با مطالعه وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف متوجه می شویم که در شرایط خاصی اقتصاد هر کشوری ممکن است دچار تورم شود. جنگ، هرج و مرج های سیاسی، از دست رفتن یکباره درآمدهای ملی و ... هر کدام می توانند در مقطعی موجب تورم شوند. شاید آشناترین نمونه واقعی این موضوع، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور تورم شدید در کشورهای بجای مانده از آن کشور باشد. مشخص است که ظهور این دسته از تورم ها مقطعی بوده و با کنترل دولتها وضعیت اقتصادی کشورها متعادل می شود. وضعیت روسیه در سالیان اخیر مثال جدیدتری در همین حوزه است. جنگ و تحریم موجب بروز تورم در اقتصاد روسیه شد اما با اقدامات انجام شده توسط دولت آن کشور، تورم به کمتر از 10 درصد کاهش یافت.
اما گونه دیگری از تورم وجود دارد که حاصل اتفاق و بحران نیست.بلکه با اطلاع قبلی رخ می دهد و قابل پیش بینی است. این گونه از تورم حاصل بی توجهی دولتها به درآمدها و هزینه هایشان است. می دانیم اگر فردی بیش از درآمدش خرج کند به تدریج فقیر و ندار می شود اما اگر دولتی بیش از درآمدش هزینه کند ندار نمی شود بلکه با اختیاراتی که دارد میتواند بیخیال کاهش مخارج شده و همچنان هزینه سازی کند و در آخر هم کسری بودجه را بصورت تورم به سوی جامعه بفرستد. متاسفانه به نظر میرسد تورم موجود در کشور ما هم از همین دسته است. اگر تورم سالهای 97 و 98 را ناشی از تحریم های نفتی بدانیم، ادامه تورم و حتی تشدید آن را میتوان ناشی از بی توجهی دولتها در متوازن ساختن دخل و خرج کشور دانست.
کشور ما هم در زمینه کنترل تورم تجربیاتی دارد. چنانچه بخاطر داشته باشید در سال 1374 تورم کشور به حدود 49 درصد رسید. بلافاصله سال بعد با اقدامات دولت وقت و کنترل هزینه ها، تورم نصف شد. با اینحال به نظر میرسد در سالیان اخیر اراده ای برای کاهش تورم چهل درصدی کشور در دولتمردان نیست. در سال 1400 تورم 40 درصد و در سال 1401 تورم 45 درصد بود. با توجه به شرایط حتی بخش اول شعار اعلام شده جهت سال 1402 از طرف مقام معظم رهبری مهار تورم بود و بنابر گفته ایشان شعار سال بخشی از راهبردهای اساسی کشور است. اما گرانی و افزایش قیمتها در سال 1402 همچنان بیداد کرد. از دولتمردان هم نه کسی از مردم عذرخواهی کرد و نه قبول مسئولیت نمود. آیا نمیدانیم تورم به زیان اقشار محروم جامعه است و فاصله طبقاتی را زیاد می کند؟ آیا نمی دانیم تورم چهل درصد ریشه تولیدرا می سوزاند و مانع هرگونه سرمایه گذاری در این حوزه می شود؟ آیا علت این شرایط این نیست که حساسیت خود را ازدست داده ایم و به بوی تعفن تورم عادت کرده ایم؟