به گزارش الف کتاب، نشستِ معرفی و بررسی کتاب «کافههای روشنفکری» اثر احمد راسخی لنگرودی در موسسه فرهنگی «خانه دوست» برگزار شد.
در این نشست که دوشنبه 14 اسفند ماه با شرکت جمعی از اعضاء و با حضور برخی از کارشناسان و منتقدین ادبی برگزار شد سارا شریعت مدیر موسسه ضمن طرح این پرسش که «آیا کافهها نقش مهم در روند اجتماعی داشتهاند؟» به ویژگیهای روشنفکر، اعم از مذهبی یا غیرمذهبی پرداخت و وظیفه روشنفکران را در جامعه و ارتباط آنها با حاکمان مورد اشاره قرار داد.
آنگاه راسخی لنگرودی نویسنده کتاب در اطراف اثر خود به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: آنچه که اینجانب را به نوشتن این کتاب برانگیخت خاطرهای بود که در دوران کودکی رقم خورد. آخرهای دهه چهل بود که از قضا برای نخستین بار پایم به کافه نادری افتاد. آنهم به اتفاق یکی از آشنایان که شش هفت سالی از نگارنده بزرگتر بود. میگفت اینجا پاتوق روشنفکران است. افراد جمع میشوند برای بحثهای روشنفکری. آن زمان کوچکتر از آن بودم که بدانم روشنفکری چیست و روشنفکر کیست و بحثهای روشنفکری از چه جنس و سرشتی است. برای من که تا آن زمان تجربهای از چنین پاتوقهایی نیندوخته بودم روز خاطرهانگیزی بود. همین خاطره در ذهنم بود تا اینکه در سال 1392 اثر بسیار خواندنی مهدی اخوان لنگرودی با عنوان «از کافه نادری تا کافه فیروز» منتشر شد. با خواندن این کتاب ضمن به یادآوردن آن خاطره دوران کودکی، افقی به رویم گشوده شد و در جریان هرچه بیشتر کافههای روشنفکری در دهههای سی و چهل و پنجاه قرار گرفتم. پس از آن بود که تصمیم گرفتم این موضوع را در برنامه نوشتاری خود قرار دهم.»
کامیار عابدی پژوهشگر و منتقد ادبی از جمله سخنرانان این نشست بود که ضمن مهم خواندن کتاب «کافههای روشنفکری» آن را تحقیقی مبتنی بر شواهد و مستندات ارزیابی کرد و گفت: «این کتاب یک متن معیار و قابل قبولی از کافهنشینی روشنفکران ایران در پیش از انقلاب محسوب میشود.» وی محور سخنان خود را مروری بر سیر تاریخی شعر و ادبیات در ایران از دوره اسلام تا عصر کنونی قرار داد و یادآور شد: «سرایش شعر به زبان فارسی معیار، ابتدا در دربارها رشد کرد. چراکه شاعران ناگزیر بودند برای استمرار معاش مضامین شعری خود را متوجه دربار کنند. البته نفعی هم عاید دربارها میشد. زیرا تنها رسانه دربارها همین شعرا بودند. اما بعد از قرن پنجم و ششم شاعران رفته رفته از دربارها فاصله گرفته و به طرف خانقاهها کشیده شدند. بدینسان تفکر عرفانی جایگزین ستایش پادشاهی شد.»
این منتقد ادبی در ادامه افزود: «از قرن هشتم به بعد چرخش دیگری در شعر فارسی ایجاد شد. شعرا به جای خانقاه، محفلهای کوچکتری را اختیار و در آنجا گرد میآمدند. این سیر ادامه مییابد تا دوره صفوی. در این دوره برخی شاعران به علت عدم حمایت دربار به هند مهاجرت میکنند. برخی دیگر نیز به قهوهخانهها روی میآورند. این موجب میشود تغییراتی در شعر فارسی ایجاد شود و به لحاظ محتوا به جنبه عاشقانه و حکمتآموز نزدیکتر گردد. در دوره قاجار به علت پارهای حمایتها، برگشت دوبارهای به دربار از سوی شاعران صورت گرفت.» عابدی همچنین خاطرنشان کرد: «این پس از مشروطه است که پاتوقنشینی شعرا و نویسندگان به تدریج گسترش یافت و در قالب کافهها و انجمنهای ادبی، دفتر روزنامهها، احزاب و گروهها و.... خود را نشان داد.»
سخنران پایانی این نشست، اسماعیل جنتی بود که از خاطرات خود در انتشارات زمان و نیل و نیز پارهای کافهها از جمله: نادری و فیروز سخن به میان آورد. وی خاطر نشان کرد: «انتشارات نیل ساعت هفت و نیم به بعد پاتوقی بود برای نویسندگان و شاعران. در آنجا جملگی مینشستند و درباره کتاب و شعر گفتگو میکردند. بعد از آن وارد انتشارات زمان هم که شدم وضعیت بر همین منوال بود. از جمله کسانی که در این پاتوقها و سایر پاتوقها جمع میآمدند عبارت بودند از: شاملو، قاضی، آل احمد، ساعدی، سپانلو، آیتی، گلشیری، رحیمی، براهنی، مهین دانشور، سیدحسینی، باطنی، نجفی، میرعلایی، و... . اما دوشنبههای کافه فیروز جلوه دیگری داشت. همه میآمدند؛ از آل احمد گرفته تا دیگران. من هم ناگزیر بودم به آنجا مراجعه کنم. چون کتابهایشان را چاپ میکردیم. آن زمان حروفچینی به صورت دستی انجام میگرفت. شانزده صفحه شانزده صفحه غلطگیری میشد. بعد شاعر یا نویسنده میدید، اصلاح میکرد و مجوز چاپ میداد. این کاری بود که پیوسته انجام میگرفت.»
لازم به یادآوری است کتاب «کافههای روشنفکری» اثر راسخی لنگرودی به تازگی توسط انتشارات مروارید منتشر شده و مشتمل بر سه فصل میباشد. فصل نخست به تاریخچه پاتوق و پاتوقنشینی در ایران اختصاص دارد که با عنوان «گمشدههای عصر ما» آمده است. فصل دوم با عنوان «آرمانشهر روشنفکران» شرحی است مفصل از کافههای روشنفکری در چند دهه پیش از انقلاب که امروزه کمتر نشانی از آن دیده میشود. بخش سوم و پایانی کتاب با عنوان «عطر کاغذ و قهوه» مروری است کوتاه بر پدیده نوظهوری چون کافه کتاب که به ظاهر آمده پاتوقی برای روشنفکران باشد در حالی که در واقعیت امر چنین نیست.