پس چرا وزیر شدید؟!

یوسف مشفق، گروه اقتصادی الف،   4030728102 ۱۰۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
پس چرا وزیر شدید؟!

 آنچه وزیر اقتصاد در همین مدت زمان اندک از مسئولیتش به نمایش گذاشته، حاکی از عدم آمادگی او برای عهده‌دارشدن منصبی است که دقت‌نظر و حساسیت‌های بسیاری را می‌طلبد. آن هم در شرایط آمیخته به تنشی که ثبات و تلاش برای حفظ قدرت خرید مردم از اوجب واجبات است اما به‌نظر می‌رسد آن‌ مسئله‌ای که اولویت ندارد، تلاش و کارکردن با درنظر گرفتن محدودیت‌های کنونی و تنگناهای ناخواسته‌ای است که بر اقتصاد ایران سایه افکنده است. در حالی که انتظار می‌رود وزیر اقتصاد مفری برای برون‌رفت از شرایط کنونی پیدا کند اما به ناشدنی‌هایی تمسک می‌جوید که در برهه کنونی امکان تحقق آن وجود ندارد .

آقای عبدالناصر همتی اخیرا در توییتی با اشاره به ناترازی‌های اقتصادی موجود در کشور عنوان کرده: «ناترازی‌های جمع‌شده، کسری بالای بودجه و ریسک‌های سیاسی، قدرت عمل دولت را شدیداً محدود کرده و پیامد منفی برای بازار سرمایه و تأمین مالی داشته است. با وجود بی سابقه بودن مشکلات، مسائل اصلی و موانع حل آنها در ستاد اقتصادی دولت بحث شده و با اشراف کامل و واقع‌بینانه در حال چاره‌اندیشی هستیم. باید بپذیریم، چاره اصلی در انجام اصلاحات جدی اقتصادی و تلاش برای کاهش تحریم‌ها است. با دستورات و توجه ویژه رئیس‌جمهور، کاهش کسری بودجه و در نهایت تأمین مالی صحیح کسری بودجه، کاهش ریسک‌های سیستماتیک در اقتصاد تا جایی که در توان دولت باشد، رفع تنگنای مالی بنگاه‌ها، کاهش نرخ سود مؤثر، کاهش قیمت‌گذاری‌های دستوری و شکاف نرخ ارز نیما و بازار برای حذف رانت و کاهش سوء تخصیص منابع در دستور کار دولت است.»

این موضع وزیر اقتصاد دارای دو نکته بسیار مهم است؛ اول تاکید بر ناگزیربودن انجام اصلاحات اقتصادی در کشور – که از نظرایشان همان افزایش قیمت‌ها در حوزه حامل‌های انرژی و همچنین افزایش نرخ ارز رسمی است – و دوم امیدوار بودن به رفع تحریم‌ها؛ مسئله‌ای که حتی خوشبینانه‌ترین افراد جریان مدافع مذاکره و تعامل با غرب هم، دستکم فعلا، نسبت به آن امید چندانی ندارند و این ریشه در واقعیات حاکم بر مناقشه ایران و غرب دارد. در شرایط کنونی که نه دیگر برجام واجد معنا است و نه سطح اصطکاک ایران و غرب مانند گذشته است و حتی اروپا سطح تخاصم را با بهانه‌های واهی به حد اعلی رسانده – که این مسئله در تحریم خطوط هواپیمایی ایران مشهود است – هیچ دورنمای مثبتی از رفع تحریم‌ها وجود ندارد و این مسئله نه‌تنها برگرفته از نگاه بدبینانه به غرب نیست بلکه ریشه در واقعیات موجود دارد.

با این وجود وزیر اقتصاد با بیان آرزوهای دست‌نیافتنی خود، سعی دارد چاره اصلی مشکلات اقتصادی را در رفع تحریم‌ها بداند و این در حالی است که نه امکان تحقق آن در کوتاه‌مدت وجود دارد و نه تاکید بر آن با واقعیت‌ها تطابق دارد.  چرا چنین گزاره‌هایی از زبان فردی رانده می‌شود که هم عالم به اوضاع کنونی اس و هم دارای تجربه است؟ آیا بیان چنین جملاتی نوعی سلب مسئولیت از خود و عدم ایده برای ارتقای وضعیت اقتصادی تلقی نمی‌شود؟ آیا عبدالناصر همتی نسبت به تبعات سخنان خود و ارسال پیام ضعف و نیاز به مذاکره و رفع تحریم خبردار است که در پلتفرمی چون توییتر شرایطی غیرقابل حل از اقتصاد ایران را به تصویر می‌کشد؟

مواضع وزیر اقتصاد را باید در کنار کیفیت سیاست‌های اقتصادی اتخاذ شده تورم‌زا طی مدت مسئولیتش قرار دهیم تا ابعاد بحران‌زایی سکانداری همتی بیش از پیش مشخص شود. وزیر اقتصاد با آگاهی از تنگناهای موجود بار سنگین مسئولیت را پذیرفته و قابل‌قبول نیست سیگنال‌هایی را در جهت لازم و ملزوم بودن حل رفع تحریم‌ها و حل مشکلات اقتصادی مخابره کند.