ترور اسماعیل هنیه در تهران و به شهادترساندن وی، دارای ابعاد و پیامهای مهمی است که اگر سعی در تفسیر صحیح آن نداشته و یا عامداً بر روی آن چشم پوشانده شود، تبعات هولناکی برای امنیت ملی ایران خواهد داشت.
به شهادترساندن رئیس دفتر سیاسی حماس و یکی از مهمترین اضلاع مقاوت اسلامی فلسطین در پایتخت ایران، آنهم پس از مراحم تحلیف رئیسجمهور و در حالی که برخی از مهمانان دعوتشده به مراسم تحلیف در تهران بهسر میبردند، فارغ از هدفی که رژیمصهیونیستی در ضربه به مقاومت اسلامی فلسطین دنبال میکند از رویکرد تقابل مستقیم اسرائیل با ایران حکایت میکند که پاسخی همتراز و حتی با سطحی بالاتر برای تثبیت معادله بازدارندگی و امنیتساز را میطلبد. صهیونیستها با این اقدام خود، خط قرمزهای گذشته را پشتسرگذاشته و با محاسباتی که بهنظر میرسد خطاست، دست به ترور زدند؛ تروری که برآمده از برداشت آنان نسبت به عدم پاسخ و یا مواجهه نهچندان موثر ایران با اقدامات این رژیم است.
نمیتوان این تروری که در خاک ایران صورت گرفته را بدون پیامد برای جمهوریاسلامی قلمداد و بر عدم پاسخ به صهیونیستها تاکید کرد زیرا اساساً اقدام به ترور اسماعیل هنیه در تهران و زمانی که مهمانان خارجی مراسم تحلیف رئیسجمهور در پایتخت بهسر برده و مشغول دیدارهای دیپلماتیک بوده، حاوی پیامهای مختلفی برای ایران است. بنابراین باید این اراده ایجاد شده در دشمن برای دستزدن به چنین خباثتهایی را درهم شکست و توان عملی خود را برای پاسخی ورای تصور او به رخ کشید. همانگونه که رهبر انقلاب در پیام صادره خود اشاره کردند، درنظرگرفتن مجازاتی سخت برای رژیمصهیونیستی غیرقابل انکار بوده و این واکنش، کاملاً منطبق بر ملزومات امنیتی است.
فارغ از لزوم پاسخ و مجازات اسرائیل، باید یادآور شد که برای تکرارنشدن چنین وقایع تلخی به تجدیدنظر در دکترین نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور نیاز است. ایران در سالهای اخیر و بهخصوص از اواخر دهه 80 با سریالی از ترورها روبرو شده که به فقدان عناصر کلیدی و مهمی در عرصههای مختلف منتهی شده است. از ترور دانشمندان هستهای در داخل کشور گرفته تا شهادت برخی نیروهای نظامی در خارج از مرزها که هر چند با پاسخ مواجه گردیده اما آن خطقرمز لازم برای دشمن و جلوگیری از اقدامات خرابکارانه او را موجب نشده و جبهه خصم را به این تصور غلط رسانده که حد یقفی برای او وجود ندارد چون پاسخهای صادره ایران هموزن و متناسب نیست. باید خطبطلانی بهروی این خطای شناختی دشمن کشیده و با واکنشی فراتر از حد انتظار، او را از مسیر طیشدهاش به عقب راند.
ترور رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران، آنهم پس از مراسم تحلیف و همزمان با حضور برخی از مدعوین این مراسم، به وجهه بینالمللی ایران آسیب رسانده و برای ترمیم آن، راهی جز ترجمه عملی اقتدار موجود و ایجاد هزینه و تلفات فراوان به دشمنی نیست که اگر عرصه را فراخ ببیند، به هر اقدام خطرناکی دست میزند. عملیات وعده صادق که فروردینماه امسال بهوقوع پیوست، قرار بود پایانی باشد بر شرارتهای منطقهای رژیمصهیونیستی اما بهنظر میرسد با وجود گستردگی و کیفیت بالای این عملیات و اصابت موشکها و پهپادهای ایران به اهداف مدنظر در سرزمینهای اشغالی علیرغم کمک همهجانبه آمریکا و دیگران، وعده صادق در ترسیم خط قرمزها و بازدارندگی لازم به هدف مطلوب خود نرسید و همین امر ایجاب میکند که برای پایاندادن به سریال خباثتهای رژیمصهیونیستی، کیفیت، ابعاد و عمق پاسخها و عملیاتهای احتمالی علیه صهیونیستها، بیشتر از گذشته باشد.