چرا متولیان برنامه های نوروزی تلویزیون درصدد هستند، به هر طریقی ،اثبات کنند برنامه هاشان پربیننده است و به آن ببالند؟درصورتیکه واقعیت ندارد و این یک بازی فریبنده آماری است!
کارشناسان و تحلیل گران منصف و بی غرض میدانند عوامل اصلی کاهش مخاطب نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا در وهله اول بخاطر تعدد و گستردگی شبکه ها و رسانه های اینترنتی ، ماهواره ای و صددر صد تنوع و تغییر ذائقه تماشاگر است و اگر نقدی بر بی تدبیری مدیریتی وجود دارد باید به تناسب مخاطب واقعی، تحلیل و ارزیابی شود که این بی تدبیری وجود دارد و بر همین اساس ارزیابی میشود و حال اگر مغرضینی تحلیل غیر واقعی بیان میکنند نباید هیجان زده در صدد پاسخگویی باشند چون این آمار های پر از هیاهو تاثیر منفی بر خود عوامل می گذارد .
در مسیر ارزیابی واقعیت موجود به این نکات می توان اشاره کرد :
۱- دیدن "لحظه ای" برنامه ها، با جابجا کردن دکمه های کنترل و یا چند بار " کلیک کردن" برای دیدن لحظه ای برنامه ها در فضاهای متنوع اینترنتی، آنهم در روزها و ماهی که مردم به خاطر تعلقات مذهبی و دینی، تلاش میکنند با لحظه های معنوی موجود در شبکه ها و پلتفرم ها و یا فضاهای اینترنتی و ماهواره ای ارامش داشته باشند با ارایه آمارهای کلیک کردن برای ملاک ارزیابی قرار دادن عملکردها و پر بیننده بودن یک برنامه اصلا منطقی نیست.
۲-در یک دوره ای، بخصوص قبل از کرونا، که شبکه های اینترنتی و ماهواره ای, گسترده نبودند ، حضور بیش از یکصد شبکه رادیویی و تلویزیون رسمی، ، منطقی به نظر میرسید و واقعا هم سرگرم کننده و لذت بخش بود!چون هر شبکه و هر برنامه ای ،مخاطب متنوع خود را داشت، اما در این دوره ،این همه شبکه های متعدد، کار ساز و تاثیر گذار نیست, این همه "کلیک کردن "و "جابجا کردن دکمه های کنترل" نشان از ذائقه و گذر کردن تماشاگر دارد . تعطیلی شبکه های متعدد تکراری و بی خاصیت منطقی تر است.
۳-تکراری بودن و شباهت برنامه ها ،کلیشه ای شدن قالب و فرم ، کپی کردن از یک مدل وفرمول مثل جا بجا کردن میهمان از این استودیو به آن استودیو ، عدم بروز خلاقیت و نوآوری در استراتژیهای فکری تعیین شده که بالاجبار تماشاگر بخاطر نیازهایش از این شبکه به ان شبکه می پرد و یا عدم استفاده از کمدین های متخصص و متبحر که بلدند چگونه شادی درست برای مخاطب ایجاد کنند و متاسفانه آوردن مداح و نوحه خوان محترم بجای آنان - که جایگاه ویژه در در قلوب مومنین دارند-با انجام لودگی و مسخرگی مثل تقلید صدا .
۳-استفاده از بسترهای جدید نمایش از جمله پلتفرم ها و یا تجهیز کردن لشگر نیروی انسانی و یا صرف هزینه های سنگین برای قراردادن تکه ای از برنامه ها در فضای مجازی اینترنتی، کار اصلی صدا و سیما نیست و اصلا مبنای قضاوت برای پر بیننده بودن شبکه ها نیست ضمن آنکه هرز رفتن نیروهای خلاق و ماهر است، این در اصل کار بخش خصوصی است.
۴-،دیگر تجمیع این همه مدیر متخصص, هنرمند خلاق و نیروهای انسانی کاربلد و متبحر با صرف بودجه های سنگین و سرسام اور آنهم در زیر یک چتر ثابت با یک استراتژی واحد کلیشه ای و شبیه بهم ، برای سیستم فرهنگی هنری صدا و سیما و نظام حاکمیتی کارساز نیست و بالعکس نیاز شدید به تغییر قوانین و مصوبات گذشته یعنی جمع و جور کردن و محدود کردن تعداد شبکه های رسمی نظام و سوق دادن این همه نیروهای مدیر و هنرمند خلاق به سمت شبکه ها و پلتفرم های خصوصی دارد که کارساز ترین روش برای بدست اوردن انبوه تماشاگر ایرانی ،نه تنها در ایام خاص، بلکه در طول سال است.
۵- بپذیرند برای رسیدن به خدا، تکنولوژی مدرن راه های متنوع و مختلفی ایجاد کرده که باید درست و با تدبیر از آن استفاده کرد .