به گزارش تسنیم، مسئله مهدویت از مهمترین ارکان معارف دین مبین اسلام است به گونه ای که حجم زیادی از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام به این مسئله اختصاص یافته است. این معارف گویای آن است که امر مهدویت حداقل قبل از خلقت آدم علیهالسلام و در موقعیتی مشهور به «روز ألست» مطرح بوده است. این موضوع برگرفته از آیه172 سوره اعراف است، آنجا که فرمود «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ»؛ و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند چرا گواهى دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم. «روز ألست» از همین عبارت قرآنیِ «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» گرفته شده که خداوند فرمود «آیا من پروردگار شما نیستم؟» طبق احادیث، در روز الست خداوند علاوه بر ربوبیت خویش، از ولایت اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام قائم عجل الله تعالی فرجه نیز میثاق گرفت.
به همین دلیل است که مهم ترین سرفصل زندگانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه به همین موضوع اختصاص یافت به گونه ای که تمام زندگی خویش را صرف این امر کردند. متأسفانه حلقه مفقوده تاریخ زندگانی این انوار مقدس، همین امر است و کمتر در محافل و منابر به این موضوع پرداخته می شود, حال باید پرسید آیا قرآن به این ادعا پاسخ داده است یا خیر؟ آیاتی از قرآن به انضمام احادیث، به صراحت درباره مأموریت پیامبر صلی الله علیه و آله و به تبع آن، ائمه علیهم السلام در مسیر مهدویت و امر ظهور سخن گفته اند که در ادامه اشاره می شود.
. اولیه آیه مربوط به آیه نهم از سوره صف است: «هُوَ الَّذی أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَ دینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَى الدّینِ کُلِّهِ وَلَو کَرِهَ المُشرِکونَ»؛ یعنی «او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا بر همۀ ادیان پیروز کند، هرچند مشرکان ناخشنود باشند.» مشابه این آیه در توبه و با اندک اختلافی در سوره فتح نیز آمده است. آیه می فرماید خداوند رسول خویش را با هدایت و دین الحق ارسال کرد تا آن را بر تمام ادیان غلبه دهد. روایات ما گویای آن است که تحقق اصلی این ماجرا در عصر ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه است؛ یعنی امام علیه السلام با همان موهبت هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند و بلکه تحت مدیریت ایشان، عامل تحقق این وعده می شوند، لذا در حدیث آمده که امام عصر شب ظهور در غار حراء با ایشان، امیر مؤمنان علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها دیدار می کند و اذن ظهور و قیام را از خاتم الأنبیاء دریافت می کند.
2. آیه بعد، آیه اول سوره نحل است. خداوند می فرماید «أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛ ] یعنی امر خدا رسید، پس در آن شتاب نکنید. او منزّه و فراتر است از آنچه [با وى] شریک قرار میدهند. امام صادق (علیهالسلام) دربارۀ این آیه فرمود «هُوَ أَمْرُنَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَلَّا نَسْتَعْجِلَ بِهِ یُؤَیِّدُهُ بِثَلَاثَةِ أَجْنَادٍ بِالْمَلَائِکَةِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الرُّعْبِ؛ منظور، امر (امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ماست؛ خداوند حکم کرده است که دربارۀ آن عجله نکنیم تا او را با سه لشکر یاری رساند: با ملائکه، مؤمنان و ترس [در دل دشمنان]. (مجلسی، ج52، ص356) یا در دیگر روایت علی بن مهزیار میگوید از امام عصر عجل الله تعالی فرجه پرسیدم «سرور من، مقصود از أَمْرُ اللهِ در این آیه چیست»؟ فرمود: «امر خداوند عزّوجلّ و لشکر او، ما هستیم؛یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا الْأَمْرُ قَالَ نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جُنُودُه». با این توصیف، امر الله همان برنامه خداوند است که به رسول خدا صلی الله علیه و آله اتا شد. این امر برای بسترسازی ظهور تا رسیدن به بهشت موعود است و امام زمان عجل الله تعالی فرجه نیز برای تحقق این امر خدایی یا برنامه الهی قیام میکند.
3. آیه بعد، آیه82 سوره انفال است. خداوند می فرماید «وَ یُحِقُّ اللهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»؛ یعنی «و او حق را به وعدههاى خویش، تحقّق مىبخشد؛ هرچند مجرمان ناخشنود باشند»؛ امام باقر علیهالسلام در روایتی فرمود: منظور از «یُحِقُّ اللهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ» احقاق حق آل محمد علیهالسلام است و اینکه فرموده به وسیله کلماتش منظورش حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه) است که در زمان ظهورش حق پیامبر و آل او را احقاق و تمام باطلها را نابود میکند. (تفسیر عیاشی، ج2، ص 50). اما طبق روایات، اصل «کلمات» خود اهل بیت وحی علیهم السلام هستند. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود «نَحْنُ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْهِ»؛ یعنی ما همان کلماتی هستیم که آدم علیه السلام از پروردگارش دریافت و با آنها بهسوی خدا توبه کرد. برخی انبیاء طبق قرآن نیز از این «کلمات» بهره بردند؛ آدم (علیهالسلام) القای کلمات شد، ابراهیم (علیهالسلام) مبتلای به کلمات شد، موسی (علیهالسلام) کلیم الله و عیسی کلمة الله شد.
با این توضیحات میتوان دریافت فارغ از مفهوم «کلمه» و نوع اثرگذاری آن در برپایی عصر ظهور، این نکته را می توان فهمید که تمام انبیاء و رسولان به ویژه پیامبران اولوالعزم و در رأس آنها اهلبیت علیهم السلام تمام تلاش و عزمشان در راستای برپایی حکومت حقه خداوند بود و این تلاش را به صورت سلسلهوار و زنجیرهای ادامه دادند و نقش خود را در زمان رجعتشان در آخرالزمان یا عصر ظهور به کمال می رسانند. در این بین، رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان سید پیامبران، قطعاً نقش ویژه و گسترده تری را بر عهده دارند که این امر با بعثشان آغاز شد؛ لذا یک بار باید از این زاویه زندگانی آن بزرگوار مورد واکاوی قرار گیرد.