خسارت سالانه ۵۰ میلیارد دلاری یک چالش مهم به ایران

سعیده اسکندری، گروه اجتماعی الف،   4030407075 ۴۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
خسارت سالانه ۵۰ میلیارد دلاری یک چالش مهم به ایران

بر اساس برآوردهای بانک جهانی، پدیده فرار مغزها از ایران سالانه ۵۰ میلیارد دلار خسارت روی دست کشورمان می گذارد. کاملا طبیعی است که کشورهای مختلف در حوزه های گوناگون با چالش ها و مشکلاتی رو به رو باشند. چالش هایی که دولت ها معطوف به آن ها و حل کردنشان هستند و اساسا همین مساله به مثابه یک شاخص برای شناخت آن ها به عنوان دولت هایی کارآمد و یا ناکارآمد ایفای نقش می کند. این قاعده در مورد کشورمان ایران نیز برقرار است. در این راستا، یکی از چالش هایی که ایران سال هاست با آن به نحوی جدی دست به گریبان است، مساله فرار مغزها و مهاجرت نخبگان از کشورمان است. 

از این رو، برخی نشریات غربی نظیر نشریه فاییننشیال تایمز با استناد به برخی داده ها، به این مساله اشاره داشته‌اند که در سال 2020 چیزی بیش از 40 هزار نخبه و در سال 2021 چیزی بیش از 115 هزار نخبه از کشورمان مهاجرت کرده اند. روندی که به نظر می رسد همچنان ادامه دار بوده و در موقعیتِ یک چالش برای کشورمان قرار دارد. بانک جهانی در جریان یک گزارش در سال 2017، خسارات سالانه پدیده فراز مغزها را برای کشورمان چیزی در حدود 50 میلیارد دلار عنوان کرده است. 

در حقیقت، سالانه میلیاردها دلار هزینه‌هایی که برای پرورش افراد نخبه در کشورمان و در قالب نظام آموزشی ایران به انحا مختلف انجام می شود، هدر می رود و در عوض دیگر کشورها از استعدادها و نخبگان علمی و فکری ما بهره می برند و روند توسعه خود را تقویت می کنند. در این رابطه، اینطور به نظر می رسد که جریان حکمرانی و به طور خاص دولت جدید کشورمان در مواجهه با مساله فرار مغزها بایستی دو رویکرد مهم و محوری را در دستورکار داشته باشند. 

اولا، چالش و معضل خسارتبار فرار مغزها به معنای واقعی کلمه بایستی به یک اولویت و مساله مهم برای مقام‌های مسوول تبدیل شود. تا زمانی که یک مشکل به یک "مساله" مهم برای جریان حکمرانی و کارگزاران آن تبدیل نشود و ظرفیت های مختلف برای آن بسیج نشوند، اینکه صحبت از حل کردن آن بکنیم، به هیچ عنوان منطقی و درست نیست. 

از این رو، اصلِ مشکل و مساله بایستی با اولویت بالا از سوی جریان و نظام حکمرانی و به طور خاص دولت جدید در کشورمان مورد شناسایی قرار گیرد و ظرفیت های گوناگون برای مخاطب قرار دادن آن بسیج شوند. 

دوم اینکه جریان حکمرانی در ایران باید تا جای ممکن اقدام به ایجاد جذابیت در کشورمان به ویژه برای نخبگان از حیث اقتصادی و فراهم ساختن امکانات کند و در حقیقت انگیزه های آن ها برای ماندن و حضور در کشور را تقویت کند. این روند نیز نیازمند مطالعات دقیق و کارشناسی است و باید فارغ از اینکه کدام دولت در قدرت باشد، به مثابه یک خط مشی ثابت و ادامه دار در کشورمان تعریف شود. 

تردیدی نیست که نخبگان ایرانی ترجیح می دهند توان علمی خود را در راستای آبادانی کشورشان صرف کنند. موضوعی که هم مطلوب آن ها و هم در راستای منافع ملی ایران است. توجه داشته باشیم که در جهان کنونی، آنچه قدرت ساز است، دانش و علم است. مساله ای که روندهای توسعه ای در جهان تا حد زیادی معطوف به آن هستند.