به گزارش ایرنا؛ اقدامات اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه برخی مراکز تروریستی در منطقه، دوربُردترین عملیات موشکی ایران بود به نحوی که مسافت طی شده موشکهای بالستیک ایران تا ادلب سوریه بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر را طی کرد.
دقیقا به همین دلیل است که بنا به نظر برخی تحلیل گران، اقدام اخیر نظامی ایران در حمله موشکی به مقر موساد در اربیل پیامی واضح به رژیم صهیونیستی است که «تل آویو و حیفا کاملا در دسترس موشک های ایران است» و آنها به خوبی میدانند که اقدامات نیابتی که در منطقه علیه ایران انجام میدهند بیپاسخ نمیماند.
توانمندی موشکهای نقطهزن ایران بار دیگر و به طور عملیاتی بر دوست و دشمن آشکار شد، بر اساس گزارشات منابع مختلف محلی عراقی، موشکها دقیقا به اهداف مدنظر اصابت کردند و مدارک هویتی منتشر شده از سوی رسانه های عراقی که متعلق به دو مامور موساد بوده، تاییدی بر این مدعاست.
عملی کردن هشدارهای مکرر به مناطق و کشورهایی که میزبان تروریستهای معاند ایران هستند از دیگر نکاتی بود که در اقدام نظامی ایران باید مورد توجه قرار داد. بارها به مقامات اقلیم شمال عراق گفته شد که «خاک آن منطقه تبدیل به پایگاههایی امن برای معاندین، مقر آموزش تروریستها و مکانی جهت طراحی عملیاتهای ضد ایرانی و محل تردد ماموران موساد شده است»، اما تا کنون توجه چندانی به این دغدغه امنیتی ایران نشده است.
تروریستها و حامیان آنها در هیچ نقطهای از جهان از دسترس ایران خارج نیستند و تاوان اقدامات خود را خواهند پرداخت، همچون آنچه که بر باقیمانده گروه صهیونیستی تکفیری داعش، تحریر الشام (جبهه النصره سابق) و حزب ترکستانی در اقدام اخیر نظامی ایران به اربیل و ادلب گذشت و البته سرنوشتی که گروه تروریستی جیش العدل در پاکستان پیدا کرد.
در این میان باید به این نکته هم توجه کرد که «سیاست تکذیب حضور و مشارکت موساد در اقلیم شمال عراق نخ نما شده است»، چرا که در عملیاتهای پیشین سپاه به این مناطق و ضربه زدن به مقرات و پایگاههای گروههای تجزیه طلب و تروریستی نیز برخی رسانهها و کانالهای خبری ضدایرانی از کذب بودن این ادعا که اسرائیل در این موضوع نقشی داشته یا موساد در آن مناطق بوده گفتند، اما «گزارشات و مستندات منتشر شده بعدی نشان از صحت و دقت اطلاعات ایران داشت».
البته طرف مقابل برای کاهش اهمیت ضربه ای که از ایران دریافت کردند صرفا به تکذیب ارتباط با اسرائیل اکتفا نکردند، بلکه تلاش مذبوحانه برای تروریستی قلمداد کردن اقدام ایران و ژستهای تکراری مدافع حقوق بشری نیز در دستور کار آنها قرار گرفت. آنها بار دیگر ادعای اینکه ایران اهداف غیرنظامی را مورد هدف قرار داده و آمریکا و غرب نگران وضعیت زنان و کودکان هستند را مطرح کردند. این ادعاها در حالی عنوان میشود که «بیش از ۱۰۰ روز است که آمریکا و غرب شریک قطعی جنایات و نسل کشی اسرائیل در غزه و کشتار غیرنظامیان فلسطینی هستند».
برخی مقامات عراقی اینطور گفتند که مدرکی دال بر اینکه محل مورد اصابت موشکهای ایرانی مقر موساد بوده ندارند، اما این مساله خیلی بدیهی است که محلی به آن میزان از اهمیت برای سرویس امنیتی اسرائیل است، «در ظاهر امر هیچگونه عکس، آرم یا نشانی دال بر اینکه مرکزی جاسوسی باشد را ندارد» و پوشش خود را حفظ میکند.
طی سالها، در جلسات متعدد هیأتهای امنیتی میان ایران و عراق، «طرف ایرانی مستندات لازم در خصوص حضور مقرات گروههای تجزیه طلب کُرد و البته مراکز وابسته به موساد را به مسئولین بغداد و اربیل ارائه داده است»، اما اینکه رهبران اقلیم در مواضع رسانهای خود منکر حضور و ارتباط با اسرائیل میشوند موضوع دیگری است.
یکی از نکات مهم در اقدام اخیر ایران این بود که «این اقدام بر اساس حق دفاع مشروع ایران مبتنی بر ماده ۵۱ منشور ملل متحد صورت گرفته است»، کمااینکه ترکیه نیز با توسل به این ماده قانونی بارها دست به اقداماتی زده است.
ایران بارها به بغداد و اربیل به طور مشخص هشدار و توصیههای لازم را مبنی بر اجازه ندادن به حضور و فعالیت گروههای ترویستی ضدایرانی داده، اما واکنش مناسبی تا به امروز حتی در قالب اجرای توافقنامه امنیتی دو طرف هم صورت نگرفته است.
البته طبیعی است زمانیکه ایران می بیند «بغداد توان لازم برای کنترل تحولات اقلیم شمال آن کشور را ندارد» و از طرفی سالها «مماشات و صبر راهبردی در قالب رعایت اصل حُسن همجواری» نسبت به عراق و منطقه اقلیم شمال آن کشور منجر به نتیجه ای که مدنظرش بوده منتهی نمی شود، خودش مستقیما وارد می شود تا منبع ناامنی را از بین ببرد.
در خصوص شکایت عراق از ایران به شورای امنیت سازمان ملل متعاقب اقدام نظامی ایران به مقر امنیتی اسرائیل در اربیل باید توجه داشت که این شکایتی اعتراضی است و البته گفته میشود در این راستا ایران هم متقابلا چنین شکایتی را از عراق در شورای امنیت مبنی بر نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی از سوی گروههایی از خاک آن کشور انجام داده است.
علی رغم همه این اقدامات و هیاهوهای ایجاد شده پیرامون این موضوع اما، تهران و البته بسیاری از مقامات عراقی تلاش می کنند که «حل و فصل موضوعات اخیر را در قالب گفتگوهای دو طرفه دنبال کنند».
یکی از نکات جالب توجه اینکه آمریکا بارها مواضع گروههای «حشد العشبی که بخشی از نیروهای مسلح عراق هستند» را هدف حملات خود قرار داده است و واکنشهای متناسبی را در پی نداشته است.
گرچه عراق از آمریکا و ترکیه نیز شکایتهایی را ثبت کرده است اما حجم فضاسازی رسانهای و تبلیغاتی که علیه ایران صورت گرفت نشان از شیطنت دشمنان فرامنطقهای ایران داشت.
به نظر میآید که «فضاسازی خاصی از سوی برخی جریانات کُردی عراق با حمایت غرب و اسرائیل علیه ایران در محافل رسانهای انجام گرفته است» تا اصل حضور موساد در اربیل، طراحی و هدایت اقدامات تروریستی و ضدامنیت ملی ایران از سوی مرکز منهدم شده و ضربهای که اسرائیل از این اقدام ایران دریافت کرده، تحت الشعاع قرار گیرد.
به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ اقدامات اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه برخی مراکز تروریستی در منطقه، دوربُردترین عملیات موشکی ایران بود به نحوی که مسافت طی شده موشکهای بالستیک ایران تا ادلب سوریه بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر را طی کرد.
دقیقا به همین دلیل است که بنا به نظر برخی تحلیل گران، اقدام اخیر نظامی ایران در حمله موشکی به مقر موساد در اربیل پیامی واضح به رژیم صهیونیستی است که «تل آویو و حیفا کاملا در دسترس موشک های ایران است» و آنها به خوبی میدانند که اقدامات نیابتی که در منطقه علیه ایران انجام میدهند بیپاسخ نمیماند.
توانمندی موشکهای نقطهزن ایران بار دیگر و به طور عملیاتی بر دوست و دشمن آشکار شد، بر اساس گزارشات منابع مختلف محلی عراقی، موشکها دقیقا به اهداف مدنظر اصابت کردند و مدارک هویتی منتشر شده از سوی رسانه های عراقی که متعلق به دو مامور موساد بوده، تاییدی بر این مدعاست.
عملی کردن هشدارهای مکرر به مناطق و کشورهایی که میزبان تروریستهای معاند ایران هستند از دیگر نکاتی بود که در اقدام نظامی ایران باید مورد توجه قرار داد. بارها به مقامات اقلیم شمال عراق گفته شد که «خاک آن منطقه تبدیل به پایگاههایی امن برای معاندین، مقر آموزش تروریستها و مکانی جهت طراحی عملیاتهای ضد ایرانی و محل تردد ماموران موساد شده است»، اما تا کنون توجه چندانی به این دغدغه امنیتی ایران نشده است.
تروریستها و حامیان آنها در هیچ نقطهای از جهان از دسترس ایران خارج نیستند و تاوان اقدامات خود را خواهند پرداخت، همچون آنچه که بر باقیمانده گروه صهیونیستی تکفیری داعش، تحریر الشام (جبهه النصره سابق) و حزب ترکستانی در اقدام اخیر نظامی ایران به اربیل و ادلب گذشت و البته سرنوشتی که گروه تروریستی جیش العدل در پاکستان پیدا کرد.
در این میان باید به این نکته هم توجه کرد که «سیاست تکذیب حضور و مشارکت موساد در اقلیم شمال عراق نخ نما شده است»، چرا که در عملیاتهای پیشین سپاه به این مناطق و ضربه زدن به مقرات و پایگاههای گروههای تجزیه طلب و تروریستی نیز برخی رسانهها و کانالهای خبری ضدایرانی از کذب بودن این ادعا که اسرائیل در این موضوع نقشی داشته یا موساد در آن مناطق بوده گفتند، اما «گزارشات و مستندات منتشر شده بعدی نشان از صحت و دقت اطلاعات ایران داشت».
البته طرف مقابل برای کاهش اهمیت ضربه ای که از ایران دریافت کردند صرفا به تکذیب ارتباط با اسرائیل اکتفا نکردند، بلکه تلاش مذبوحانه برای تروریستی قلمداد کردن اقدام ایران و ژستهای تکراری مدافع حقوق بشری نیز در دستور کار آنها قرار گرفت. آنها بار دیگر ادعای اینکه ایران اهداف غیرنظامی را مورد هدف قرار داده و آمریکا و غرب نگران وضعیت زنان و کودکان هستند را مطرح کردند. این ادعاها در حالی عنوان میشود که «بیش از ۱۰۰ روز است که آمریکا و غرب شریک قطعی جنایات و نسل کشی اسرائیل در غزه و کشتار غیرنظامیان فلسطینی هستند».
برخی مقامات عراقی اینطور گفتند که مدرکی دال بر اینکه محل مورد اصابت موشکهای ایرانی مقر موساد بوده ندارند، اما این مساله خیلی بدیهی است که محلی به آن میزان از اهمیت برای سرویس امنیتی اسرائیل است، «در ظاهر امر هیچگونه عکس، آرم یا نشانی دال بر اینکه مرکزی جاسوسی باشد را ندارد» و پوشش خود را حفظ میکند.
طی سالها، در جلسات متعدد هیأتهای امنیتی میان ایران و عراق، «طرف ایرانی مستندات لازم در خصوص حضور مقرات گروههای تجزیه طلب کُرد و البته مراکز وابسته به موساد را به مسئولین بغداد و اربیل ارائه داده است»، اما اینکه رهبران اقلیم در مواضع رسانهای خود منکر حضور و ارتباط با اسرائیل میشوند موضوع دیگری است.
یکی از نکات مهم در اقدام اخیر ایران این بود که «این اقدام بر اساس حق دفاع مشروع ایران مبتنی بر ماده ۵۱ منشور ملل متحد صورت گرفته است»، کمااینکه ترکیه نیز با توسل به این ماده قانونی بارها دست به اقداماتی زده است.
ایران بارها به بغداد و اربیل به طور مشخص هشدار و توصیههای لازم را مبنی بر اجازه ندادن به حضور و فعالیت گروههای ترویستی ضدایرانی داده، اما واکنش مناسبی تا به امروز حتی در قالب اجرای توافقنامه امنیتی دو طرف هم صورت نگرفته است.
البته طبیعی است زمانیکه ایران می بیند «بغداد توان لازم برای کنترل تحولات اقلیم شمال آن کشور را ندارد» و از طرفی سالها «مماشات و صبر راهبردی در قالب رعایت اصل حُسن همجواری» نسبت به عراق و منطقه اقلیم شمال آن کشور منجر به نتیجه ای که مدنظرش بوده منتهی نمی شود، خودش مستقیما وارد می شود تا منبع ناامنی را از بین ببرد.
در خصوص شکایت عراق از ایران به شورای امنیت سازمان ملل متعاقب اقدام نظامی ایران به مقر امنیتی اسرائیل در اربیل باید توجه داشت که این شکایتی اعتراضی است و البته گفته میشود در این راستا ایران هم متقابلا چنین شکایتی را از عراق در شورای امنیت مبنی بر نقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی از سوی گروههایی از خاک آن کشور انجام داده است.
علی رغم همه این اقدامات و هیاهوهای ایجاد شده پیرامون این موضوع اما، تهران و البته بسیاری از مقامات عراقی تلاش می کنند که «حل و فصل موضوعات اخیر را در قالب گفتگوهای دو طرفه دنبال کنند».
یکی از نکات جالب توجه اینکه آمریکا بارها مواضع گروههای «حشد العشبی که بخشی از نیروهای مسلح عراق هستند» را هدف حملات خود قرار داده است و واکنشهای متناسبی را در پی نداشته است.
گرچه عراق از آمریکا و ترکیه نیز شکایتهایی را ثبت کرده است اما حجم فضاسازی رسانهای و تبلیغاتی که علیه ایران صورت گرفت نشان از شیطنت دشمنان فرامنطقهای ایران داشت.
به نظر میآید که «فضاسازی خاصی از سوی برخی جریانات کُردی عراق با حمایت غرب و اسرائیل علیه ایران در محافل رسانهای انجام گرفته است» تا اصل حضور موساد در اربیل، طراحی و هدایت اقدامات تروریستی و ضدامنیت ملی ایران از سوی مرکز منهدم شده و ضربهای که اسرائیل از این اقدام ایران دریافت کرده، تحت الشعاع قرار گیرد.