سخنی با این همه نامزد انتخابات

بیژن مقدم، گروه سیاسی الف،   4030315007 ۴۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
سخنی با این همه نامزد انتخابات

در گذشته قانون به گونه ای بود که هرکس می توانست برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. همین امر باعث شده بود تا پس از ورود افراد عادی به وزارت کشور و انجام ثبت نام فریاد ها بلند شود که این چه قانونی است که اجازه میدهد این حجم از افراد آن هم بدون داشتن صلاحیت های ابتدایی ثبت نام کنند؟

خوشبختانه سیاست های کلی مربوط به انتخابات در مهر ۱۳۹۵ توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد و پس از مدت ها قانون انتخابات ریاست جمهوری هم اصلاح شد. بر طبق سیاستهای کلی مقرر شد تا برای تشخیص شرایط لازم برای رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزد های ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان معیار ها تعریف و اعلام شود. این اقدام تا حدود زیادی انجام و مانع ورود حجم زیادی از افراد بی صلاحیت  به این گردونه شد. اما ظاهرا کافی نبوده است.

براساس اخبار منتشره طی روز های اخیر افراد زیادی برای ثبت نام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کرده اند و از بخشی از آنان ثبت نام به عمل آمده است. 

روی سخن در این مقاله با آن هاست.

وقتی به این مجموعه اسامی نگاه می کنیم به نکات تاسف باری برخورد میکنیم که باید برای آن چاره اندیشی کرد. 

الف: نامزدی افراد متعدد از یک جریان، جناح و اردوگاه سیاسی شاید در نگاه اول "تاکتیک" انتخاباتی تلقی شود اما به شرطی تاکتیک است که "استراتژی" وجود داشته باشد.

مثلا در ادامه راه، وحدت شکل بگیرد و دیگران به فرد با زمینه ی اجتماعی و امکان رأی آوری بیشتر، رجوع کنند و یا به نفع او کنار روند . تنها در این صورت کثرت ثبت نام کنندگان ممکن است  توجیه داشته باشد. 
در غیر اینصورت نشان تشتت و اختلاف در جبهه، جریان بوده و در نتیجه سردرگمی مردم را بدنبال دارد. 

ب: کاندیداتوری افرادی که هیچ سابقه ی مهم اجرایی ندارند نیز از عجایب است. 

ج: اعتقاد به این که «مگر ما چی مون از فلانی کمتره» نیز از نشانه های افول جایگاه ریاست جمهوری در نگاه این افراد است و هرکس به خود اجازه میدهد "بخت" خود را برای نشستن بر این "تخت" بیازماید.

د: البته ما می دانیم برخی برایشان تأیید صلاحیت از سوی شورای نگهبان مهم است و میتوانند "نان" قرار گرفتن در لیست نامزد های ریاست جمهوری را در آینده بخورند اما واقعیت آن است که این نگرش از بی صلاحیتی این دسته افراد حکایت میکند.

ه: هرچند برخی، این حجم از ثبت نامی ها از همه ی جناح هارا با عنوان تلاش برای  افزایش مشارکت مردم توجیه می کنند، اما باید بدانند وقتی تعداد زیادی از ثبت نام کنندگان احراز صلاحیت نشدند و اقدام به حمله علیه دستگاه ناظر بر انتخابات کردند، خود می تواند به کاهش مشارکت بیانجامد. 

و: توجه به این نکته را لازم می دانم که عدم احراز صلاحیت برای ریاست جمهوری به معنی بی صلاحیتی فرد نیست بلکه ممکن است او نماینده یا حتی وزیر  یا مدیر خوبی باشد اما قادر به انجام وظایف ریاست جمهوری نباشد.

لذا باید از حقوق ملت پاسداری کرد وتنها افرادی در این میدان حضور پیدا کنند که توانایی تحمل بار سنگین ریاست جمهوری را داشته باشند. 

شورای نگهبان نیز بر این اساس باید به گونه ای رفتار کند که امکان گزینش "فرد شایسته تر" رقم بخورد، و به "مشارکت" که نتیجه ی "رقابت" است عنایت داشته باشد. 

توصیه آخر به این دسته از ثبت نام کنندگان این است که فریب اطرافیان و مشوقان را نخورند و با تصمیم بر انصراف(حتی قبل از اعلام نظر شورا ی نگهبان) راه را برای برگزاری "انتخاباتی آبرومند" ، هموار و از جایگاه فعلی و قبلی خود صیانت کند.

همه کاندیداهایی که تایید صلاحیت می شوند بدانند این رقابت، آخر دنیا نیست. براین مبنا با رعایت اخلاق، انصاف و برادری با هم رفتار کنند.