به گزارش روزنامه ایران نوشت: خانه بههم ریخته بود و سارقان به غیر از سرقت وسایل با ارزش خانه، مقداری طلا و دلار و سکه نیز با خود برده بودند.
زن جوان در تحقیقات گفت: از زمانی که شوهرم فوت کرد، همراه فرزندم به تنهایی زندگی میکنم. تقریباً دو روز قبل به این خانه اجارهای نقل مکان کرده بودیم و هنوز بهطور کامل وسایلم را نچیده بودم، امروز همراه فرزندم به رستوران رفتیم اما زمانی که به خانه برگشتیم، با در ورودی خانه که شکسته بود و سرقت وسایلم مواجه شدم.
او ادامه داد: من بلاگر هستم و درآمدم از راه بلاگری و فروش اجناس در فضای مجازی است. مدتی قبل متوجه شدم که به سرطان مبتلا شدهام و طلا و دلارها و وسایل با ارزشم را جمع کرده بودم تا با فروش آنها هزینه درمان بیماریام را پرداخت کنم. اما سارقان حدود 5 میلیارد تومان از خانهام به سرقت بردهاند و حالا نمیدانم چطور هزینه درمانم را فراهم کنم.
سرقت 15 دقیقهای
با شکایت زن بلاگر، تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. دوربینها نشان میداد سه نفر که زنی میانسال، پسری حدوداً 25 ساله و مردی میانسال بودند بدون نقاب و کلاه وارد خانه شدهاند. 15 دقیقه بعد نیز هر سه نفر آنها در حالی که ساکی از وسایل سرقتی به همراه داشتند از خانه خارج شدند.
تصاویر سه سارق از دوربینها گرفته شد و کارآگاهان تصاویر دوربینها را به صاحب خانه نشان دادند. وی، با دیدن تصاویر سه متهم، بلافاصله یکی از آنها را شناسایی کرد و گفت: این زن میانسال، مستأجر قبلیام است. دو سالی در خانهام مستأجر بود اما به خاطر شکایت همسایهها او را جواب کردم. همسایهها میگفتند افراد زیادی به خانهاش رفتوآمد دارند و همین مسأله باعث شده بود آسایش آنها از بین برود.
او ادامه داد: من هم مستأجرم را جواب کردم؛ گرچه او خیلی اصرار کرد که بماند و حتی میگفت کرایهای بالاتر پرداخت خواهد کرد اما من قبول نکردم.
بهدنبال اطلاعاتی که مرد صاحبخانه در اختیار مأموران قرار داد، بلافاصله مخفیگاه زن میانسال شناسایی شد و کارآگاهان پس از هماهنگیهای قضایی راهی خانه وی شدند. با دستگیری او و بازجوییهای اولیه، زن میانسال به سرقت از خانه زن بلاگر با همدستی مرد میانسال و پسر جوانی اعتراف کرد.
با اعتراف او دو همدستش نیز بازداشت شده و در بررسی از مخفیگاه آنها، مقداری از وسایل سرقتی کشف شد. به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
کارم را از دست دادم
زن میانسال که یک فالگیر معروف است مدعی شد وقتی صاحبخانه او را بیرون کرد مشتریهایش را از دست داده و به همین خاطر کینه او را به دل گرفته است.
انگیزهات از سرقت چه بود؟
میخواستم به خانهای که دو سال در آنجا ساکن بودم، برگردم. من از ابتدا با صاحبخانهام شرط کرده بودم که چند ساله قرارداد ببندیم. اما او گفت قرارداد یکساله باشد اما قول میدهم که تمدید کنم، ولی این کار را نکرد. با خودم گفتم اگر هر مستأجری که به اینجا میآید، خانهاش مورد سرقت قرار بگیرد و آنجا را ناامن بداند، خیلی زود خانه را تخلیه میکند. چند مستأجر که برایشان این اتفاق میافتاد، شایعه راه میافتاد که این خانه امنیت ندارد و کسی دیگر برای اجاره پا پیش نمیگذاشت. در این صورت بود که من برمیگشتم و دوباره این خانه را اجاره میکردم.
برای چی میخواستی در آن خانه بمانی؟
به خاطر اینکه محل کارم بود. نمیتوانستم آنجا را ترک کنم. همه مشتریهایم آدرس آنجا را داشتند و با تغییر محل زندگیام و بهتر بگویم محل کارم، خیلی از مشتریهایم را از دست میدادم که البته در این مدت هم این اتفاق افتاد.
صاحبخانه میدانست فالگیری میکنی؟
نه، اما همسایهها به او گفته بودند افراد زیادی به خانهام رفتوآمد دارند. او هم گفت من اینجا را برای محل زندگی اجاره دادهام نه محل کار.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
با مرد میانسال در اینستاگرام آشنا شدم و زمانی که ماجرا را فهمید و ایدهام را برایش تعریف کردم، قبول کرد که این کار را انجام دهد. پسر جوان هم دوست مرد میانسال بود که قفل در را باز کرد.