نبایدهای کابینه

  4030513024 ۷۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۶۹ تکراری یا غیرقابل انتشار
نبایدهای کابینه

گروه تعاملی الف - مهدی یاراحمدی خراسانی:

به زودی با نظر رئیس‌جمهور ترکیب کابینه دولت چهاردهم کامل و ترکیب بالاترین نهاد اجرایی مدیریت کشور مشخص می‌شود. بر این اساس با مرور مسائل کلان مدیریتی کشور مواردی به چشم می‌آید که پرهیز از آن‌ها می‌تواند زمینه موفقیت و تعالی دولت را فراهم آورد. برخی از مهمترین اموری که معاونان و مشاوران رئیس‌جمهور و وزرای کابینه باید از آن پرهیز نمایند به شرح زیر و با عنوان «نبایدهای کابینه» ارائه می‌گردد:

1- قلع و قمع مدیران: هرچند در دولت‌های قبلی هم انتصاب برخی مدیران با دقت و مطالعه کافی انجام نپذیرفته است اما این بدان معنا نیست که همه مدیران فعلی صرفاً به این دلیل که در این دولت‌ها مشغول به انجام خدمت بوده اند باید برکنار شوند. چه بسیار افرادی در میان آنها وجود دارند که می‌توانند تجربیات ارزشمند خود را در فرآیندهای اجرایی در اختیار دولت جدید قرار دهند.

2- تجمل‌گرایی و تشریفات: تاریخ مدیریت کشور نشان داده است که به هرحال عضویت در کابینه فرد را در برابر امکانات بسیار و جایگاه اجتماعی و اقتصادی متفاوتی قرار می‌دهد که در صورت عدم رعایت یک سری از اصول ممکن است انسان را در دام تشریفات و تجملات گرفتار نماید. که مسلماً این امر با روح خدمت و معنویت فاصله بسیاری دارد.

3- پایتخت‌نشینی و مرکزگرایی: یکی از ویژگی‌های دولت سیزدهم حضور اعضای کابینه در اقصی نقاط کشور حتی در حد شهرستان‌ها و روستاهای کوچک بود. این امر باعث می‌شد دولت همواره از حال و روز مردم در نقاط مختلف با خبر باشد. مسأله مهمی که برخی از وزرا در دولت‌های قبل‌تر، از آن غافل بودند تا حدی که بعضی از وزرای پیشین گویی تنها تهران را حوزه مدیریت خود می‌دانستند.

4- عدم اعتماد به نیروهای بومی و انتصاب مدیران پروازی: یکی از ویژگی‌های دولتمردان پایتخت نشین و مرکزگرا عدم اعتماد به نیروهای بومی و انتصاب مدیران پروازی است. هرچند در برخی موارد ورود یک ایده و فکر جدید از بیرون به داخل یک استان می‌تواند منشأ برکاتی باشد ولی این کار باید به صورت محدود و با رعایت ملاحظاتی صورت گیرد که یکی از مهمترین آنها استقرار کامل فرد در آن شهر و یا استان است. چه بسیار آسیب‌هایی که کشور در سال‌های اخیر به خاطر انتصاب مدیران غیر بومی و خصوصاً پروازی دیده است.

5- عدم بهره‌گیری از نخبگان و نگاه سلیقه‌ای و حزبی: شایسته سالاری و حمایت نخبگان از مهمترین اصول تفکر مدیریت در نظام اسلامی است. لذا اعضای دولت باید با لحاظ تخصص و تعهد، نخبگان را بر مناصب کلیدی بنشانند و از انتصاب‌هایی که صرفاً بر اساس سلیقه و جریان سیاسی است پرهیز نمایند.

6- خودرأیی و عدم بهره‌گیری از مشاوره: مدیریت گسترده و خطیری در حد یک وزارت‌خانه از جمله اموری است که انجام آن به صورت تنهایی ممکن نیست. لذا مسئولان نباید در حوزه‌های مربوطه خود را از مشورت نخبگان، دانشگاهیان، مرشدان، متخصصان و مجربان آن عرصه بی‌نیاز بدانند.

7- نفی مدیران قبلی: یکی از مسائل غلطی که در برخی موارد در فرهنگ مدیریتی کشور برای توجیه ناکارآمدی احتمالی آتی وجود دارد فرار به جلو است. به گونه‌ای که فرد همواره مدیریت قبل از خود را نفی کرده و یا با سیاه‌نمایی به گونه ای رفتار می‌نماید که گویی "ویرانه ای را تحویل گرفته است". هرچند باید پذیرفت که در برخی وزارت‌خانه‌ها به دلیل عملکرد نامطلوب در حال حاضر اوضاع چندان خوبی حاکم نیست ولی به هرحال وزیری که مسئولیت وزارتخانه را قبول کرده کار را با تمام نقاط مثبت و ضعف پذیرفته است لذا سیاه نمایی و نفی افرادی که دیگر حضور ندارند سودی ندارد.

8- شعارزدگی و ارائه گزارش‌های غلط به مردم: مدیریت در جمهوری اسلامی باید عرصه خدمت صادقانه به مردم باشد لذا شعارزدگی و ارائه آمارها و گزارش‌های غلط به مردم در شأن وزرا و مدیران انقلابی نیست.

9- بخشی‌نگری و عدم نگاه سیستمی: کار در دولت نیازمند تفکر سیستمی و تعامل مناسب با سایر وزرات‌خانه‌ها و نهادهای قانونی است. بخشی نگری و عدم نگاه سیستمی در دولت سبب موازی کاری، هرز رفتن سرمایه مالی و انسانی و از دست رفتن اثرات هم‌افزایی در مدیریت اجرایی کشور می‌گردد. لذا کابینه نباید گرفتار بخشی نگری گردد. از این رو اعضای کابینه برای پیش‌برد اهداف اجرایی کشور باید در حوزه مدیریت خود روحیه تعامل مناسب با نمایندگان ولی فقیه، روحانیون و ائمه جمعه، مسئولین قضایی، نظامی و سایر نهادهای قانونی را ایجاد نمایند.

10-حاشیه سازی و انحراف از اصول: اعضای کابینه دولت باید ضمن پایبندی به اصول و آرمان‌هایی که بدان سوگند یاد کرده‌اند موجب شکل‌گیری جریان انحرافی جدیدی را نشوند. از حاشیه‌سازی بپرهیزند و مدت کوتاه مسئولیت را صرف خدمت کنند.

سخن آخر اینکه دولت جدید نباید از تجارب دولت‌های قبلی غافل باشد بلکه باید به گونه‌ای عمل کند که ویژگی‌های مثبت دولت‌های قبلی را تداوم بخشیده و ضمن عبرت آموزی و آسیب شناسی اتفاقات نامطلوب دوره‌های قبل نقاط ضعف و کاستی‌های پیشین را برطرف نمایند.