گروه تعاملی الف - سجاد رحیمی مدیسه*
برای من این سؤال مطرح است چرا رویکردهای تفکر سیستمی با ماهیت بومی شده که مفاهیمی نظری هستند، هیچ وقت در حل مسائل و مشکلات جاری کشور، مؤثر واقع نمیشوند؟ و عملاً جایگاهی در خصوص این رویکرد جدید مدیریتی نیست؟
مگر مقام معظم رهبری نفرمودند:
"ما دنبال چه نوع توسعهیی هستیم؟ این نکتهی اساسی، در بحثهای اقتصادی و غیراقتصادی جاری است. کسانی دنبال این هستند که حرفی را پرتاب کنند و ذهن مردم را از مسائل اصلی دور نگه دارند: مدل چینی، مدل ژاپنی، مدل فلان. مدل توسعه در جمهوری اسلامی، به اقتضای شرایط فرهنگی، تاریخی، مواریث و اعتقادات و ایمان این مردم، یک مدل کاملاً بومی و مختص به خود ملت ایران است؛ از هیچجا نباید تقلید کرد؛ نه از بانک جهانی، نه از صندوق بینالمللی پول، نه از فلان کشور چپ، نه از فلان کشور راست؛ هرجا اقتضایی دارد. فرق است بین استفاده کردن از تجربیات دیگران، با پیروی از مدلهای تحمیلی و القایی و غالباً هم منسوخ."
سخنرانی در دیدار نمایندگان هفتمین دورهی مجلس شورای اسلامی 27/3/1383
علیرغم این همه آمار تحصیل کرده و مدرکهای دانشگاهی، روز به روز اوضاع پیچیدهتر میشود؛ به ویژه در حوزۀ اقتصاد. تحریمها علیه کشور یک واقعیت است؛ اما بسیاری از مشکلات ناشی از خودتحریمی است؛ یعنی سوءمدیریتها؛ رابطهبازیها و عدم شایستهسالاریها که به تجربۀ من، اصلاً و ابداً ارتباطی با مدرکهای دانشگاهی ندارد؛ چرا که همه چیز، مدرک دانشگاهی(یا سایر مدارک کاغذی) نیست. ارزشی که به تجربۀ من حلال مشکلات در هر سازمان و مجموعه و حتی کشور است، ویژگیهای افراد است که تبلور دانستههای آنها است. این ویژگیها میتواند از مدرک دانشگاهی نشأت گرفته باشد؛ و میتواند از مطالعات و پژوهشها و تلاش خود فرد در حوزۀ تخصص اش .
تفکر سیستمی اگر واقعاً در کشور ما یک فرهنگ و رویه بشود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد؛ از دغدغۀ فوتبال گرفته تا فرونشست زمین و افزایش نشاط اجتماعی و رفع مشکلات اقتصادی. اگر تفکر سیستمی نداشته باشیم، مسائل را جزیرهای میبینیم و نهایتاً شاهد پیچیدهتر شدن مشکلات خواهیم بود. مدرک گرایی، کشور و جامعه رو بیچاره کرده است؛ این یک واقعیت است. معیار ارتقاء و حتی احترام اجتماعی به انسانها صرفاً مدرک و یا ثروت شده؛ این برای کشور و مردم آسیبهای فراوانی دارد.
تفکر سیستمی به خصوص در آموزش کشور، میتواند معجزههای بزرگی ایجاد کند. اگر در همین سیستم آموزش فعلی کشور یک جوان تحصیل کردۀ اهل مطالعه بسیار بسیار توانمندتر از افراد باسابقه(اما بدون مطالعه و توسعۀ فردی و رشد شخصیتی) باشد، حالا حالاها نمیتواند در فضاهای تصمیمگیری وارد شود؛ و حتی مدیر مدرسه هم نمیشود. این جوان تحصیل کردۀ پر ایده و ذهن خلاق، جایگاهی در ساختمان وزارت و برنامهریزیها ندارد. نتیجه چه میشود؟ مشکلاتی که امروز در مسائل مختلف دانشآموزی شاهد هستیم که یک معضل آن، مسائل و چالشهای فرهنگی، اعتقادی و اخلاقی است که نمیتوانیم منکرش شویم.
تفکر سیستمی، یکی از نیازهای مهم کشور است که لازم است تا افراد متخصص این امر و صاحبان ایدههای ناب دیده شوند و در فضاهای حکمرانی به صورت حرفهای وارد شوند. این مسأله در قانونگذاریها و ابلاغها میبایست دیده شود؛ نه فقط در مسائل حاکمیتی که حتی در بخشهای خصوصی و کسبوکارها و سایر واحدهای اقتصادی و تولیدی. ریشۀ بسیاری از مشکلات امروز کشور، فقدان و عدم توجه به تفکر سیستمی در مواجه با مسائل و تلاش برای حل آنها بوده است. این بیتوجهی باعث شده در اقتصاد و... بسیاری چالشهای امروزی، ما با پیچیدگیهایی مواجه شده باشیم که انگار قرار است هیچ وقت مشکلات حل نشوند.
هنوز جای امید است. هنوز اندیشمندان و نخبگانی در این مرز پرگهر وجود دارند که قلبشان برای ایران میتپد. بسیاری از ایرانیان خارج از کشور دغدغۀ خدمت به این کشور و مردم را دارند؛ اما آیا با تفکر سیستمی، فضایی ایجاد شده که جذابیت و احساس امنیت و آرامش برای ایشان مهیا شود؟
*پژوهشگر حوزه مدیریت