بی اعتمادی نسبی و بی سابقه سیاسی که درانتخابات مجلس پیشِ رو در میان گرایش های مختلف رأی پیش آمد و بدنه انتخاباتی اصولگرایان را نیز بیش از هر زمانی در بر گرفته است ، مستعد یک فرصت بزرگ برای بازآفرینی اعتماد عقلانی- عاطفی میان انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان است.
مردم رفته رفته از لیستی رأی دادن به سمت شایسته سالاری و ابتنای بیشتر بر علم، دانایی و توانایی خواهند رفت و قوّت یا پتانسیل را بر قدرت ترجیح خواهند داد. با الهام از جورجو آگامبن فیلسوف ایتالیایی می توان گفت قوّت یا توان که معادل potenzia است بر قدرت که معادل potere است چیره می شود. این آبستن ظهور انقلابی تر و اسلامی تر و دمکراتیک تر مردم و اراده تک تک افراد است؛ جایی که potential ، power را متنبه و آگاه می کند و وجه نهضتی و وفاق آمیزتر انقلاب بر وجه نهادی و رسمی آن تفوق می یابد.
این همان نقطه ای است که گفتمان استضعاف و بازگشت به افق انقلاب اسلامی، بازگشت به مظلومیت، صداقت، دقت و مردمی بودن به عنوان قدرت برتر و قدرتی برتر از قدرت به معنای power ظهور می کند. این غلبه بر قدرت دست بر قضا به سود قدرت رسمی و سازمانی خواهد بود. این غلبه، پیروزی توأمان انقلاب و نظام است و مرحله ای از تعالی نظریه نظام انقلابی. قوّت بیش از قدرت، آبستن آینده و خلاقیت و خلق و بنابراین آزادی است و صرفاً جنبه عاطفی و روان شناختی ندارد بلکه جنبه عقلانی هم دارد. در این امکان و آزادی ، برخلاف نظریه جان مینارد کِینز (نظریه خلاقانه او درباره احتمال متأثر از ویتگنشتاین متقدم و رساله تراکتاتوس)، «احتمال» صرفاً یک امر منطقی نیست بلکه هم ذهنی و هم عینی است.
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نشان داد در جمهوری اسلامی قوه بر قدرت برتری یافته است و دینامیسم انقلابی آن هرگز از تپندگی بازنایستاده است. این انتخابات نشان داد مردم بالاترین قوه نظارتی هستند نه مجلس و هیچ نهاد دیگر. این امکان، امکانی همزمان الهی و مردمی است.