خوانندگان، ترانهسرایان و آهنگسازان که از پیشگامان موسیقی انقلاب بودند و با کلام و موسیقی روایتگر بخشهای مهمی از تاریخ محسوب میشوند خاطرات جالبی از انقلاب، دیدار با حضرت امام خمینی (ره) و روز وداع با پیکر ایشان را دارند که یادآور آن روزها و مرور خاطرات کمتر شنیده شده از آن ایام است.
در همین خصوص خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ به مناسبت سالروز ارتحال امام با «محمد گلریز» خواننده قطعه «ای دریغا» گپوگفتی داشته است که در ادامه میخوانید.
روزی که امام خمینی(ره) درگذشتند شما چگونه متوجه این موضوع شدید؟ از آن روز برایمان بگویید.
همه ملت ایران میدانستند که امام کسالت دارند بنابراین همگی دست به دعا بودند. به یاد دارم طبق معمول هرروز، سرکار میرفتم و از کنار دانشسرا تربیت معلم رد میشدم که دیدم دانشجویان جمع شدند و به پیامی گوش میدهند، با توجه به پیشزمینهای که از قبل داشتم و از سلامتی امام مطلع بودم با نگرانی و کنجکاوی جلو رفتم؛ رادیو اعلام میکرد: «روح امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست.» هرگز آن روز را از یاد نمیبرم، بسیار متاثر شدم. چهره مردم پس از شنیدن این خبر واقعا دردناک بود. همه ادارات تعطیل شدند و من هم به خانه بازگشتم.
از قطعه «ای دریغا» بگویید... پس از شنیدن خبر، چه زمانی و چگونه تصمیم به ساخت این اثر گرفتید؟
پس از شنیدن خبر درگذشت امام خمینی(ره) در راه بازگشت به خانه مدام به این فکر میکردم که باید چه کاری انجام بدهم و چه قطعهای را در سوگ ایشان بخوانم. وقتی به منزل رسیدم، همسرم گفت همین الان از تالار وحدت تماس گرفتند و گفتند سریع خودت را برسانی. من با عجله به تالار وحدت رفتم و وارد اتاق آقای شکوهی(آهنگساز قطعه «ای دریغا») شدم. ایشان مشغول زمزمه شعری بودند و با تلفن صحبت میکردند. وقتی تلفنشان قطع شد، پرسیدم با کی حرف میزدید؟ در جواب گفتند: با آقای سبزواری. او تحت تاثیر این مصیبت بزرگ شعری را فیالبداهه برای امام سروده است و من هم درجا ملودی روی آن گذاشتم. پس از آن قطعهای از شعر را برایم خواند و گفت: باید امروز برای ضبط این اثر برویم. متعجب شدم. به هر حال همگی میدانیم که ساخت یک قطعه لااقل یک ماه زمان میبرد اما ما در کمتر از یک روز «ای دریغا» را ساختیم.
چگونه خودتان را در یک روز هماهنگ کردید؟
آقای سبزواری شعر را سرودند و آقای شکوهی هم درجا ملودی آن را در ذهن ساختند. موضوعی که در پیشبرد این امر به ما بسیار کمک کرد کیبورد بود. مدتها پیش از آن با آقای شکوهی برای اجرای موسیقی، سفری به ژاپن داشتیم. آن زمان هنوز کیبورد در ایران وجود نداشت و ایشان یک کیبورد از آنجا خریداری کردند. از آنجایی که صدای انواع و اقسام سازها در این کیبورد بود کار ما سریعتر پیش رفت و به سرعت عمل ما کمک کرد. من هم با صدایی متعصب، غمگین و خسته «ای دریغا» را خواندم. در حقیقت ما در عرض یک روز این قطعه را اجرا کردیم و کار ما ساعت ۱۱ شب تمام شد. از همان شب کار از تلویزیون پخش شد و در زمان تشییع امام این آهنگ پشت سر هم از بلندگوها پخش میشد. اهل فن هاج و واج مانده بودند که ما چگونه این اثر را به این سرعت اجرا کردیم.
درخصوص آثار دیگری که برای امام خمینی(ره) ساختید، توضیح دهید.
برای چهلم امام سرود دیگری را با عنوان «غم فراق» اجرا کردیم. یا برای سالگرد اول ایشان سرودی را با نام «نماز آخر» خواندیم. ما تا سالها بر همین منوال برای مراسم ایشان قطعههای مختلفی را ارائه دادیم تا آخرین اثر با عنوان «ما همه دلدادگان روی دوست» که سه_چهار سال گذشته ضبط و ثبت شد.
از دیدار با حضرت امام برایمان بگویید...
من دوبار ایشان را از نزدیک دیدم. بار اول مربوط به ورود ایشان به ایران است که من هم در بهشتزهرا حضور داشتم. آن زمان ما گروهی نوجوان بودیم که در چند قدمی جایگاه ایشان سرود «برخیزید» را خواندیم. دومین دیدار ما هم درخصوص سرود شهید مطهری بود که به اتفاق آقای سبزواری و دیگران به خدمت ایشان رفتیم. آنجا مفصل درخصوص سرود، موسیقی و... صحبت کردیم.
نگاه امام خمینی(ره) به موسیقی چگونه بود؟
ایشان به موسیقی فاخر بسیار علاقه داشتند وگرنه هرگز پذیرای ما اهالی موسیقی نمیشدند. ایشان سرود شهید مطهری را تایید کردند و صدایشان در اینباره موجود است. نزدیکان حضرت امام به ما گفتند که ایشان این سرود را گوش میکنند و اشک میریزند. جالب است که یکی از نزدیکان امام از قول احمد آقا خمینی به من گفتند، امام همیشه رادیو همراهشان بود، گویا یکی از آشنایان نزد امام میروند ایشان آهنگ «خجسته باد این پیروزی» را گوش میدادند و با دست اشاره میکنند که صبر کنید تا این قطعه تمام شود و بعد حرف بزنیم. شنیدن این خاطره برای من بسیار قشنگ و دلنشین بود.
چه اندازه ساخت موسیقی میتواند به شناخت چهرههای تاثیرگذار کشور کمک کند؟
ما کار خوب تولید نمیکنیم برای همین جوانان ما موسیقیهای بیمحتوا را گوش میکنند. ما افراد بسیاری را داریم که میتوانیم درخصوص آنها موسیقی بسازیم. همیشه زندگی شهدا را مطالعه میکنم که با شناخت دقیق، یک اثر را اجرا کنم. برای مثال شهید «مهدی باکری»، مهندس مملکت بودند و در رفاه زندگی میکردند اما با این وجود همهچیز را کنار گذاشتند و جانشان را فدای کشور کردند. باور کنید ساخت فیلم، مستند یا موسیقی از این چهرههای بزرگ میتواند آنها را ماندگار کند. زمانی که ما برای شهید مطهری قطعهای را خواندیم، کاست آهنگها را در کنار کتابهای ایشان در خیابان میفروختند. این کار به شناخت مردم از ایشان کمک کرد. موسیقی متن فیلمها هم همینگونه است. برای همیشه در ذهن مخاطب ثبت میشود.
شما جزو خوانندگانی هستید که همیشه برای رویدادهای گوناگون و حساس میخوانید و به موضوعاتی که در کشور اتفاق میافتد توجه ویژهای دارید... آیا بابت این موضوع با انتقاد مواجه شدهاید؟
بسیار زیاد، عدهای به من انگ مناسبت خوانی میزنند. من در جواب آنها میگویم: من افتخار میکنم که مناسبت خوان هستم. رویدادهای گوناگونی که در کشورم اتفاق میافتد برایم مهم است و معتقدم که باید آنها را ثبت کنیم. به قول علامه جعفری: موسیقی خوب، ملت را به عرش میرساند و موسیقی بد، مردم را به قهقرا میبرد.