدهد که محاسبات خودشان را دارند.
رنجبران: آقای دکتر! حرکتی که در غزه میبینیم هم وزن آن در کرانه باختری حرکتی را شاهد نیستیم. این هم نکته دیگری است که به حکومتهای عرب باز میگردد.
صالحی: افرادی که استراتژیست هستند نقشه را روی زمین گذاشتهاند و به صورت سه بعدی میدانند که اسرائیل کجاست؛ حماس کجاست؛ حزبالله کجاست و غیره. در بعد سیاسی هم همینطور است. شما میبینید که در شورای امنیت سازمان ملل نتوانستهاند حمله حماس را محکوم کنند و این خیلی عجیب است که برای اولین بار رخ داده است. همین سه چهار روز پیش آمریکا این متن را به شورای امنیت برد که حماس حمله کرده و باید محکوم شود ولی نتوانست از شورا مصوبه بگیرد.
رنجبران: یک طرف دیگر ماجرا هم که روسیه است.
صالحی: بله گفتم که قضیه حماس و اسرائیل قدری دارد جریانات روسیه را به محاق میبرد و در رسانهها اصلاً دیگر سر و صدایی از اوکراین نیست و برای روسها فرصت خوبی پیش آمده است. من نمیخواهم بیشتر بگویم ولی قضیه خیلی پیچیده است. من خیلی دوست دارم که در ایران هم بسیار حسابشده عمل کنیم به خصوص کسانی که مسئولیت دارند و در مجلس هستند؛ همینطوری هر حرفی را نزنند و حتماً با مقامات عالی، شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه شورا هماهنگ کنند و هر کسی هر حرفی را نزند. این امر، امر خطرناکی است.
خداوند سایه مقام معظم رهبری را برای ما مستدام بدارد. واقعاً ایشان هر حرفی را در جای خودش میزنند. راستش الان وقتش هست که فقط مقام معظم رهبری در این قضیه صحبت کنند.
رنجبران: دیگران خیلی احساس تکلیف نکنند.
صالحی: بله دیگر. ما شورای عالی امنیت ملی داریم و عقلا از قوای مختلف مینشینند و حلاجی و بررسی میکنند و رئیس جمهور و رهبری نظر میدهند که اینها باید نظر بدهند. الان زمینه اظهارنظر رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و بالاتر از همه رهبر معظم انقلاب است و نیازی نیست همه به میدان بیایند.
رنجبران: خیلی لطف کردید؛ خسته هم بودید ولی خیلی استفاده کردیم. برای رزمندگان جبهه مقاومت هم آرزوی موفقیت داریم.
صالحی: اللهم اصلح دیننا و دنیانا.