در روزهای گذشته، رسیدنِ مابهالتفاوت قیمت ارز دولتی و آزاد به عدد 20 هزار تومان و 20 میلیونی شدنِ سود ناشی از دریافت سهمیه 1000 یورویی ارز مسافرتی، با بازتاب ها و تحلیل و تفسیرهای مختلفی در کشورمان همراه شده است. رویدادی که برخی از آن در بحبوحه شرایط اقتصادی کنونی کشورمان به مثابه جلوه ای عینی از ضعفعملکرد و عدم تدبیر یاد کرده و نقدهای جدی را به آن وارد دانسته اند.
در این راستا، گزارش های مختلفی در مورد شیوه های مختلفی که برخی سودجویان با استفاده از آن ها اقدام به دریافت سهمیه 1000 یورویی ارز مسافرتی و کسب سود می کنند نیز منتشر شده است. کار به جایی رسید که برخی نمایندگان مجلس از ضرورت توقف سریع توزیع رانت جدید در قالب تخصیص ارز مسافرتی سخن گفته و برخی دیگر نیز از برخورد قاطع با سودجویان در این حوزه خبر داده اند.
با این همه، آنچه به تازگی در قالب جنجال های اخیر با محوریت سود ناشی از تخصیص ارز مسافرتی شاهد بودهایم، به هیچ عنوان رویداد تازه ای نبوده و پیشتر نیز در چندین نوبت شاهد این چالش بوده ایم. در این رابطه، یک سوال محوری مطرح می شود و آن این است که چرا آسیب شناسی درستی از سیاست های پیشین و عدم تکرار اشتباهات پرهزینه در آینده صورت نمی گیرد؟ موضوعی که خود موجب اتلاف منابع ارزی کشور آن هم در شرایطی می شود که چندین سال است ایران هدفِ یک جنگ اقتصادی گسترده و فراگیر از سوی قدرت های غربی و متحدان بین المللی آن ها قرار دارد.
در حقیقت، درس نگرفتن از مسائل و معادلات پیشین در قالب اقتصاد کشورمان، نه تنها چالش های اقتصادیِ کشور را تشدید و تعمیق می کند بلکه در نوع خود فضای منفی را نیز در جامعه ایجاد می کند که نقطه اصلی تاکید آن توسعه بی عدالتی و تبعیض است. اساسا در بحبوحه جنجالی های اخیر بود که برخی منتقدان و تحلیلگران به این مساله اشاره داشتند که در شرایطی که بخش قابل توجهی از مردم کشورمان با چالش های جدی اقتصادی دست به گریبان هستند، تخصیص رانت در قالب ارز مسافرتی، نوعی ناامیدی و جو منفی را در جامعه ایجاد میکند.
با این همه، شاید یکی از عینی ترین پیام های آنچه به تازگی در قالب جنجال های مرتبط با تخصیص ارز مسافرتی شاهد بوده ایم این است که به نظر می رسد اساسا اصلِ برخی چالش های اقتصادی کشورمان از سوی سیاستگذاران و تصمیم سازان مرتبط، به مثابه یک اولویت و مشکل شناسایی نشده است. والا اکنون نباید با شرایط رو به رو میبودیم که انگار ضروری است چرخ هزاران بار اختراع شود.