محاکمه دو نوجوان معتاد به خاطر قتل در پارک

  4030725019

پسر نوجوان که متهم است با همدستی دوستش مرد میانسالی را با ضربه چاقو به قتل رسانده است، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

محاکمه دو نوجوان معتاد به خاطر قتل در پارک

به گزارش «ایران»، مهر سال 1402 مرد 50 ساله‌ای به نام اکبر که از ناحیه گردن بشدت خونریزی داشت، از سوی تکنیسین‌های اورژانس به بیمارستانی در جنوب تهران منتقل شد. پزشکان پس از معاینه اولیه مصدوم تشخیص دادند وی شاهرگش پاره شده و باید سریع عمل شود اما ساعتی بعد مرد میانسال جان باخت.
با مرگ اکبر، پلیس شناسایی عامل قتل را در دستور کارش قرار داد. در نخستین گام از تحقیقات و اظهارات تکنیسین‌های اورژانس مشخص شد که اکبر در یکی از بوستان‌های جنوب تهران  هدف ضرب و جرح قرار گرفته بود و مأموران با حضور در بوستان محل حادثه و تحقیق از شاهدان دریافتند که عاملان درگیری مرگبار دو پسر نوجوان به نام‌های شهرام و خسرو بوده‌اند.
با شناسایی عاملان قتل، هر دو متهم ردیابی و بازداشت شدند و شهرام 17 ساله در بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و پرونده او به اتهام قتل عمد و برای خسرو به اتهام معاونت در قتل برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه دو متهم که زیر سن قانونی و از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بودند، در جایگاه قرار گرفتند.
سپس پدر و مادر مقتول به عنوان ولی دم
درخواست قصاص کردند.
پس از آن شهرام به عنوان متهم ردیف اول به جایگاه رفت و گفت: آن شب من و دوستم در پارک در حال مصرف مواد مخدر بودیم که به یکباره اکبر بالای سرمان آمد و با فحاشی به ما گفت که بساط‌مان را جمع کنیم. ابتدا خواستیم فرار کنیم اما چون وسط مصرف بودیم، ترسیدیم. من چاقویی را که برای برش مواد در جیبم می‌گذاشتم بیرون آوردم و به سمت صورتش گرفتم و تکان می‌دادم تا او بترسد و دست از سر ما بردارد اما او عصبانی‌تر شد و بیشتر فحاشی کرد و در یک لحظه نمی‌دانم چه شد که چاقو به گردنش خورد و خونریزی شدیدی کرد. من و خسرو شوکه شدیم و به سرعت فرار کردیم. باور کنید قصدم کشتن قربانی نبود. ما اصلاً او را نمی‌شناختیم.
بعد از آن خسرو به جایگاه رفت و اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت و عنوان کرد: همان‌طوری که دوستم گفت، ما داشتیم مواد مصرف می‌کردیم؛ مقتول با عصبانیت آمد و گفت با این سن کم خجالت نمی‌کشید مواد مصرف می‌کنید. ما اول فکر کردیم مأمور پلیس است و می‌خواستیم فرار کنیم اما چند لحظه بعد شهرام چاقویش را درآورد و به سمتش گرفت تا بتوانیم فرار کنیم که چاقو به او خورد. من هیچ نقشی در قتل نداشتم و فقط در آنجا حضور داشتم.
با پایان اظهارات متهمان، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.