از جنایات اسراییل به فرزندم چه بگویم و چطور بگویم؟

  4020726108

ماجرای فلسطین و رژیم غاصب اسراییل برای ما در تربیت فرزندانمان چه وظیفه‌ای ایجاد می‌کند؟ اصلا از فلسطین و جنایات صهیونیست‌ها و این روزهای غزه به بچه هایمان چه بگوییم و چقدر بگوییم؟ چطور باید بچه هایمان را با بغض و کینه اسرائیل و دشمنان خدا بزرگ کنیم؟این گفت و گو یک راهنمای گام به گام و عملی برای والدینی است که می‌خواهند فرزندانی مجاهد و ظلم ستیز تربیت کنند.

از جنایات اسراییل به فرزندم چه بگویم و چطور بگویم؟

 به گزارش فارس، این روزها که سیاهه جنایات اسراییل هر روز بلندبالاتر می شود و دیشب با بمباران بیمارستان المعمدانی غزه به اوج رسیده، ذهن خانواده‌های مذهبی درگیر سوالات مهمی شده است. اینکه ماجرای فلسطین و رژیم غاصب اسراییل برای ما در تربیت فرزندانمان چه وظیفه‌ای ایجاد می‌کند؟ آیا وظیفه ما نیست که بچه هایمان را از سنین خردسالی با بغض و کینه اسرائیل و دشمنان خدا بزرگ کنیم؟

 بردن بچه‌های کوچک به راهپیمایی‌ و صحبت کردن از جنایت‌های اسرائیل از نظر تربیتی کافی هست؟ اصلا صحیح است که ذهن بچه‌ها را درگیر جنایت‌های اسراییل و مقاومت مردم فلسطین کنیم؟ یا نباید بچه‌ها را درگیر این مسائل کرد؟

همه این سوالات و دغدغه‌ها بهانه‌ای شد تا با حجت الاسلام «محمدمهدی الهی منش»؛ موسس مجموعه تربیت بنیادی، ارشد روانشناسی مثبت با رویکرد اسلامی و استاد سطح عالی در حوزه علمیه قم به گفت و گو بنشینیم. این گفت و گو یک راهنمای گام به گام و عملی برای والدینی است که می‌خواهند فرزندانی مجاهد تربیت کنند. راهکارهای عملی برای تقویت روحیه ظلم ستیزی در دوران کودکی و نوجوانی.


از جنایت های اسراییل به بچه هایمان چه بگوییم؟

* این روزها که  جنایت های اسراییل در غزه و فلسطین به نقطه اوج رسیده، اگر کودکان در خصوص غزه و فلسطین از ما سوال پرسیدند و علت جنگ و درگیری را جویا شدند چه برخوردی باید با این سوالات داشته باشیم؟ باید جواب بدهیم و واقعیت ماجرا را توضیح دهیم یا ممکن است این توضیحات برای کودکان آسیب زا باشد؟

برای پاسخ به این سوال، طرح یک مقدمه بسیار مهم و ضروری است و تکلیف والدین در تربیت فرزندان را روشن می کند.

 ما در تربیت دینی در دوران کودکی مقدمه چینی می‌کنیم برای دوران پس از بلوغ فرزندان. در واقع کودکی یک دوره مقدماتی است که در آن زمینه‌های تحول و رویش و پرورشی که قرار است در دوره دوم اتفاق بیفتد را رقم می‌زنیم. بنابراین باید برای پاسخ به این سوال ببینیم اصلا انسان مطلوب در دوره پس از بلوغ باید چطور انسانی باشد؟

 از منظر روایات و آیات انسان مومن سه ویژگی دارد: صالح، مصلح و مجاهد.

یعنی مومن حقیقی کسی است که اولا خودش انسان صالحی است و بنده خداست. علاوه بر این، انسان مصلحی است؛ یعنی برای ساختن و هدایت دیگران هم دغدغه دارد و تلاش می‌کند، این طور نیست که فقط خودش خوب باشد؛ و همین موضوع باعث دشمنی کسانی می‌شود که از جهالت و انحراف انسان‌ها منفعت می‌برند، کسانی که ترجیح می‌دهند مردم دنیا غرق شهواتشان باشند تا آن‌ها از آقایی و سلطه خودشان به پایین کشیده نشوند. این افراد با کسی که مزاحم حکومت و سلطنت آن‌ها باشد مقابله می‌کنند. به همین دلیل، ویژگی سوم مومن مجاهد مبارز بودن است، چرا که صالح و مصلح بودن باعث می‌شود دشمنانی پیدا کنی که می‌خواهند تو را متوقف کنند و تو برای اینکه به هدفت برسی باید روحیه مبارزه و جهاد را در خودت پرورش داده باشی.

مجاهد شدن فرزندان مان مقدماتی دارد 

چه کنم تا کودکم در بزرگسالی دشمن قسم خورده اسراییل شود؟

*پس نتیجه می گیریم که ما باید در تلاش برای  تربیت فرزندانی باشیم که در آینده مجاهد شوند و از دوران کودکی باید برای تحقق این هدف زمینه‌سازی کنیم. حالا مهم‌ترین سوالی که مطرح می‌شود این است که چطور برای پرورش این روحیه در کودک زمینه‌سازی کنیم؟

راهکار ساده است. مجاهد شدن مقدماتی دارد که باید آن را از کودکی پایه گذاری کرد. خصلت‌هایی مثل شجاعت و نترس بودن، ظلم ستیزی، جرات‌مندی و قاطعیت زمینه‌هایی است که اگر در کودکی ایجاد شود راه برای تبدیل شدن به یک انسان مجاهد در دوره نوجوانی و جوانی فراهم‌تر می‌شود. والدینی که دغدغه این را دارند که فرزندان مبارز و استکبارستیز تربیت کنند، تلاش کنند تا این خصلت‌ها را از همان خردسالی در فرزندانشان پرورش دهند.


کودک کشی

تصویر جنایت های اسراییل را به کودکان نشان ندهیم

*یعنی نیاز نیست درباره اسراییل و جنایت هایش برای فرزندانمان که در دوران کودکی وخردسالی قرار دارند صحبت کنیم؟

بله. لازم نیست درباره اسرائیل و جنایت هایش در دوران خردسالی و کودکی فرزندمان زیاد صحبت کنیم، این صحبت‌ها از طرفی درست فهمیده نمی‌شود و دست خورده می‌شود و دیگر اینکه بسیاری از اوقات اضطراب و تنش درونی را در کودکان به وجود می‌آورد. ما به جای صحبت از جنایت‌های اسراییل و قرار دادن کودکانمان در معرض تصاویر و فیلم‌های کشتار کودکان فلسطینی که این روزها در فضای مجازی زیاد دیده می‌شود، باید چه کنیم؟ باید زمینه‌های استکبارستیزی را در کودک ایجاد کنیم تا با رسیدن به دوران نوجوانی و پیدا کردن فهم درست از جبهه حق و باطل و واقعیت استکبار، با روحیه شجاعت و ظلم ستیزی که در او از کودکی شکل گرفته کمر همت ببندد برای مبارزه و جهاد.


۶راهکار مهم برای تقویت روحیه ظلم ستیزی در کودکان

* راهکارهای ایجاد روحیه ظلم ستیزی در کودکان چیست؟

راهکارها مفصل است و می‌توان ساعت‌های زیادی در این خصوص صحبت کرد اما در این فرصت برخی از ساده ترین‌ها و کاربردی‌ترین این راهکارهای مهم را مطرح می‌کنیم.

*راهکار اول: آموزش عملی بدهید/ ظلم نکنید، ضعیف نباشید!

روانشناسان معتقدند بچه‌ها بیشتر با چشم می‌آموزند تا با کلام. این جمله معروف است که بچه‌ها آن طوری می‌شوند که ما هستیم نه آن طوری که می‌گوییم یا می‌خواهیم. پس پدری که در برخوردهایش در جمع‌های مختلف همیشه از مظلوم دفاع کرده است و بدون ترس در مقابل کسی که حرف زور می‌زده ایستاده است فرزندش هم از او این روحیه را در عمل یاد می‌گیرد.

مادری که شجاع است و در رفتارش احساس ضعف و زبونی به چشم نمی‌خورد دخترش نیز از او این شجاعت و جسارت را یاد می‌گیرد. گاهی در جمع فامیل وقتی دور هم نشسته‌ایم درباره کسی حرفی گفته می‌شود یا به او اتهامی زده می‌شود و ما هیچ دفاعی نمی‌کنیم و فقط شنونده‌ایم. این جا در عمل انفعال را به فرزندمان آموزش داده‌ایم.

*مراقب رفتارهای ریز و درشت خودمان باشیم

خیلی باید مراقب رفتارهای ریز و درشت خودمان باشیم. گاهی پدر در خانه عملا به مادر و بچه‌ها زور می‌گوید و ظلم می‌کند و علاقه و میل خودش را در غذا و سفر و پوشش و وسایل زندگی و ساعت خواب و بیدار به همه تحمیل می‌کند. چنین پدری نمی‌تواند توقع داشته باشد فرزند ظلم ستیزی تربیت کند. چون او در خانه خودش فرعون گونه عمل می‌کند.

*راهکار دوم: رفتار جراتمندانه را آموزش دهید

در صحبت‌های دوستانه‌ای که با فرزندمان داریم به او یاد بدهیم در مدرسه اگر بچه‌ها کسی را مسخره کردند، اگر به کسی زور گفتند، اگر خوراکی یا وسیله کسی را گرفتند بی‌تفاوت نباشد، به او توضیح بدهیم در چنین شرایطی نباید ساکت باشد و باید به کسی که مظلوم واقع شده کمک کند. همچنین به بچه هایمان یاد بدهیم در بازی‌های کودکانه‌شان بدون این که پرخاشگری داشته باشند اجازه ندهند کسی به آن‌ها زور بگوید و قاطعانه و جراتمندانه رفتار کنند. گاهی کسی می‌خواهد به زور دوچرخه‌اش را بگیرد. اسباب بازی‌اش را بگیرد. او باید در این شرایط یاد بگیرد که از حق خودش دفاع کند. البته در کنار این می‌توانیم به او آموزش بدهیم که با مهربانی و گذشت رفتار کند و وسایلش را به دیگران هم بدهد اما اگر کسی همیشه با زور می‌خواهد چیزی را از او بگیرد و یا او را کتک بزند در برابرش ایستادگی کند و از خودش دفاع کند.

*راهکار سوم: گاهی اجازه دعوا کردن بدهید

 شاید تعجب کنید از این راهکار. اما در ادامه متوجه اصل ماجرا می‌شوید. هم می‌شود بچه‌ها را شجاع و نترس بار آورد و هم فرزندانی ترسو و گوشه گیر و توسری خور. والدینی هستند که تا بچه‌ها دعوایشان می‌شود می‌گویند دعوا بد است. دعوا نکنید و آن‌ها را متوقف می‌کنند، در حالی که دعوا همیشه هم بد نیست. چرا ما اصلا اجازه نمی‌دهیم بچه‌ها دعوا کنند؟ چرا فکر می‌کنیم درگیر شدن و دعوا کردن همیشه بد است؟

دعوا بروز قوه خشم و غضب در کودک است که یک قوه و غریزه لازم و به جاست مثل قوای دیگر انسان. قوه غضببیه در انسان برای مواجهه او با دشمن و دفاع از حریم خودش و ناموسش است. والدین نباید این قوه را سرکوب کنند و از کارایی بیندازند بلکه باید آن را جهت بدهند تا در مسیر درست پرورش پیدا کرده و بروز پیدا کند. اگر ما همیشه به فرزندمان گفتیم دعوا بد است و متوقفش کردیم پس کجا باید این روحیه شجاعت و مبارزه را یاد بگیرد؟

بچه‌ها با دعوا کردن دفاع کردن را یاد می‌گیرند، با دعوا شجاعت پیدا می‌کنند، با دعوا روحیه مقاومت و مبارزه پیدا می‌کنند، پس دعوا همیشه و در همه جا بد نیست و در حد کم لازم است. بنا بر این نمی‌گوییم دعوا بد است نباید دعوا کنید. بلکه به جای آن به مرور به او آموزش می‌دهیم با برادر و خواهرش یا دوستش نباید دعوا کند ولی اگر جایی کسی خواست به او زور بگوید یا به کسی ظلم کند باید او را متوقف کند و اگر لازم شد دعوا هم بکند.

*راهکار چهارم: آموزش ورزش‌های شجاعانه

 در تاریخ نقل شده است امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در خانه با هم کشتی می‌گرفتند و پیامبر(ص) و امیرالمومنین (ع) آن‌ها را تشویق می‌کردند. چرا ورزش کشتی را تشویق می‌کردند؟ نمی‌شد یک بازی دیگری داشته باشند که با هم درگیر نشوند؟

علت این است که کودک باید بازی‌هایی انجام دهد که این روحیه شجاعت و نترسی و جسارت در او تقویت شود. امتی که اهداف بلندی دارد و در برابر او دشمنان خونین و قسم خورده‌ای وجود دارد باید از همان کودکی آماده جهاد بار بیاید. بعضی رشته‌های ورزشی مثل کشتی و رشته‌های رزمی و تیراندازی یا کوهنوردی و صخره نوردی این روحیه را به خوبی پرورش می‌دهند و تقویت می‌کنند. در روایات هم می‌بینید به ورزش تیراندازی و اسب سواری توصیه شده است چرا که این ورزش‌ها در شکل‌گیری روحیه سلحشوری و مبارزه موثرند.

*راهکار پنجم: تشویق

هر رفتاری که دیده شود و مورد تشویق قرار بگیرد تقویت و تکرار می‌شود و هر رفتاری که نادیده گرفته شود کمرنگ و ضعیف می‌شود. این یک قاعده و قانون تربیتی است. بنا براین اگر می‌خواهیم ظلم ستیزی و شجاعت و جراتمندی در فرزندمان تقویت شود او را زیر نظر داشته باشیم و هر موقع رفتاری برآمده از این روحیات در او دیدیم تشویقش کنیم. آن جا که فرزندم روی ترسش پا می‌گذارد و دوچرخه سوار می‌شود، آن جا که از حقش در برابر بچه‌های دیگر دفاع می‌کند، و آن جا که با شجاعت تمام از دوستش یا خواهرش در برابر دیگران دفاع می‌کند باید او را تشویق کنیم تا این روحیه در او تقویت شود.

*راهکار ششم: همراه کردن بچه‌ها در فعالیت‌های اجتماعی

بچه‌ها را در راهپیمایی‌ها و فعالیت‌های اجتماعی که داریم همراه خودمان ببریم. کودک وقتی می‌بیند پدر و مادرش در کنار هزاران نفر دیگر در دفاع از مظلوم شعار می‌دهند، وقتی می‌بیند روز قدس با زبان روزه به راهپیمایی می‌روند و وقتی که می‌بیند مرد و زن در برابر اتفاقاتی که در دنیا می‌افتد بی‌تفاوت نیستند و به هر شکلی که می‌توانند با دعا و توسل و عمل، مدافع جبهه حق هستند این صحنه‌ها در ذهنش حک می‌شود و او را برای روزی که به نوجوانی رسیدآماده می‌کند.

البته نباید این حضور با اجبار و فشار باشد و لازم نیست بچه‌ها را درگیر مفاهیم کرد و برایشان زیاد صحبت کرد و در خردسالی و کودکی از فلسطین و غزه و جنایت اسرائیل گفت، آن چه در این مرحله از سنشان مهم است همراهی و دیدن والدین در این صحنه هاست.

در در دوره نوجوانی وقتش است که بچه‌ها به شناخت برسند و واقعیت‌ها را بفهمند و نگاه درستی به جهان و ماجرای حق و باطل پیدا کنند

تا این جا درخصوص راهکارهای مربوط به دوره کودکی و خردسالی صحبت کردید.گفتید در کودکی نیاز نیست شما درباره ماجرا زیاد صحبت کنید، کافی است خصلت‌ها را در بچه‌ها ایجاد کنید. اما با ورود بچه‌ها به نوجوانی وضعیت تغییر می‌کند. حالا در این برهه و در خصوص ماجرای فلسطین مواجهه ما با فرزند نوجوان‌مان باید چطور باشد؟

در دوره نوجوانی وقتش است که بچه‌ها به شناخت برسند و واقعیت‌ها را بفهمند و نگاه درستی به جهان و ماجرای حق و باطل پیدا کنند تا حب و بغض و دشمنی و دوستی‌شان آگاهانه باشد نه از روی تقلید. در این دوره می‌بینید کم کم سوالات فرزندتان شروع می‌شود

کودکی که در گذشته بی‌چون و چرا تابع والدین بود حالا برایش سوالات و ابهاماتی به وجود می‌آید و می‌خواهد واقعیت‌ها را بفهمد و انتخاب کند.

*اجازه صحبت کردن و نظر دادن بدهیم

وظیفه والدین در دوران نوجوانی فرزندانشان مضاعف می‌شود. در این دوره علاوه بر وظایفی که در بخش قبل گفته شد باید با حوصله و صبوری با فرزندمان گفتگو کنیم. اجازه صحبت کردن و نظر دادن بدهیم. اگر سوالی پرسید که به مذاقمان خوش نیامد سریع واکنش نشان ندهیم. شاید فرزند شما شبهه‌ای داشته باشد و مثلا بگوید: چه فرقی است بین اسرائیل و مردم غزه، هر دو حمله می‌کنند و زن و بچه می‌کشند؟ این سوالات نشانه بدی نیست. این سوالات یعنی که او دارد فکر می‌کند و می‌خواهد حقایق را درست بفهمد.

*گفت وگو راه بیندازید

بهترین شیوه برخورد با این سوالات گفتگو راه انداختن است. اگر آماده جواب دادن نیستیم عجله نکنیم و با اشتیاق به او بگوییم: سوال خیلی خوبی است اگر اجازه بدهی کمی روی آن فکر می‌کنم و در ساعت فلان با هم در موردش صحبت می‌کنیم. بعد برویم خودمان مطالعه کنیم و از نظر جواب آماده باشیم و در ساعت مقرر به گفت و گو بنشینیم.

ماجرای فلسطین وتربیت فرزندانی مجاهد بهترین فرصت است برای مرور آداب گفت و گو با نوجوانان

*آداب گفت و گو با نوجوانان

بسیاری از والدین آداب گفت و گو با فرزند نوجوان‌شان را نمی‌دانند و اصلا بعضی‌ها یک به دو نرسیده فضای گفت و گوشان تبدیل می‌شود به فضای مشاجره. ماجرای فلسطین وتربیت فرزندانی مجاهد بهترین فرصت است تا راهکارهایی در خصوص روش‌ها و آداب گفت و گو با فرزندان نوجوان را ارائه دهید!

*گفت و گو یعنی هر دو طرف صحبت کنند.اول نظر نوجوان را بپرسید و اجازه بدهید آزادانه حرفش را بزند. بعد سعی کنید با سوالات هدفمندی که می‌پرسید قدم به قدم فکر او را به جواب صحیح راهنمایی کنید.

* در هیچ جای گفتگو عصبانی نشوید. از کوره در نروید و اصرار بر قانع کردن نداشته باشید.

* با توضیحات مختصری که می‌دهید و سوالات دقیقی که می‌پرسید زمینه‌ای را فراهم کنید که بهتر فکر کند و جوانب قضیه را بسنجد تا به نتیجه درست برسد.

* باید به او فرصت فکر کردن داد، باید حرف‌ها به گوشش برسد و اجازه بدهید در ذهنش خیس بخورد. اصرار بر این که او را قانع کنید یا سریع به نتیجه برسید کار را خراب می‌کند.

*گاهی هم می‌توانید با هم تحقیق کنید و درباره موضوع با هم مطالعه کنید و مثل دو دوست به مباحثه بنشینید و بدون عجله به جواب درستی برای سوالات و ابهامات برسید.

*یادتان باشد اگر فرزندتان دائم سوال پرسید و شما مدام جواب دادید، یعنی او شد حمله‌کننده و شما شدید مدافع و به نتیجه نمی‌رسید. باید گفت و گو شکل بگیرد و فکرش درگیر شود و با کمک شما خودش به جواب برسد.

این را هم باید توجه کرد که این گفت وگو در صورتی به خوبی شکل می‌گیرد که از قبل رابطه خوبی با فرزندتان ساخته باشید و او را اهل تفکر و تحلیل بار آورده باشید.در غیر اینصورت با شما همراهی نخواهد کرد.


حجت الاسلام «محمد مهد الهی منش»؛ موسسه مجموعه تربیت بنیادی

اگر این گفت و گوها توسط والدین و معلمان به درستی مدیریت شود و شناخت صحیح برای نوجوان به دست بیاید در مرحله بعد می‌توان در عمل فعالیت‌هایی را برای دفاع از جبهه حق و مبارزه با جبهه کفر و استکبار به فراخور علاقه و توان نوجوانان با کمک خودشان طراحی کرد و بچه‌ها را در آن‌ها به کار گرفت. به این صورت نوجوان در فکر و در عمل واقعا به یک مجاهد و مبارزی تبدیل می‌شود که برای زمینه‌سازی ظهور و شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی اثرگذار می‌شود.