این نامه دلسوزانه است؟!

سعید ونکی، گروه سیاسی الف،   4030224073 ۳۰۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
این نامه دلسوزانه است؟!

نامه اخیر حسن روحانی خطاب به ملت ایران که در رابطه با ردصلاحیت خود در انتخابات مجلس خبرگان‌رهبری و پاسخ شورای‌نگهبان به او نگاشته شده، حاوی اتهام‌افکنی و تصویری نادرست علیه ارکان نظام است. فارغ از رویکرد شورای‌نگهبان در مسئله احراز صلاحیت‌ها که چه‌بسا واجد نقدهای بسیاری هم باشد استدلال‌های به‌کاربرده شده توسط روحانی تنزل آن سویه‌های انتقادی لازمی است که می‌تواند گره‌گشای مناقشه‌ای مهم باشد اما او بیشتر سعی دارد رد‌ صلاحیت خود توسط شورای‌نگهبان را به نقد بکشد  و با لحنی آمیخته به عصبانیت، حاکمیت را آماج حملات خود قرار می‌دهد.

وقتی رئیس‌جمهور پیشین در نقدش اصل را بر اراده حاکمیت در جهت فعالیت علیه خود و دست‌اندازی مقابل دولتش گذاشته یعنی روحانی به‌جای بهره‌گیری از منطق محکم به بیان دلایلی می‌پردازد که نسبتی با واقعیت ندارد. مرور هشت سال سکانداری او و نشستن بر منصب ریاست قوه‌مجریه، نقض تمام ادعاهایی است که شیخ اعتدال، امروز به آن تمسک می‌جوید. حاکمیتی که امروز از نظر روحانی متهم به دخالت و سنگ‌اندازی مقابل اوست، بیشترین همراهی را با راهبرد کلان دولتش مبنی بر توافق با غرب و انعقاد برجامی داشت که مشخص بود نه ضمانت اجرایی محکمی داشته و نه دارای قوام و دوام است اما در جهت رای ملت به روحانی و تمایل عمومی به مذاکرات با غرب، دست دولت را برای پیش‌برد این راهبرد باز گذاشت. اما مشخص نیست که چرا رئیس دولت اعتدال چرا با  لحنی آمیخته به عصبانیت، به‌جای تقابلی منطقی با شورای‌نگهبان و نقد رویکرد این نهاد در مسئله روند تایید صلاحیت‌ها، همان روشی را در پیش می‌گیرد که اصلاح‌طلبان تندرو و افرادی نظیر تاج‌زاده سرلوحه خود قرار داده بودند؛ روشی که با اتهام‌افکنی و ایراد گزاره‌هایی درشت، غلوآمیز و پوپولیستی آمیخته شده و در نهایت به سلب مسئولیت از خود منتهی می‌شود.

روحانی مدعی است که پاسخ‌های شورای‌نگهبان به او، تهی از استدلال و آکنده از ابهام و اتهام است اما آیا فحوای نامه اخیر شیخ اعتدال چیزی جز همین اتهام‌افکنی‌هایی است که او در مقام انتقاد از آن برآمده است؟ وقتی روحانی ۱۲ عضور شورای‌نگهبان را متاثر از «چند مامور امنیتی» دانسته و نگاهی تقلیل‌گرایانه به این نهاد و تصمیم‌گیری‌هایش دارد و به‌صراحت ناکامی دولت خود در مسیر نیل به اهداف مدنظرش را به‌گردن دیگر ارکان نظام می‌اندازد، آیا می‌توان رویکرد او را دلسوزانه و در جهت منافع کشور و نظام و باز‌کردن گره‌‌های کور تفسیر کرد؟

اینکه رویه حاکم بر شورای‌نگهبان در مسیر احراز صلاحیت‌ها محل نقدهای بسیار و دارای شبهات مهمی است، محل مناقشه نبوده و قطعاً تغییر روند کنونی امری ضروری است اما این نقایص، توجیهی برای اتهامات وارده رئیس دولت اعتدال به همان نهادی نیست که در انتخابات‌های متعددی صلاحیت خود او را احراز کرده. این رویکرد روحانی نه‌تنها ساختاری و دارای استدلال‌های منطقی نیست بلکه پر از اتهام‌افکنی، سیاسی‌کاری و آغشته به پوپولیسم حاد است و این مسئله برای فردی که در گذشته‌ای نه‌چندان دور دارای بالاترین منصب اجرایی کشور بوده و از ابتدای انقلاب تاکنون بر مهم‌ترین مناصب سیاسی و امنیتی تکیه زده، امری پسندیده نیست.