در انتخابات به چه کسانی رای دهیم؟

یوسف مشفق، گروه سیاسی الف،   4020913087 ۶۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۸۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
در انتخابات به چه کسانی رای دهیم؟

با نزدیک‌شدن به موسم انتخابات اسفندماه، صف‌بندی‌های سیاسی بیش از پیش خودنمایی می‌کند. از یک‌طرف اصول‌گرایان قرار دارند که شاخه‌های مختلفی از دل این جریان سربرآورده و طرف دیگر، اصلاح‌طلبانی هستند که همچنان تصمیم خود را برای ورود به عرصه انتخابات نگرفته و در حال ارزیابی شرایط موجود و همچنین انتشار لیست چهره‌های تاییدصلاحیت‌شده از سوی شورای‌نگهبان هستند. بین اصلاح‌طلبان اختلافات زیادی برای شرکت‌کردن یا نکردن در انتخابات وجود دارد و باید دید که آنان همچون دو انتخابات گذشته بر طبل تحریم می‌کوبند یا نه.

هر چند برخی از مردم این نظر را دارند که شرکت کردن یا نکردنشان در انتخابات تغییری در وضعیت کنونی رقم نخواهد زد اما واقعیت آن است که انتخابات می‌تواند سرمنشا تغییراتی در وضعیت زندگی و معیشت مردم باشد؛ البته به شرطها و شروطها.

ما نیازمند عبور از کلیشه‌های سیاسی و سیاست‌زدگی مرسوم که در انتخابات‌ مختلف بر مسائل دیگر غلبه دارد، هستیم. مهم نیست که خاستگاه سیاسی کاندیداها به جریان اصول‌گرایی بازمی‌گردد یا اصلاح‌طلبی از آنجایی که عمده چالش کشور، بحران‌های اقتصادی است که بر همه چیز سایه‌افکنده است باید کسانی را راهی بهارستان و حتی پاستور کرد که دغدغه تغییر ریل‌گذاری‌های اقتصادی و جهت‌گیری‌ها را داشته باشند و این مبنای انتخاب باشد نه‌اینکه هر چهارسال یک‌بار قدرت بین جریان‌های سیاسی جابجا شده و حتی چهره‌های جدیدی هم وارد گود قدرت شوند اما درب بر همان پاشنه معیوب پیشین بچرخد.

انتخابات اسفندماه باید تجلی اراده مردم برای فرستادن افرادی به مجلس باشند که دغدغه معیشت ملت را دارند. کسانی که توانایی پشت‌پازدن به مبانی اقتصادی مرسوم و غالب در کشور را داشته باشند.

واقعیت آن است که اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان با وجود اختلاف‌نظر در حوزه‌های فرهنگی و سیاست‌خارجی، در برخی مبانی اقتصادی نقاط مشترک زیادی داشته و همپوشانی بسیاری با یکدیگر دارند. از این روست که دیدگاه اقتصادی فردی چون محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کنونی کمیسیون اقتصادی مجلس و رئیس کمیته اقتصادی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و شخصی چون حسین مرعشی و محسن هاشمی‌رفسنجانی با یکدیگر منطبق است. بنابراین نباید وارد حیطه اختلافات سیاسی شد بلکه مبنا را باید همان مواردی درنظرگرفت که ذکر آن رفت.

هر چند در این سال ها سعی شده مصائب اقتصادی به تحریم‌ها گره زده شود که تا حد قابل‌توجهی هم قابل اعتناست اما آن‌چیزی که ایران را دچار بحران‌های قابل‌توجهی کرده، همین نسخه‌های همیشگی است که در این سال‌ها برای پیاده شدنش، اهتمام ورزیده شده است. راهی طولانی در پیش است اما اسفندماه می‌تواند تبلور اراده عمومی برای تغییر شرایط کشور و راهی‌کردن افرادی به عرصه قدرت باشد که گامی را برای تغییر ریل‌گذاری‌ها بردارند.