رئیس قوهقضائیه در اظهارات اخیر خود بر مسئله پیگیری اقدامات مجرمانه افرادی که پس از حادثه تروریستی کرمان به همصدایی با تروریستها پرداختهاند، اشاره کرده و به دادستان کل کشور توصیههایی را برای تعقیب و مجازات این افراد داشته است. این اقدام غلامحسین محسنیاژهای در نوع خود قابل تقدیر بوده و علاوه بر این، اظهارات دادستان کل کشور هم حاکی از اراده دستگاه قضا برای مجازات کسانی است که به همراهی با تروریستها پرداخته و از ریختهشدن خون هموطنانمان اظهار شادمانی و خوشحالی کردند.
اما نکته اصلی برای بهثمر نشستن این پیگرد و مجازات افراد خاطی، قدرت بازدارندگی احکام صادره است. در زمان پس از وقوع حادثه کرمان و حرمتشکنی عدهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، دیدیم که برخی دستگاههای امنیتی افرادی را بازداشت کرده که آنان در مقابل دوربین یا در صفحات خود اظهار ندامت و از عدم تکرار چنین رفتارهایی سخن گفتند؛ اقدامی که بهنظر میرسد چندان کارآمد نبوده و دوباره بازتولید خواهد شد. چون همین افرادی که هنجارشکنی کردهاند، با علم و اطمینان از عدم برخورد جدی و نهایتاً حل موضوع با یک اظهار ندامت و عذرخواهی ساده، دوباره به اقدامات شنیع خود دست زده و از بسیاری مسائل قبحزدایی میکنند که فرجام آن عادیسازی توهین به ارزشهاست.
بروز این قبیل رفتارها هم چندان جای تعجب ندارد چون برخوردهای موجود از بازدارندگی مناسب برخوردار نبوده و واقعیت آن است که عنصر بازدارندگی مهمترین مسئله در مقابله با بروز ناهنجاریهای اجتماعی است. ترس از برخورد و عقوبت سخت است که در این موارد موجب میشود این خرده ناهنجاریهای مخفی درون جامعه امکان ظهور و بروز نداشته باشد؛ مسئلهای که همواره از آن چشمپوشی و این مماشات و نادیدهانگاری موجبشده که امروزه بخشی از شبکههای اجتماعی محلی برای جولان تروریستهای وطنی و جنایتکارانی باشد که برای تصویر کشتهشدن کودکی سهساله غریو شادمانی سر داده و خواستار تکرار چنین صحنههایی هستند!
ما در وهله اول نیاز به اراده وافر و هماهنگی در نظام اجرایی، قضایی و تقنینی کشور برای برخورد با حامیان تروریسم در داخل کشور داریم و پس از آن، کیفیت و چگونگی این برخوردها محل بحث خواهد بود. در حال حاضر دستگاه قضا و همچنین برخی نهادهای امنیتی و انتظامی قدم اول را برداشته و در این چند روز نشان دادهاند که دیگر فضای مجازی عرصه جولان حامیان ترور، و ناامنی و همچنین سمپاتهای دشمنان ایران نخواهد بود اما این کافی نیست و باید دیگر دستگاهها هم همراهی داشته و علاوه بر این، برخورد و مجازاتها هم چشمگیر باشد. چه ایرادی باشد احکامی نظیر حبسهای طویلالمدت، مجازاتهای تعزیری سنگینی چون شلاق، محرومیتهای اجتماعی و یا احکام سخت دیگری نصیب کسانی شود که این چنین عریان به یاری دشمنان ایران و تروریستها میشتابند؟
برخورد شدید با این قسم افراد امری واجب بهشمار میرود زیرا همین کسانی که برای خونریزی داخل کشور فریاد شادی سر میدهند، در زمانه جنگ یار و یاور دشمن خواهند بود و یا در خوشبینانهترین حالت، سربازان مخفی اسرائیل و آمریکا در خاک ایراناند که هر نوع خرابکاری از عهده آنها بر میآید.