مظلومیت نظام سلامت

گروه تعاملی الف،   4030225009 ۱۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
مظلومیت نظام سلامت

گروه تعاملی الف - محمدرضا شیخی چمان:

شاید در نگاه اول، به نظرتان برسد که تیترِ این یادداشت اشتباه است؛ آیا ممکن است نظامِ سلامت ایران، که همواره از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی و پژوهشگران، زیر تیغ تند انتقادات قرار گرفته است، از مظلومیت رنج ببرد؟ هر چند که در موارد بسیاری همچون رویکرد درمان محوری، وجود تضاد منافع شدید و عدم شایسته سالاری در بدنه نظام، انتقادات وارده صحیح است، اما در تحلیل حاضر، از زاویه متفاوت‌تری به سوال مطروحه پاسخ داده می‌شود:

نظام سلامت را می‌توان شبکه گسترده‌ای از زیرساخت‌های بهداشتی، درمانی، تحقیقاتی، تجهیزات و سرمایه‌های انسانی دانست، که با هدف تامین سلامتِ آحاد مختلف جامعه در کنارهم قرار گرفته‌اند. ماهیت سلامت به گونه‌ای است که هر لحظه، تحت تاثیر (منفی، مثبت) قرار می‌گیرد. هر چند که مبحث مظلومیت نظام سلامت طولانی است، اما می‌توان آن را از بعد عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت بررسی کرد.

در یک تعریف ساده، عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت یعنی شرایطی که مردم در آن به دنیا می‌آیند، رشد می‌کنند، کار می‌کنند و مراحل مختلف زندگی خویش را پشت سر می‌گذارند. همه این عوامل (همچون وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانوارها، مسکن، تغذیه، تحصیلات، اشتغال، درآمد)، شدیدا شاخص‌های سلامت را متاثر کرده و حکایت از پیچیدگی شدید کالای راهبردی سلامت دارند. نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، مستقیما در اختیار نظام سلامت نبوده و عملکرد سایر دستگاه‌های اجرایی کشور در سطوح کلان، میانی و خرد، در وضعیت فعلی عوامل مذکور دخیل هستند.

در شرایطی کنونی که کشور به لحاظ شاخص‌های کلان اقتصادی در شرایط شکننده‌ای قرار دارد، فشار مالی زیادی بر روی اغلب خانوارهای کشور وارد می‌شود، اوضاع اجاره مسکن در کلان‌شهرها وخیم است، امنیت غذایی به حاشیه رفته است، درصد بالایی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند و ...، همه ابعاد سلامت (جسمانی، روانی، اجتماعی) شدیدا درگیر شده و افت می‌کنند. حال نظام سلامت با امکانات محدود خود، باید پاسخگوی خیل عظیمی از بیمارانی باشد که نیازمند مداخلات مختلف هستند، در حالی که خود در ایجاد هیچ کدام از موارد مذکور نقشی نداشته است.

در خصوص مصرف کالاهای آسیب رسان سلامت، ضعف فرهنگی، فضاسازی رسانه‌ای، فشار گروه‌های هم سن و سال، کمبود اعتماد به نفس، دوری از خانواده، استرس، نبود سرگرمی و ... باعث شده است که شیوع مصرف دخانیات در کشور به شدت بالا رفته، و به نوجوانان سرایت کند. حتی در زمینه میزان مصرف سیگار، ممکن است که به زودی، دختران از پسران سبقت بگیرند. این روند نیز در آینده‌ای نزدیک، فشار زیادی را به ساختار نظام سلامت وارد خواهد کرد.

در مجموع، سلامت پیش شرط رشد و توسعه برای همه کشورها است. فراهم‌آوری جامعه‌ای سالم را صرفا نمی‌توان از نظام سلامت انتظار داشت، بلکه همه سازمان‌ها با تمرکز بر تولیت نظام سلامت، در این مسیرِ پر پیچ و خم نقش دارند. همانگونه که مختصرا بدان پرداخته شد، نظام سلامت در زمینه‌های بسیاری مورد ظلم واقع شده است. ضمن افزایش اعتبارات اختصاص داده شده به این نظام، باید عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت را شدیدا کنترل کرد. نظام سلامت هم در زمینه اولویت بخشی بهداشت بر درمان، و ارتقای پیوسته سواد سلامت مردم کشور، رسالت وجودی خویش را به نحو موثرتری به منصه ظهور برساند.