به گزارش ایسنا، از زمان آغاز جنگ غزه در حدود هشت ماه پیش واشنگتن به همپیمانانش در تلآویو نسبت به ورود به جنگی بدون داشتن هدف و طرح سیاسی واضحی برای بعد از پایان آن، هشدار داد. آمریکاییها با توجه به تجارب خود از ویتنام گرفته تا افغانستان و عراق معتقدند جنگهایی که هدف آن تنها اشغال و سیطره است و جایگزینهای سیاسی ندارد و راههایی برای موفقیت و تثبیت آن وجود ندارد به جنگهای فرسایشی طولانی مدت علیه گروههای مسلح محلی تبدیل میشود که با بهایی سنگین و شکستی سخت برای اشغالگران به پایان میرسد.
آمریکاییها همچنان همین نظر را دارند و حتی با سپری شدن این چند ماه از عمر جنگ و شکست دشمن اسرائیلی در تحقق اهداف خود و افزایش بهای سیاسی برای جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و آسیبهایی که ممکن است به منافع آمریکا در منطقه در صورت وقوع جنگ گسترده وارد شود، بیشتر به این رویکرد چسبیدهاند. با توجه به این مساله نشستی رسمی در ریاض در حاشیه فعالیتهای همایش جهانی اقتصاد در ۲۹ آوریل بین وزرای خارجه و نمایندگان عربستان، اردن، مصر، امارات، قطر و تشکیلات خودگردان فلسطین و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا برگزار شد و محور آن بررسی موضوع روز بعد از جنگ غزه و تلاش برای رسیدن به یک چشم انداز یکپارچه درباره آینده نوار غزه بود.
قبل از این نشست نیز چندین دیدار و تماس بین کشورهای عربی برگزار شد که رهبری بخش بزرگی از آن را قاهره بر عهده داشت و هدف آن رسیدن به یک رویکرد عربی یکپارچه درباره آینده غزه بود که نتایج آن در اختیار آمریکاییها قرار گرفت. بر اساس سندی که روزنامه الاخبار لبنان به آن دست یافته است چشم اندازی که کشورهای عربی با بلینکن درباره آن توافق کردند به ۲ مرحله تقسیم میشود که بدون تحقق اهداف مرحله اول تحقق اهداف مرحله دوم ممکن نخواهد بود. بر اساس این سند مرحله اول شامل موارد زیر است:
-آتشبس در غزه
-تحقق مقدمات به رسمیت شناختن کشور فلسطین از سوی جامعه بینالمللی
-قبول بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به غزه از سوی اسرائیل
-آزادی اسرای صهیونیست و اسرای فلسطینی با کمک دولت آمریکا (معامله تبادل)
-تشکیل دولت اصلاحگرای وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین (تکنوکرات) در کنار یک کمیته تکنوکرات برای بازسازی نوار غزه با کمک کشورهای عربی.
کشورهای عربی چه در نشستهای خود در سطح اتحادیه عرب و چه در سطح سازمان همکاری اسلامی همواره خواهان آتشبس در غزه شدهاند. آمریکاییها نیز خواهان همین مساله شدهاند. اگرچه قبلا اصطلاح آتشبس موقت را به کار میبردند اما اکنون اصطلاح آتشبس پایدار را بر اساس معامله تبادل اسرا بین مقاومت فلسطین و دشمن اسرائیلی به کار میبرند؛ معاملهای که با نظارت آمریکا در حال انجام بود و به نظر میرسید به پایان مثبتی رسیده است اما دشمن مخالفت خود را با پیشنهاد میانجیها در این خصوص اعلام کرد. این پیشنهاد مورد استقبال جنبش حماس قرار گرفت، اما به خاطر مخالفت اسرائیل و لجاجت آن مذاکرات تا به امروز متوقف شده است.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین بر تشکیل دولت تکنوکرات فلسطین به ریاست محمد مصطفی در راستای طرح عربی-آمریکایی نظارت کرد تا برای بر عهده گرفتن ماموریتهای جدید در نوار غزه آماده باشد. آمریکاییها به شکل ویژهای به اهداف مرحله دوم توجه دارند و با چشم انداز اعلام شده آنها برای حل سیاسی نزاع فلسطین و اسرائیل سازگار است. این مرحله شامل توافق عادیسازی روابط بین رژیم اشغالگر و عربستان است که آمریکاییها قبل از جنگ برای آن تلاش زیادی کردند و همچنان بر آن پافشاری میکنند هرچند که بهای آن بزرگتر و پیچیدگیهای آن بیشتر شده است.
دولت کنونی آمریکا معتقد است پایان جنگ و تحقق یک توافق عادی سازی روابط به منزله دستاورد استراتژیکی برای واشنگتن و یک گنج انتخاباتی بزرگ است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در کمپین انتخاباتی خود نیاز شدیدی به آن دارد. همچنین دولت آمریکا طی مرحله گذشته تلاش کرد دولت اسرائیل را متقاعد کند که عادیسازی روابط با عربستان یک «جایزه تسلی بخش» مناسب در مقابل شکست اسرائیل در تحقق اهداف جنگ است و این مساله به اسرائیل اجازه خواهد داد تا بار شکست را در مقابل مردم خود تحمل کند. در نتیجه مرحله دوم بر ۲ پایه و اساس استوار است؛ یکی آغاز روند عادی سازی روابط و دوم فعال سازی روند مذاکرات در چارچوب راه حل تشکیل ۲ دولت. بر اساس این سند اهداف مرحله دوم به این صورت است:
-آغاز روند صلح از جمله عادی سازی روابط با عربستان.
-بازسازی غزه.
-بازگشت به مذاکرات درباره وضعیت نهایی (آوارگان، قدس، شهرکها و دولت).
-فعال سازی سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) و آشتی داخلی فلسطین که شامل خلع سلاح و ادغام نیروهای حماس است.
بند چهارم در مرحله دوم به صورت واضح به انحلال جنبش حماس با جناح سیاسی و نظامی آن و تغییر حکومت آن در نوار غزه به حکومت تشکیلات خودگردان فلسطین و ادغام آن در سازمان آزادی بخش فلسطین و انحلال جناح نظامی حماس و ادغام نیروهای آن در کارمندان تشکیلات خودگردان فلسطین در نوار غزه اشاره دارد. این مساله در صورتجلسه نشستهای مقدماتی توافق اسلو در سال ۱۹۹۳ بین سازمان ساف و رژیم صهیونیستی ذکر شده بود. در آن زمان با اجرای آن در کرانه باختری از طریق انحلال جناحهای نظامی گروههای فلسطینی به ویژه جنبش فتح و ادغام نیروهای مسلح در دستگاههای امنیتی رسمی توافق شد.