پرونده دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، با اعلام نتایج 45 کرسی باقیمانده در 15 استان بسته شد. به دلیل انشقاق در جریان اصولگرا، انتخابات این دوره مجلس کمی پیچیده شد و چندین و چند لیست اصلی و فرعی ایجاد شد تا کرسیهای مجلس به شکلی بین تمام جریانات تقسیم شود. بررسیهای «فرهیختگان» نشان میدهد که بیشترین کرسی مجلس دوازدهم، در انحصار کاندیداهای اختصاصی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) با ۵۸ کرسی است. پس از شانا، اصلاحطلبان با کسب 40کرسی قرار دارند. ائتلاف مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (امنا) با 16 کاندیدای اختصاصی در جایگاه سوم و جبهه موسوم به «صبح ایران» نیز با 11 کاندیداهای اختصاصی در جایگاه بعدی قرار دارد. کمترین کاندیدای اختصاصی راهیافته به مجلس دوازدهم متعلق به شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی با 4 کاندیداست. البته در دور دوم انتخابات، کاندیداهای اختصاصی جبهه صبح ایران ناکام ماندند و در هیچ حوزهای پیروز رقابتها نشدند.
سایر راهیافتگان مجلس دوازدهم، مستقلان یا کسانی هستند که نامشان حداقل در دو لیست انتخاباتی مجزا درج شده بود. با این وضعیت کمی سخت میتوان درباره ترکیب هیاترئیسه مجلس دوازدهم سخن گفت. شنبه صبح با اعلام نتایج، رقابت بر سر مجلس دوازدهم به پایان رسید اما بعید به نظر میرسد پرونده بداخلاقیهایی که در قالب «افشاگری» به شکل وسیعی از سوی جریانات سیاسی و لیستهای انتخاباتی علیه یکدیگر باز شد، به این زودیها بسته شود.
تداوم این وضعیت نیز باعث شده تا سخن گفتن از «رفاقت» بعد از پایان«رقابت» کمی بیمعنی به نظر برسد. انتخابات پایان یافته اما همچنان در شبکه ایکس (توییتر سابق) که بستر اصلی بداخلاقی گروههای سیاسی است، هنوز نزاع ادامه دارد و بعید است این آتش منافع ملیسوز، حداقل تا انتخابات ریاستمجلس شورای اسلامی، ادامه نداشته باشد. در میانه نگارش این گزارش، احتمالا گروههای سیاسی مشغول چرتکه انداختن برای شمارش تعداد کرسیهای کسبکرده در مجلس و لابی برای جایگاههای مجلس آتی هستند اما هیچکس از هزینهای که افشاگریهای انتخاباتی به منافع ملی و مردمسالاری وارد کرد، سخن نمیگوید. تحلیل نظرسنجیهای ملی پیش و پس از افشاگریها، حکایت از کاهش چهار درصدی میزان مشارکت در انتخابات اسفند 1402 داشت. با این وجود اما فقدان ایده حکمرانی، جریانات سیاسی را بر آن داشت تا برای رسیدن به صندلیهای سبز رنگ بهارستان، ایدهای به جز «رسوایی» نداشته باشند.
8 کرسی اختصاصی شانا
در دور اول انتخابات مجلس در تهران از میان 14 نامزد منتخب مجلس، نزدیک به 5 نماینده منتخب اختصاصی لیست شانا بودند. 6 نماینده منتخب دیگر با لیست امنا و جبهه صبح ایران مشترک بودند. تقریبا هیچ یک از نامزدهای اختصاصی جبهه صبح ایران به مجلس راه پیدا نکردند. این اتفاق در دور دوم انتخابات هم مجدد اتفاق افتاد اکثر نامزدهای لیست جبهه صبح ایران و امنا با یکدیگر مشترک بودند و در این میان شورای وحدت هم از نامزدهای مشترک بعضی لیستها هم حمایت کرده است. بر این اساس در دور دوم انتخابات مجلس در تهران سه نامزد اختصاصی شانا، پنج نامزد مشترک صبح ایران، امنا و شورای وحدت به بهارستان رفتند، از این میان هیچ کدام از نامزدهای اختصاصی جبهه صبح ایران نتوانستند رای بیاورند. بر این اساس هشت نامزد اختصاصی شانا به بهارستان رفتند، 9 نامزد مشترک جبهه صبح و امنا، 6 نامزد هم مشترکا از لیست شورای وحدت، امنا و صبح ایران صاحب کرسیهای مجلس دوازدهم شدند.
کاهش 200درصدی مشارکت در انتخابات دوردوم مجلس دوازدهم در مقایسه با مجلس نهم
انتخابات مجلس دوازدهم در مقایسه با دیگر انتخاباتهای مجلس، شباهت زیادی به انتخابات مجلس نهم دارد. در این دوره انتخابات همانند مجلس دوازدهم به دور دوم رسید. در انتخابات مجلس نهم تعیین سرنوشت 25 کرسی به دور دوم انتخابات رسید و رقابت بیشتر درون جبهه اصولگرایی شکل گرفته بود. در دور دوم انتخابات نزدیک به 5 لیست انتخاباتی در تهران منتشر شد که چهار لیست شامل جبهه متحد اصولگرایان، جبهه پایداری، جبهه ایستادگی و جبهه حامیان ولایت بود و اصلاحطلبان هم یک لیست با نام جبهه مردمی اصلاحات منتشر کردند ولی رقابت اصلی بین دو لیستهای مورد حمایت مهدویکنی و مصباحیزدی بود. با این حال در دوم انتخابات میزان مشارکت در تهران نزدیک به 24 درصد بود و نزدیک به یکمیلیون و 200 هزار نفر در تهران در دوردوم رای دادند. نفر اول تهران در دور دوم هم بیژن نوباوهوطن بود که نزدیک به 491 هزار و 799 رای آورد. این آمار حالا و در مقایسه با انتخابات مجلس دوازدهم که آن هم دروناصولگرایی بود و به دور دوم کشیده شده کاهش قابل توجهی داشت. میزان مشارکت در تهران در دور دوم انتخابات 8 درصد بود و نفر اول دور دوم هم اتفاقا بیژن نوباوهوطن بود که رای او اینبار 271 هزار و 94 بود. نکته قابل توجه این است که با توجه به اینکه رقابت میان اصولگرایان بوده و اگر این امر را بپذیریم که تنها طیف خاصی در انتخابات مشارکت کردند، میزان مشارکت همین طیف در انتخابات مجلس دوازدهم کاهش محسوسی داشته است. در واقع علاوه برکاهش میزان مشارکت عمومی مردم در انتخابات مجلس دوازدهم، مشارکت طیفی که تقریبا در همه انتخاباتها حضور پیدا میکردند هم کاهش محسوسی داشته است. علاوه بر این اگر بخواهیم میزان و درصد آرای منتخبان دور دوم انتخابات را با تعداد کل واجدین شرایط رایدهی در انتخابات هم مقایسه کنیم به عدد قابل توجهی میرسیم. در انتخابات مجلس نهم در دور دوم نفر اول تهران تقریبا 10درصد از آرا را به خود اختصاص داده است درحالیکه این میزان با در نظر گرفتن 7 میلیون از واجدین شرایط در تهران برای نفر اول تهران در دور دوم به 3 درصد رسیده است.
علل کاهش مشارکت را دریابید
این امر که انتخاباتهای مجلس عموما در مقایسه با دیگر انتخاباتها میزان پایینی از مشارکت را بهخود اختصاص میدهند و اینکه دور دوم انتخاباتهای مجلس معمولا کمرمقتر از دور اول برگزار میشود، موضوعی است که در گزارشهای اخیر بارها به آن اشاره کردهایم.انتخابات مجلس دوازدهم؛ چه در دور اول چه دوم و در مقایسه با دیگر انتخاباتها کاهش قابلتوجهی داشته است.اگرچه میزان مشارکت بهطورکلی در انتخابات دور اول مجلس دوازدهم 40 درصد بود و در مقایسه با انتخابات مجلس یازدهم کاهش قابلتوجهی نداشت اما همچنان نگرانی اصلی به قوت خود باقی است، انتخابات در این دوره مجلس به زیر 50 درصد رسید و حتی در برخی شهرها مثل تهران مشارکت به زیر 10 درصد رسیده است و در مقایسه با دور دوم انتخابات مجلس نهم کاهش 200 درصدی میزان مشارکت را شاهد بودیم این امر زنگ خطرها پیرامون کاهش میزان مشارکت را بهصدا درآورده است و آنچه بعد از اعلام نتایج باید مورد توجه مسئولان و دستگاههای اجرایی قرار بگیرد، بررسی علل این کاهش مشارکت و تلاش برای از میان بردن نارضایتی و بیرمقی ناشی از کاهش مشارکت است و این امر باید در دستور کار قرار بگیرد.
بااینحال اما برخی اظهارنظرها مبنی بر اینکه «مردم حماسه آفریدند» یا مطرح کردن این گزاره که انتخابات «در مقایسه با مرحله دوم دور قبل 6.7 درصد افزایش داشته» علاوه بر اینکه اساسا باورپذیر بهنظر نمیرسد نهتنها اثر مثبتی بر آنچه در انتخابات و میزان مشارکت اتفاق افتاده ندارد، بلکه حتی میتواند اثر منفی دوچندانی در فضای بیرمقی که در دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم رخداده بگذارد؛ چراکه بهوضوح این امر قابلمشاهده است که حتی در میان طیف خاصی از جامعه که تقریبا در همه انتخاباتها حضور پیدا میکردند هم کاهش محسوس مشارکت را شاهدیم و قدم بعدی در مواجهه با این امر مطرح کردن اظهاراتی نیست که حتی بدون بررسی آمار و میزان مشارکت، پایین بودن آن در مقایسه با دیگر انتخاباتها قابلمشاهده است.