به گزارش الف؛ پس از اجرای عملیلت طوفان الاقصی در تاریخ هفتم اکتبر سال 2023 میلادی و تحقیر قابل توجه اطلاعاتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس، روند تحولات منطقه غرب آسیا وارد مرحله تازه ای شد. اوج گیری جنگ غزه و تقابل صریح و مستقیم محور مقاومت در منطقه با رژیم اشغالگر قدس و متحدان غربی و منطقه ای آن، یکی از روشن ترین جلوه های این وضعیت جدید بود که بسیاری از تحلیلگران و تئوریسین های عرصه روابط بین الملل را با واقعیت های تازه ای مواجه کرد و آن ها را واداشت تا به طرح دیدگاه های خود در مورد چشم اندازهای کلانِ مطرح در قالب معادلات آتی منطقه غرب آسیا و کلیت خاورمیانه بپردازند.  

تقریبا اغلب ناظران و تحلیلگران منطقه ای و بین المللی، وحدت و انسجام محور مقاومت در مواجهه با تهدیدات ناشی از رژیم صهیونیستی و قدرت های غربی را مورد اشاره قرار می دهند و تقسیم کارِ قابل توجه و ظرفیت‌های عملیاتی قابل ملاحظه این محور را نشان می دهند. ایران، حزب الله لبنان، انصار الله یمن، گروه های مقاومت عراقی و سوری و به تازگی گروه مقاومت اسلامی بحرین، همه و همه هزینه های راهبردی و قابل توجهی را برای محور غربی-عبری در سطح منطقه ایجاد کرده اند. 

این مساله به قدری جدی بوده که اساسا تئوریسین های عرصه روابط بین الملل بر این باورند که صلح در منطقه غرب آسیا جز به واسطه مذاکره با محور مقاومت برقرار نمی شود. با این همه، قدرت های غربی و رژیم اشغالگر قدس و البته برخی رژیم های مرتجع عربی، یک دلنگرانی بزرگ در مورد اعضای مختلف محور مقاومت دارند. موضوعی که در نوع خود برای تک تک اعضای این محور قدرت ساز است و البته که ظرفیت های آن برای دفاع از خود و پیشبرد دستورکارهایش را نیز تقویت می کند. این مولفه، اشاره به اتکای هر عضو محور مقاومت در حوزه تسلیحاتی به توانمندی های خود دارد. 

به طور خاص در مورد حزب الله لبنان، جنبش حماس و انصار لله یمن، شاهد هستیم که آن ها توانسته اند ظرفیت‌های تولید تسلیحاتِ مختص به خود را ایجاد کنند. در حقیقت، آن ها دیگر وابسته به ارسال سلاح از خارج برای خود نیستند و از نظر فنی به نقطه ای رسیده اند که خود می توانند رفع کننده نیازهای تسلیحاتی شان باشند. این همان چیزی است که قدرت های غربی و صهیونیست ها به شدت از آن هراس دارند و این مساله را در تضاد با پیشبرد منافع راهبردی خود به ضرر ملت های مستضعف جهان ارزیابی می کنند.

از این منظر، محور مقاومت در منطقه جدای از اینکه از حیث گفتمانی و فکری از جذابیت زیادی برای ملت های مستضعف برخوردار است، در حیطه اجرایی و عملیاتی نیز توانسته پیشرفت های قابل توجهی را محقق کند و اعتماد به نفسی را که سال هاست جهانِ گفتمانی غربی و صهیونیست ها سعی در سَلب آن از ملت های مختلف در اقصی نقاط جهان دارند، در دلِ این ملت ها احیا کرده است. اساسا به همین دلیل است که  جهان غرب و رژیم اشغالگر قدس، مشکلات جدی و عدیده ای را با گفتمان مقاومت اسلامی دارند. گفتمانی که ایمان به خدا و خودباوری را مورد تاکید قرار می دهد و هیمنه قدرت های دنیوی را سُست تر از خانه عنکبوت در نظر می گیرد.