علی‌ ضیاء و افتادن در باتلاقِ ابتذال!

  4030102103 ۲۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

مجریان بسیاری از تلویزیون به سمت مدیوم‌های دیگری رفته‌اند اما ظاهراً علی ضیاء بیشتر از همه دوست دارد جلب توجه کند. روزی با گفت‌وگوی خارج از عرف با بانوان بازیگر و روزی هم با رپرها به سمت عادی‌سازی ابتذال می‌رود.

 علی‌ ضیاء و افتادن در باتلاقِ ابتذال!

به گزارش تسنیم، علی ضیاء به عنوان مجری شناخته شده تلویزیون از سال 1388 با اجرای برنامه‌ای در شبکه سه کار خودش را آغاز کرد. "ویتامین3"، "بعضیا" و بارها ویژه‌های تحویل سال را اجرا کرد تا نهایتاً با  "فرمول یک" به اوج خود رسید.

او تا 1400 در تلویزیون برنامه اجرا می‌کرد و در طول این سال‌ها برنامه‌های او با حواشی زیادی همراه می‌شد؛ از کنایه‌ها و طعنه‌های او به مسئولان تا شوخی‌های سطحی و دم‌دستی! اما همواره در میانِ صحبت‌هایش یک نکته‌ای نهفته بود «من فرزند تلویزیونم و هیچ‌وقت دوست نداشتم به هر قیمتی هر کاری را انجام دهم».

اما از زمانی که علی ضیاء با برنامه «با ضیاء» به یوتیوب آمده گفت‌وگوهایش با چند بازیگر زن از مستانه مهاجر تا پریوش نظریه و الهام پاوه‌نژاد به جز چند تیکه وایرالی، سرمنزل گفت‌وگوها به اتفاق محتوایی و عمیقی نمی‌رسد.

البته در بسیاری از ویژه برنامه‌هایی که علی ضیاء آنها را اجرا می‌کرد همواره به دنبال انداختن تیکه‌ها و به دست آوردن جملاتی از میهمانان برنامه بود که به نحوی در فضای‌مجازی دیده شود، دقیقاً مخالف مواردی که قبلاً روی آنتن زنده تلویزیون گفته بود که نمی‌خواهد به هر قیمتی دیده شود. ویدئویی که اخیراً در فضای مجازی و پلت‌فرم یوتیوب دست به دست می‌شود مُهر تأییدی براین مدعا که اتفاقاً ضیاء به دنبال دیده شدن است و از قاب تلویزیون برای رسیدن به این موضوع استفاده کرده است.

چون در پلتفرم یوتیوب و برنامه نوروزی ضیاء این موضوع خیلی برجسته‌تر و حتی مبتذل‌تر دیده می‌شود، ویدئویی از خواننده نوجوان رپ به نام «آشنا» در ویژه برنامه تحویل سال «با ضیاء» که به شدت سر و صدا به پا کرده واکنش‌های منفی درپی داشته است.

حالا فارغ از اینکه استفاده از اینگونه چهره‌ها در برنامه‌ای نوروزی و خانوادگی صحیح است یا خیر؛  روی نقد ما به برنامه تحویل سال «با ضیاء» صرفاً دعوت کردن و گفت‌وگو با رپر نوجوان نیست؛ بلکه همراهی و عادی‌سازی ابتذال توسط آقای مجری حرکتِ قابل تأمل و البته تعمدی است که به نوعی کانون خانواده یا همان مخاطبان برنامه را هدف گرفته آن هم زمانی که مخاطبان به واسطه جایگاهی که ضیاء در قاب برنامه‌های تلویزیونی داشته با اطمینان برنامه را دنبال می‌کردند.

اینجاست که دوباره کاملاً شفاف عملکرد «ضیاء» نشان می‌دهد پای حرف خود نیست و تنها به دیده شدن به هرقیمتی فکر می‌کند و با کمی ریزبینی در گذشته او می‌بینیم که اتفاقاً چنین رفتاری در وی نهادینه بوده و همواره به دنبالش رفته است.

 شاید مجری سابق تلویزیون با دیدنِ این یادداشت با خودش بگوید ساخت برنامه در فضای‌مجازی بلامانع است و برخی از مجریان کوچ‌کرده از قاب تلویزیون هم زمانی این کار را انجام داده‌اند!  مثل  رضا رشیدپور با برنامه «دید در شب» که در پلتفرم یوتیوب بوده!

نکته‌ای که در نگاه اول شاید منطقی به نظر برسد؛ اما نباید فراموش کنیم که رشیدپور و تعدادی دیگری از افراد که کاری مشابه انجام داده‌اند، توجه به چارچوب‌های عرفی و شرعی یا به طور کلی فرهنگی عمومی کشورمان را مدنظر داشتند و اتفاقاً رشیدپور برای برنامه اخیر خود در شبکه نمایش‌خانگی (ساعت صفر) به سازمان تنظیم و مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای‌مجازی مراجعه کرده و درخواست مجوز کرده که این رفتار از سمتِ او نشان‌دهنده پایبندی به اخلاقیات و احترام به اعتماد مخاطبانش بوده.

به‌هرحال لازم است ضیاء درنظر داشته باشد که رشیدپور و علیخانی هم که این روزها در تلویزیون نیستند و برنامه ندارند هر دو سابقه کار در شبکه نمایش‌خانگی و فضای‌مجازی را دارند اما اعتبار و سابقه کاری‌شان در تلویزیون را فدایِ دیده شدن به هر قیمتی حتی به عادی سازی ابتذال، نکردند و اصطلاحاً درآمدزایی نمی‌کنند.

هرچند همه می‌دانیم در این‌نوع برنامه‌ها پول همیشه مهم بوده و هست و نمی‌توان به هیچ‌وجه درآمدزایی را انکار کرد، اما به قیمتِ عادی‌سازی ابتذال؟! کسی که سال‌ها به واسطه آنتن تلویزیون جمهوری اسلامی به شهرت رسیده و امروز اسیر و اجیرِ فضای وایرالی شده به نوعی به اعتماد مخاطبانش خیانت کرده است و باید درنظر داشته باشد که نشانه گرفتن فرهنگ کشورمان نهایتاً به زیان حذف شدن خودش منجر می‌شود که اتفاقاً نمونه‌هایی در این زمینه وجود دارد.

با نگاهی به چینشِ برنامه موردنظر تحویل سال ضیاء و سؤالات و طراحی مصاحبه از میهمانان، هیچ‌چیزی جز تجاوز به حریم روابط انسانی در میانِ آنها پیدا نمی‌شود. نه از آگاهی‌بخشی خانواده‌ها نسبت به وضع موجود جامعه خبری است و نه اینکه سازندگان برنامه می‌توانند پشتِ این عبارت پنهان شوند که جامعه نیازمند اینگونه برنامه‌هاست چون نیاز به فهم نسل جدید وجود دارد.

ناگفته نماند که گاهاً در میان سابقه و کارنامه مجریان کوچ‌کرده و کنار گذاشته شده از تلویزیون و رسانه‌های رسمی می‌توان این‌گونه پلشتی‌ها را به عینه دید. روزی مجری‌ای که «جشن رمضان» در تلویزیون اجرا می‌کرد به دلیل رفتارهای خارج از عرف و نامتعارف کنار گذاشته می‌شود و به استیج‌های خاص، میهمانی‌های شبانه و اجرا در کافی‌شاپ‌ها روی می‌آورد که در دنیای آنها اجرای برنامه در کافی‌شاپ به نوعی مرگ دنیای حرفه‌ای آنهاست.

مجری‌ دیگری هم همچون علی ضیاء در میدانی قرار می‌گیرد که به بی‌اخلاقی در ارتباطات دختر و پسری رسمیت بدهد و با چنین مصاحبه‌های باسمه‌ای شاخص‌های هنری را هم به لجن می‌کشد و جز روی برگرداندن مخاطبان و کاهش محبوبیت آنها در سطح جامعه آورده‌ای برایش ندارد.

اما حالا بد نیست از خود این برنامه و اجرا کننده آن کمی فاصله بگیریم و به نکته مهمتری بپردازیم چون شاید اینجا لازم است مدیران مربوطه در رسانه‌های رسمی در ریل‌گذاری جدید معرفی چهره‌های مستعد و تازه‌واردها به این نکات توجه کنند و به هر کسی  اجازه بزرگ شدن در رسانه را ندهند که روزی بخواهند مقابل عقاید و باورهایی که سال‌ها در رسانه‌های رسمی فریادش زدند بایستند.

البته با نگاهی به این برنامه در فضای‌مجازی و تبلیغاتی هم که لا به لای آن وجود دارد، می‌توان به این نکته پی برد؛ تقابل با باورها، عادی‌سازی ابتذال و دور شدن از اصالت اجرا به قیمت درآوردن پول و همسو شدن با سرمایه‌گذاری است که فقط به درآمدِ خودشان در برنامه‌ای پرمخاطب می‌اندیشند که می‌طلبد اسپانسرها و آگهی‌دهنده‌ها این‌بار دقیق‌تر به مسئولیت اجتماعی خود کمی بیشتر بیاندیشند.

اسپانسرهایی که برایشان فرهنگ و ارتقای فرهنگ یا حقوق مخاطب ظاهراً اهمیتی ندارد و حتی بعضاً به برنامه‌ شبکه‌های معاند در ماهواره هم این تبلیغات را می‌دهند.