یک شب قدر برای ما مانده است وانتظار یک ملت برای یاری. ملتی که 6 ماه است به خون نفس می کشد. خوانش با خون رنگین است. نه به فردا که به لحظه ای دیگر هم امید زندگی ندارد. از بمب و تیر و ترکش جان به در برد، گرسنگی، پنجه خواهد شد بر گلویش. یاری ما- این روزها- فقط کلماتی است از جنس دعا که می توانیم به حمایت از آنان بسیج کنیم. پس دست در خرمن آسمان زنیم تا به اجابت این آتش لهیب کشیده جنگ را به لطف خویش خاموش کند و زندگی مردم غزه را از چنگ مرگ برهاند. از این شب قدر تا صبح روز قدس، چند بامداد بیشتر فاصله نیست. این فاصله را با دعا پُر کنیم. این حداقل کاری است که از ما ساخته است. دعا کنیم و خود را برای برگزاری روز قدش مهیا نماییم. چه این روز قدس، همین روز قدس که در پیش داریم، به یقین ویژه ترین، روز قدس از ابتدای نام گذاری و تقویم شدن تا امروز است. فلسطین کم مصیبت ندیده است، کم بلا از سر نگذرانده است اما به جرات می توان گفت، هرگز مثل امروز دچار توحش تمام ساحتی نبوده است. هیچگاه اصحاب کثیف صهیون، چنین دندان در گلوی این ملت ستم دیده و بلاکش نزده بودند. این روز قدس، هر دقیقه اش را باید به نام چهل و پنج شهید نفس کشید. چهل پنج انسانی که در این شش ماهه با مظلومیت تمام، هر پاره ای از پیکرشان به گوشه ای افتاده است. چهل و پنج زندگی پرپر. توجه داشته باشیم که در این جنایت، نه فلسطین که همه انسان ها هر دقیقه چهل و پنج بار، می میرند و زنده می شوند و باز می میرند. این تبیین صریح قرآن است و کلام خدا در آیه 32 سوره شریفه مائده که "مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا؛ هر کس انسانی را جز برای حق، [قصاص] یا بدون آنکه فسادی در زمین کرده باشد، بکشد، چنان است که همه انسان ها را کشته است." بر همین اساس، صهیونیست ها- در این شش ماه- نه فقط ۳۳ هزاز فلسطینی که ۳۳ هزاربار همه انسان ها را کشته اند. این نه فقط نسل کشی اهالی غزه که نسل کشی انسانیت و ریشه کن کردن زندگی است که پیش روی ما رقم می خورد. اما دریغا که جهان را نه آن انصاف است که به در اندازه این "هلوکاستِ واقعی" بر سر مدعیان هلوکاست فریاد کشد و نه اهل فریاد را توانی است که از این مرگ بازار، جلوگیری کنند. اگر جهان را نه مروت که انصاف بود، همه یک مشت می شد بر دهان صهیونیسم تا بشکند این دندان های گراز مانند را. گرگ هم به گرگی این همه خون ریز نیست. گراز هم این همه توحش ندارد که در نتانیاهو و تفنگ به دستانش موج می زند. آنان باور شان شده که حیات دیگران به دست آنان است. باورشان شده که "زاده شده اند برای کشتن". باورشان شده است که فلسطینی زاده می شود برای این که حس خون ریزی او را اشباع کند. دریغا که ترازوی جهان بسیار نامیزان است. راز نامیمونی روزها نیز در همین است. این نظم باطل را باید برهم زد. تکلیف انسانی ما، امشب دعای ویژه است و روز قدس فریاد ویژه. امشب از هر کرانه، تیر دعا روان کنیم. باشد "کزین میانه یکی کارگر شود" ان شاالله