محمد خاتمی؛ تقلیل نظام به شورای نگهبان، تقلیل انتخابات به انتخاب 

محسن سلگی، گروه سیاسی الف،   4030408013
محمد خاتمی؛ تقلیل نظام به شورای نگهبان، تقلیل انتخابات به انتخاب 

محمد خاتمی اگر نظام را به شورای نگهبان تقلیل نمی داد، در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت می کرد و رأی سفید می داد. اما انفعال و حرکت تحریمی او نشان داد که اولاً، نظام جمهوری اسلامی برای او به شورای نگهبان تقلیل یافته است. ثانیاً، شرکت او در انتخابات نه تنها مستلزم بودن نامزد دلخواه او و جریان اصلاحات است، که مستلزم وجود حداکثر نامزدها یا تعدد نامزدهای مد نظر اوست.


در انتخابات ریاست جمهوری جاری او ضمن انتقاد به ساختار انتخابات در جمهوری اسلامی، اما دعوت به مشارکت می کند. چراکه این بار کاندیدای حداکثری او – به جای حداکثر کاندیدا – در انتخابات حاضر است. از این رو، افزون بر تقلیل نظام به شورای نگهبان، او انتخابات را نیز به وجود نامزدهای دلخواهش تقلیل داده و مشروط کرده است. به عبارت اخری، او انتخابات را به انتخاب-انتخاب خود- فروکاسته است.

همچنین برای او احتمال -احتمال قویِ- بازگشت به قدرت مسأله مهمتری است.به سبب همین احتمال قدرت و احتمال قوی است که به وضوح تکاپوی او و همراهانش این بار بیش از انتخابات دولت سیزدهم است. چراکه در آن دوره مهرعلیزاده و همتی از شانس چندانی برخوردار نبودند. 
با وجود آن که در آن دوره هنوز از موج شبه‌جنبش موسوم به مهسا خبری نبود اما کنش اصلاح طلبی کم رمق تر از امروز بود. مسلم است که یکی دلایل اصلی این رخوت، «کم بودن شانس پیروزی» و بنابراین «کم‌امکانی دستیابی به قدرت» بوده است.
همه اینها سیاست زدایی را در جبهه اصلاحات به همراه داشت. آنها از سیاست ورزی اصیل، دارای پرنسیب و اصول محروم شده و تناقضات درونی شان تشدید مضاعف شد. خاتمی و بخش بزرگی از سران اصلاحات، به جای کهن‌سیاست(Arche politics) که سیاست خلاق انقلاب اسلامی با مشخصه آرمان گرایی، تازگی، ترجیح مردم و دین و اخلاق بر قدرت است، دچار کهنه‌سیاست با مشخصه ابتذال، عامیانه بودن به جای عام بودن، تکرار-تکرار می کنم- تذبذب و موسمی بودن شدند.


بر این اساس، دعوت آنها برای مشارکت، توان بسیج کنندگی ندارد. وقتی خود داعی یعنی خاتمی دچار تردید در دعوت است، مخاطبان و مدعوین او نیز چندان از تردید خارج نخواهند شد.
خاتمی و امثال او، مدیون جریان اصلاح طلبی هستند؛ جریانی که در بدنه اجتماعی خود افراد وفادار به نظام که هرگز با صندوق رأی قهر نکرده اند دارد و به اصلاحات بدون خاتمی،کروبی،موسوی و تمام کسانی رسیده اند که پس از فتنه ۸۸، اصلاحات را از سلامت و رقابت خارج کرده و آلوده به تقلب و تغلب کردند؛ به جای منطق دمکراتیک و پذیرش پیروزی رقیب با خود پیروزی و رقابت، رقابت کرده و بر این اساس، فرمول پیروزی و منطق پیروزشدن را رفته رفته از دست داده و ناچار به تمسک به رحم اجاره ای(دولت روحانی) شدند.