حكمراني بشری

محمدکاظم انبارلویی،   4030312127 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
حكمراني بشری

1- فيلسوفان سياسي قديم  غرب معتقد بودند؛ «چه كسي بايد حكومت كند » مهم است.  آنها  براي حاكم ، فضايلي را فهرست مي‌كردند و معتقد بودند با وجود این فضائل در حکمران ، طی  يك فرآيند انساني ، مردم به مدينه فاضله خواهند رسید .
البته در صحنه عمل هرگز این نظریه محقق نشد و چنین حکومتی در غرب پا نگرفت .
فيلسوفان سياسي جديد غرب كه سازه‌هاي مدرنيسم را صورت‌بندي كرده اند معتقدند؛ «چگونه بايد حكومت كرد» مهم است. آنها در تعیین این  چگونگي ، برای  نحوه توليد قدرت و ثروت و توزيع آن ، نظريه سازی  و  سازه پردازی کرده اند  . فرجام  اين سازه سياسي ، در غرب كنوني قابل رؤیت است و فیلسوفان سیاسی غرب از  آخرین مراحل  افول آن خبر می دهند .
امام خميني (ره) به عنوان يك نظريه‌پرداز سياسي ، با اتکاء به معارف و  مبانی اندیشه اسلامی و حکمت شیعی ، جمع هر دو صورت را طریق مطلوب معرفی کردند ، «چه كسي بايد حكومت كند» و ؛ «چگونه بايد حكومت كند » هردو ، مبنای تفکر در باب طراحی و تحقق حکومت الهی است .
 فيلسوفان سياسي  قديم و جدید غرب  هيچ‌كدام ، داعیه تأسيس حكومتي مطابق با تئوري‌ های خود را نداشتند و صرفا اندیشه ورزانی در عالم نظر بودند  .
اما به جرئت می توان گفت ، امام (ره) اولين فيلسوف سياسي در جهان اسلام و اساسا در جهان فلسفه سیاسی است كه موفق شد علاوه بر تئوری پردازی  ،در مقام تأسيس بنشيند و نظريه‌ خود را در جهان خارج از ذهن عملياتي كند.

2- جايگاه «فقه» در نظريه‌پردازي سياسي امام (ره) يك مرتبت رفيع دارد به گونه‌اي كه فرمودند : «فقه ، تئوري واقعي و كامل اداره انسان از گهواره تا گور است.»
امام (ره) در چرخه و فرآیند حكمراني به جايگاه فقه چه در سياست‌گزاري‌ها و تدوين راهبردها ، چه تنظيم‌گري‌ها و چه تسهيل‌گري‌ها عنايت خاص داشتند . از نظرگاه ایشان هيچ بن‌بستي در اداره نظام متکی  به «فقه» ، وجود ندارد. آن‌ها كه در حکمرانی ، ما را نيازمند علوم سكولار  مي‌دانند انقلاب و نظام را به بيراهه مي‌برند.
امام در بسیاری از پیامها و سخنراني‌هاي خود به ویژه در وصیتنامه حکیمانه شأن ، خطر عبور از فقه و احكام الهي و متوسل شدن به الگوهای  حكمراني‌ با منشاء فلسفي غرب‌، را مورد تأکید قرار داده اند .

3- مقام معظم رهبري در پيام خود به افتتاحيه ششمين دوره مجلس خبرگان فرمودند : «در نظام اسلامي، حكمراني ،  بشري و هدف‌ها الهي است » . برخي ،  اين « بشري » را به گونه‌اي ترجمه كرده‌اند كه گويي ما در اداره جامعه بايد متكي به علوم سكولار توليد شده در دستگاه تفکر غرب باشیم .اين ، ترجمه درستي از بيان رهبري نيست.
 «بشري» كه در حكومت الهي متصدي حكمراني است بايد براساس علم در حوزه‌هاي گونه‌گون عمل كند. اما ابتدا باید علم تعریف شود و تفاوت آن با شبه علم  تبیین گردد .
به تعبير آیت‌الله جوادي آملي ، علوم اسلامي و غيراسلامي نداريم. علم يا واقعا علم است و چون علم است اسلامي است يا جهل است كه نمي‌توان به آن علم اطلاق كرد.
يك فيلسوف سياسي غرب در قرن19 فلسفه ای تحت  عنوان ماركسيسم ارائه کرد كه مدعي علمي بودن آن بود ،  فاشيسم و ليبراليسم رقيب های این اندیشه نیز  هر دو ادعاي «علمي» بودن داشتند . در پايان قرن بيستم ، و پس از مصیبت های بسیاری که این مدعیان علم بر سر بشریت آوردند ، فیلسوفان بزرگ سیاسی غرب اعلان کردند که هر سه مکتب در بیابان جهل ،  بشريت را سرگردان كرده‌ و لذا نمي‌توان  دستاورد آنهارا  به عنوان يك حكمراني بشري مبتني بر علم تلقی کرد  .
 حكمراني بشري برای رسيدن به اهداف الهي ، نيازمند علم است ، 
 «شبه‌علم» نمي‌تواند ما را در تحکیم و ترفیع اين بناي تمدن ساز  و تحقق اهداف الهی کمک  كند.

4- مردم‌سالاري ديني كه امام (ره) پايه هاي اولیه  آن را با رفراندوم جمهوري اسلامي و رفراندوم قانون اساسي استحکام بخشیده و با انتخاب مديران كشور  با رأي مردم آن را محقق نمودند ، يك پديده جديد در حكمراني بشری و یک نو اندیشی حکیمانه در تداوم راه انبياء و اولياي الهي است . امام (ره) با شجاعت و جسارت این الگوی الهی  را در اواخر قرن  بيستم مطرح کردند  و مردم ايران شجاعانه  از آن استقبال و حمایت کردند  . مردم‌سالاري ديني يعني حضور علم و عالمان و خردمندان متعهد  و صاحبان انديشه ،تجربه و مهارت در لايه‌هاي مختلف حكمراني با رأي مردم و انتخاب مردم  برای حرکت  جامعه به سمت اهداف الهی و تحقق قسط و عدالت اسلامی .
مردم سالاری دینی یعنی توأم شدن  حاکمان صالح با الگوی حکمرانی صالح . 
انتخابات در 45 سال گذشته فراز و فرودهايي را طي كرده است و حضور رجال سياسي و مذهبي مختلفی  در لايه‌هاي حكمراني با رأي مردم به صحنه آمده اند که اکنون کارنامه عملشان در حافظه ملت ما ثبت  است  .  هر چه پیشتر  رفته‌ايم  تجربه مردم  بیشتر و اندوخته ها افزون  شده و باید روشنی بخش قدم های بعدی باشد .انتخابات آينده  يك آوردگاه و يك آزمون جديددر نظام اسلامی   براي  انتخاب  مديران لايق و باتجربه و وفادار به اسلام و نظام و پایبند به آرمان‌هاي انقلاب است ،مدیرانی با کارنامه درخشان خدمت ، اگر درست گام برداريم ، در چهار سال آینده ، با همدلی و هماهنگی قوای کشور ، و با یاری خداوند ، جهشی بزرگ به سوي آینده‌اي پراميد محقق خواهد شد .