شکایت رحیم‌پور ازغدی از چند رسانه اصلاح‌طلب/ ساختن جنگنده سوخو-۳۵ در ایران/ تبعات سنگین یک بیانیه موهوم 

گروه سیاسی الف،   4030808096 ۳۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

شکایت رحیم‌پور ازغدی از چند رسانه اصلاح‌طلب/ ساختن جنگنده سوخو-۳۵ در ایران/ تبعات سنگین یک بیانیه موهوم 

وقتی دفاع از میهن جنگ‌طلبی جا زده می‌شود!

روزنامه کیهان نوشت: 

روزنامه هم‌میهن می‌گوید که رویکرد اصلاح‌طلبان در قبال حمله اسرائیل، بشردوستانه و بیشتر در راستای دفاع از تمامیت ارضی کشور است، تا پاسخ جنگ‌طلبانه به زیاده‌روی‌های اسرائیل! این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته: حملات اسرائیل به غزه و فجایعی که در یک سال اخیر در فلسطین و لبنان رخ داده است، اگرچه در میان نظرات اپوزیسیون خارج از کشور شکاف عمیقی را به وجود آورد، اما در داخل ایران مواضع مختلف اما همسویی بین جریان‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا برقرار بود. رویکرد اصلاح‌طلبان در این زمینه بشردوستانه و بیشتر در راستای دفاع از تمامیت ارضی کشور بود تا پاسخ جنگ‌طلبانه به زیاده‌روی‌های اسرائیل. چند موج اتفاقاتی که پس از شهادت اسماعیل هنیه در تهران و پس از آن سیدحسن نصرالله و پاسخ موشکی ایران به اسرائیل و در ادامه طی روزهای اخیر حمله اسرائیل به ایران انجام شد، اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به مسئله جنگ و صلح در پی داشت. درحالی‌که در بخشی از جبهه اصولگرایان بر پاسخ همه‌جانبه و سریع به این اتفاق تاکید می‎شد، اما اصلاح‌طلب‌ها رویکرد میانه و صلح‌جویانه‌تری را در پیش گرفتند.

در بیانیه جبهه اصلاحات، ابتکار عمل این تنش به دست ایران سپرده شده که با توجه به ناکامی اسرائیل در این حمله از یکسو و محکوم کردن این اقدام اسرائیل از سوی برخی کشورهای دیگر، به‌ویژه کشورهای همسایه، در نتیجه در تعیین سرنوشت آینده منطقه نقش‌آفرین خواهد بود. موضع جبهه اصلاحات، موضع ضد جنگ است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «جلوگیری از جنگ فراگیر از موضع عزت، حکمت و مصلحت، کاهش تنش و حمایت از فرآیند آتش‌بس در غزه و لبنان و تشکیل دولت مستقل فلسطین، پاسخگو کردن دولت وحشی اسرائیل و حامیان غربی آن در قبال جنایت‌های گسترده‌ای که در غزه و لبنان انجام داده است و در نهایت مشارکت مؤثر در ترسیم آینده منطقه، فرصت‌های پیش روی ایران است. می‌توان امیدوار بود که با مجموعه‌ای از فرآیندها که ابتکار عمل بخشی از آنها در دست ایران است، پس از این، منطقه روی به آرامش ببرد و برای ایران و مردم شریف آن چشم‌اندازی از توسعه، پیشرفت و فردای روشن پدید آید.»

در همین راستا حزب توسعه ملی، دیگر حزب اصلاح‌طلب است که پس از حمله اسرائیل بیانیه‌ای صادر کرده است: «اگرچه برابر مقررات بین‌المللی حق دفاع مشروع و پاسخ مناسب برای ایران محفوظ است، می‌باید با اجتناب از اقدامات احساسی و تدبیر و درایت لازم، ضمن جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه از این فرصت نهایت بهره‌برداری صورت گیرد.»

روزنامه هم‌میهن توضیح نداده که چطور بدون مجازات و تأدیب و سر جای خود نشان دادن متجاوزان می‌شود ادعای بشردوستی داشت و دعوت به کوتاه آمدن در مقابل شرارت  را دفاع از تمامیت ارضی و صلح‌جویی تعبیر کرد؟!

 

******

ایران ماشه را می‌چکاند؟

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

تهاجم اسرائیل به خاک ایران چه معنایی در معادلات کنونی منطقه تولید می‌کند؟ پاسخ به این پرسش مسیر را در توصیف صحنه میدانی برای تصمیم‌سازان ایران هموار خواهد کرد. در وهله اول، منازعه تهران – تل‌آویو در هنگامه آغاز یک بحران گسترده جنگی، ما را دوباره به روابط بین‌الملل ارجاع می‌دهد. مساله از داده‌ها فراتر رفته و اطلاعات پاسخگوی صحنه جدید نیست. مساله‌ای که بار دیگر تکیه بر تخصصی دیدن موضوعات اینچنینی با تسلط بر دانش روابط بین‌الملل را اثبات می‌کند. به همین خاطر بحث کاربست «نظریه» به مثابه دسته‌بندی کردن داده‌های پراکنده و استخراج الگوی رفتاری از آن، چیزی است که فقدان آن در عرصه تحلیلی کشور مشاهده می‌شود. با این توصیف، درگیری مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی نشان داد فرضیه «تله جنگ» که ماه‌ها، نخستین پیش‌فرض توضیح تنش در منطقه بود چقدر اشتباه و دور از واقعیت بوده است، همانطور که امید بستن به آتش‌بس در غزه خوشبینانه بود. ایران، بعد از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران، به دیپلماسی فرصت داد و از نقض حاکمیت سرزمینی خود چشم پوشید تا آنطور که رئیس‌جمهور ایران فاش کرد، در ازای آن، ایالات متحده و برخی متحدان غربی اسرائیل، طبق قولی که به کشورمان داده بودند، به دولت یاغی تل‌آویو لگام‌ زده و نتانیاهو را وادار به پذیرش آتش‌بس کنند. با محرز شدن این نکته که آتش‌بسی در کار نیست و نتیجه خویشتنداری ایران، صرفا خرید زمان برای کابینه افراطی رژیم صهیونیستی است، ایران تصمیم به عملیاتی کردن دومین ورژن وعده صادق گرفت. اینجا جایی است که رئالیست‌ها در روابط‌ بین‌الملل پرچم‌شان را می‌کوبند. آنها می‌توانند دوباره فریاد بزنند در فضای آنارشیک جهان، جایی برای قول شفاهی و اعتماد نیست. «وعده صادق ۲» در چنین لحظه‌ای خلق شد. در خاورمیانه حسن‌نیت، حسن‌نیت نمی‌آورد!

مقابله ایران - رژیم صهیونیستی دیگر حتی با نظریه «بازدارندگی» هم همخوان نیست. معادله میان تهران – تل‌آویو را باید در نظریه «موازنه قوا» فهم کرد. ایران قبل از عملیات «وعده صادق۲» صرفا با ارائه یک «تهدید معتبر نظامی» به عنوان یکی از ابزارهای موازنه، توانست میلیاردها دلار به این رژیم بدون شلیک یک گلوله خسارت وارد کند. رژیم صهیونیستی هم با تلاش برای وارد کردن آمریکا به این معادله، از واشنگتن به عنوان یک عنصر «موازنه‌ساز» در برابر دشمن خود بهره می‌برد. نتانیاهو و دار و دسته‌اش تلاش اصلی خود را اما بر اخلال در ادراک ایران پایه‌ریزی کرده‌اند. حمله ۵ آبان و سپس تبلیغات فراوان پیرامون آن مبنی ‌بر از کار انداختن تمام توان دفاعی ایران با هدف سست کردن دست نیروهای مسلح ایران از چکاندن ماشه است. اسرائیل نیاز داشت این حمله را بزرگ و نابودکننده جلوه دهد، همانطور که نتانیاهو مدعی شد بازوهای ایران را قطع کردیم اما خارج از این ادعاهای بزرگ، رژیم یاغی‌ای که به جنگ‌های پیش‌دستانه با دکترین «برخیز و اول تو بکش» مشهور است، برای نخستین‌بار در تاریخ مجبور شده است برای یک حمله محدود به ایران هم از قبل تهران را مطلع سازد.

بر اساس آنچه منابع عبری خبر داده‌اند، اقدام محدود نظامی اسرائیل علیه ایران با هدف جلوگیری از تشدید تنش با کشورمان صورت گرفته است. بر اساس گزارش واشنگتن‌پست، یک مقام ارشد اسرائیلی با آگاهی مستقیم از استراتژی نظامی این رژیم فاش کرد اسرائیل به عمد حمله اخیر خود به ایران را به طور محدود تنظیم کرده است تا تهران را برای پاسخ گسترده در محدودیت قرار دهد. 3 منبع آگاه نیز  به آکسیوس گفته‌اند که اسرائیل روز جمعه پیش از حملات خود ایران را مطلع کرده و پیامی فرستاد که تهران به این حمله پاسخی ندهد. این تقابل بازتابی از مفهوم ضربه اول و دوم در روابط بین‌الملل است. به این معنا که ضربه اسرائیل به ایران آسیب‌زننده اما ضربه ایران به رژیم صهیونیستی بر اساس جبر جغرافیایی برای این رژیم ویرانگر و نابود‌کننده خواهد بود. با این همه، درز دادن این اطلاعات توسط صهیونیست‌ها برای تزلزل در پاسخ ایران، نافی بی‌جواب گذاشتن این گستاخی از سوی ایران نخواهد بود. رژیم صهیونیستی به خود جرات داده است برای نخستین‌بار به خاک ایران تجاوز کند و رسما مسؤولیت آن را به عهده بگیرد. حمله به پایتخت ایران، پیام معناداری است که تهران از آن چشم‌پوشی نخواهد کرد. 

در این چارچوب، از بیانات روز یکشنبه رهبری، تفاسیر مختلف و برداشت‌های متفاوتی شده است. عده‌ای مواضع رهبری در اصلاح نظام محاسبه صهیونیست‌ها را تعبیر به این کردند که ایران به دنبال پاسخ نخواهد رفت. این تاویل مطلقا خطاست. نگاهی به الگوی رفتاری تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای نشان می‌دهد ایشان به هیچ عنوان قائل به نادیده گرفتن خطای رژیم صهیونیستی علیه ایران نیستند.  مواضع رهبری درباره اسرائیل را باید در یک منظومه کلی و در تداوم پیام‌های‌ایشان پس از حمله به کنسولگری و ترور شهید هنیه جست‌وجو کرد. انذار رهبری درباره کوچک‌نمایی حمله رژیم صهیونی به خاک ایران، هرچه باشد تفسیر عدم پاسخ به تل‌آویو قلمداد نمی‌شود. خطای محاسباتی صهیونیست‌ها در جسارت به خاک ایران چگونه باید اصلاح شود؟ پاسخ روشن است. اینکه سران اشغالگر دچار این سوءبرداشت شوند که تعرض به ایران پاسخی نخواهد داشت ایران را در یک مارپیچ خطرناک بحرانی وارد خواهد کرد.

در ادبیات موازنه قوا و بازدارندگی، آخرین اقدام به عنوان نتیجه نهایی منازعه تعریف می‌شود. یعنی اگر روند تقابل ایران و اسرائیل، ۵ آبان ۱۴۰۳ خاتمه یافته باشد، در دانش روابط بین‌الملل به معنای پیروزی رژیم صهیونیستی خوانده می‌شود. ایران می‌تواند شکست را بپذیرد یا خود نقطه پایانی این جنگ را بگذارد؛ جنگی که آینده منطقه و تاریخ را رقم می‌زند.

******

محاسبات غلط صهیونیست‌ها که منجر به تعدی به خاک ایران شد چیست؟

روزنامه خراسان نوشت: 

در پی تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی در خاک ایران و حملات محدود به برخی مراکز نظامی کشور، رهبر انقلاب در سخنانی راهبرد کلی نظام را برای مقابله با این گونه تجاوزات دشمن تبیین کردند. ایشان بر تغییر «خطای محاسباتی» رژیم صهیونیستی  و دیگر دشمنان ایران تأکید کردند و با این استدلال که دشمن شناخت کافی از توان و اراده ملت ایران ندارد؛ بنابراین برای دستیابی به امنیت ملی و جلوگیری از تکرار این تحرکات، باید این خطای محاسباتی اصلاح شود. این گزارش تلاش دارد تا ابعاد خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی  را به تفصیل بررسی کند و نحوه اصلاح آن را از طریق محورهای مختلف، نظیر انسجام ملی، سیاست خارجی و دیپلماسی، و ارتقای بازدارندگی در برابر تجاوز، مورد ارزیابی قرار دهد.

۱. خطای محاسباتی در ارزیابی شرایط داخلی ایران

در پی اعتراضات داخلی سال ۱۴۰۱، رژیم صهیونیستی و برخی از دولت‌های غربی با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی، تلاش کردند تا تصویری نامطلوب و ضد مردمی از جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند. آنها گمان کردند که اعتراضات نشانه‌ای از ضعف جدی در نظام بوده و احتمال فروپاشی آن را جدی پنداشتند؛ به‌گونه‌ای که دیدارهایی میان رضا پهلوی و مقامات رژیم صهیونیستی   شکل گرفت که نشان از آمادگی اپوزیسیون برای یک سناریوی تغییر رژیم داشت. این درک اشتباه، سبب شد تا رژیم صهیونیستی به‌نوعی احساس اطمینان و جسارت برای تعرض به ایران پیدا کند و گمان کند که اعتراضات داخلی و برخی انتقادات از سیاست‌های اقتصادی یا اجتماعی دولت به معنای پذیرش حملات خارجی توسط مردم است. با این حال، این تصور در تضاد با تاریخ و فرهنگ سیاسی و ملی ایران است.

۲. خطای محاسباتی در ایجاد ادراک کشورهای منطقه از شرایط موجود

رژیم صهیونیستی پیش از حمله به ایران، در رسانه‌ها تبلیغاتی گسترده به راه انداخت و ادعا کرد که این حمله جهان را شگفت‌زده خواهد کرد. این تبلیغات به گونه‌ای بود که در سطح منطقه انتظارات بسیاری را برانگیخت. اما در زمان حمله، رژیم صهیونیستی تنها به یک حمله محدود بسنده کرد. هدف از این اقدام، ایجاد این تصور در کشورهای منطقه بود که رژیم صهیونیستی به دنبال یک جنگ فراگیر نیست و صرفاً قصد پاسخ‌گویی محدود را دارد تا شاید بتواند حمایت ضمنی کشورهای منطقه را جلب کند. این رویکرد نشان داد رژیم صهیونیستی با خطای محاسباتی مواجه شده است، زیرا بلافاصله کشورهای عربستان، ترکیه، مصر، امارات و سایر کشورهای منطقه این اقدام را محکوم کردند و تصوری که رژیم صهیونیستی قصد داشت در منطقه ایجاد کند، به‌کل تحقق نیافت.

۳. خطای محاسباتی در ارزیابی توان نظامی ایران

دشمن نسبت به توان نظامی ایران، دچار خطای محاسباتی بوده و همین امر به رژیم صهیونیستی جسارت بخشیده تا به اقدامات تجاوزکارانه علیه ایران دست بزند. با این حال، به نظر می‌رسد ایران در تغییر این تصور نادرست موفقیت‌هایی کسب کرده است. یکی از نمونه‌های این تغییر محاسباتی، افزایش قابل‌توجه توان دفاعی رژیم صهیونیستی  پس از عملیات «وعده صادق ۲» است که در پی آن، رژیم صهیونیستی  از ایالات متحده درخواست کمک کرد و سامانه پیشرفته تاد را برای تقویت پدافند خود مستقر ساخت. این اقدام رژیم صهیونیستی  به‌وضوح نشان‌دهنده نگرانی از توانمندی نظامی ایران و اشتباه محاسباتی پیشین آنها در ارزیابی قدرت ایران است. 

 نکته حائز اهمیت این است که این نوع اشتباهات محاسباتی در مورد توان نظامی و اراده دفاعی ایران که منجر به محدود بودن عملیات آنها علیه ما میشود، نباید در ذهن دشمن به تصور بی‌هزینه بودن حملات علیه ایران منجر شود. در واقع، این درک اشتباه می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌های بیشتری برای ایران باشد، زیرا ممکن است دشمن با این تصور غلط، به تکرار و تشدید تجاوزات دست بزند.  تغییر در دکترین هسته ای و تقویت قدرت موشکی و یا حتی عملیات های متفاوت در هدف قرار دادن زیر ساخت های حیاتی رژیم صهیونیستی میتواند از جمله این اقدامات برای تغییر محاسبات دشمن باشد. در همین راستا، پاسخ سریع و هماهنگ نظامی، به‌عنوان عنصری بازدارنده، نقش مهمی در اصلاح خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی  دارد. ایران باید به‌نحوی عمل کند که دشمن مطمئن شود هرگونه اقدام خصمانه در کوتاه‌ترین زمان ممکن با واکنشی قاطع پاسخ داده خواهد شد و از این طریق، هزینه‌های چنین تحرکاتی را افزایش دهد.

******

تبعات سنگین یک بیانیه موهوم 

روزنامه آگاه نوشت:

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در بیانیه اخیر خود موجودیت رژیم جعلی اسرائیل را به‌رسمیت شناخته است! این مجمع که با انگیزه ایجاد یک جریان موازی در مقابل «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» تشکیل شده است و پیش‌تر نیز در دوره‌های مختلف، مواضعی تعجب‌برانگیز اتخاذ کرده بود، این‌بار نیز بدون توجه به جنایات وحشیانه و سَبعانه و نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه و جنوب لبنان، راهکار به رسمیت شناختن رژیم موقت صهیونیستی را در قالب «طرح دوکشوری» پیش کشیده است! در بخشی از بیانیه این مجمع آمده است: «این مجمع، بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین (همان طرح دو دولتی قدرت‌های استکباری غرب) را راه‌حل برون‌رفت از این بحران می‌داند!»

بیانیه مجمع مدرسین ناظر بر برسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس و تاکید بر راه‌حل «دو دولتی» برای برون‌رفت از بحران در فلسطین در شرایطی است که مشکل فلسطین اشغالگری یک رژیم جعلی خاص و استعمارساخته است؛ رژیمی بی‌ریشه و زاده استعمار که برای سرزمین فلسطین نبوده و از بیرون وارد شده است. راه‌حل فلسطین نیز جز این نیست که سرزمین فلسطینیان به مردم فلسطین بازگردانده شود و در فلسطین دولتی سر کار بیاید که موردتوافق همه مردم فلسطین باشد؛ مردمانی که صاحبان اصلی فلسطین‌اند و درصدی از آنها در شرایط کنونی در داخل فلسطین هستند و برخی نیز آواره شده و در کشورهای همجوار سکنی گزیده‌اند و به «طوق» معروف هستند. این مردم باید سرنوشت فلسطین را تعیین کنند اما باوجود این‌همه اسناد و ادله و صراحت‌های تاریخی، مجمع مدرسین در کمال تعجب، تشکیل رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی را قانونی معرفی می‌کند و به روی خود نمی‌آورد که رژیم وحشی اسرائیل با اشغال نظامی سرزمین فلسطین، قتل‌عام گسترده ساکنان بومی این سرزمین مقدس، آواره کردن میلیون‌ها فلسطینی از وطن خود و هزاران جنایت دیگر که علیه مردم مظلوم این مرز و بوم مرتکب شده، شکل گرفته و با عنوان جعلی اسرائیل پدید آمده است.

اما بیانیه و اعلام موضع اخیر مجمع مدرسین با واکنش‌های بسیاری در محافل مختلف به‌ویژه حوزه‌های علمیه مواجه شد و همگان به اتفاق آرا بیانیه این مجمع را که متصف به حوزه علمیه قم است، نکوهش کردند و به‌درستی این موضوع را پیش کشیدند که مجمع مدرسینی‌ها بر مبنای چه متر و معیاری در روزهایی که بر حجم توحش و سبوعیّت صهیونیست‌ها افزوده شده، بیانیه به رسمیت شناختن آنها را صادر کردند؟!

در همین راستا، حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، رییس قوه قضاییه روز گذشته در جریان نشست شورای عالی قوه قضاییه در خلال سخنانش پیرامون مقابله با برهم زنندگان امنیت روانی مردم و نقش‌آفرینان پازل ضدامنیتی رژیم موقت صهیونی علیه مردم ایران، به بیانیه اخیر مجمع مدرسین نیز اشاره کرد و گفت: برخی افراد که عنوان محقق و استاد حوزه را دارند، مبادرت به اقداماتی می‌کنند که خلاف امنیت است؛ آنها در کمال تعجب و درحالی‌که رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی طی بیش از یک سال اخیر شنیع‌ترین و گاهی بی‌سابقه‌ترین جنایات را علیه مردم فلسطین و لبنان مرتکب شده است، اظهارات و حرف و نظری را ابراز می‌کنند که در مقطع فعلی، بسیار سنگین و ثقیل و ناخوشایند است؛ آیا آنها این همه جنایات صهیونیست‌های درنده علیه مردم و کودکان و بیماران را در غزه و جنوب لبنان نمی‌بینند؟! علی‌ای‌حال دادسرای ویژه روحانیت به تشکلِ مزبور اخطار کرده که درصدد اصلاح حرف و نظر ناصواب خود برآید و جبران‌مافات کند؛ به دادستان ویژه روحانیت قم نیز تاکید کرده‌ام که چنانچه اصلاح و جبران از ناحیه تشکلِ مزبور صورت نگرفت، برخورد مقتضی در قبال آن، اعمال شود.

******

شکایت رحیم پور ازغدی از چند رسانه اصلاح طلب

سایت رجانیوز نوشت:

دفتر حسن رحیم پور ازغدی با صدور اطلاعیه ای از شکایت علیه چند سایت اصلاح طلب به دلیل تکرار در تغییر و تحریف سخنان ایشان خبر داد. در این اطلاعیه آمده است: بارها و سالهاست چند خبرگزاری و سایت سیاسی که معمولا به یک تاریکخانه سیاسی مالی خاص، متصل اند به تکرار و وقیحانه، با تحریف و تقطیع سخنان و دروغ زنی، مشغول تغذیه از چرکاب خیانت رسانه‌ای هستند و جدید ترین نمونه آن، تغییر و تحریف سخنان دیروز آقای رحیم‌پور در جمع دانشجویان رسانه‌ است که منتشر خواهدشد. این نخستین بار نیست که این چند خبرگزاری که ظاهرا اتاق فرمان واحدی دارند و از روی یکدیگر کپی می‌زنند، با تیترزنی‌های بیمارگونه و تغییر و حذف و اضافه در سخن، مرتکب جرم رسانه‌ای می‌شوند. امروز از خبر آنلاین، عصر ایران، آفتاب نیوز، انتخاب و دیده بان ایران، شکایت قضایی صورت خواهد گرفت. 

برخی از تیترهای منتسب به ازغدی 

خبر آنلاین: حمله رحیم پورازغدی به سلبریتی‌ها: گفتند بی ناموس هستیم/چهره هایی که می خواهند مطرح شوند گرفتار الکل و بی ناموسی هستند

دیدبان ایران: سلبریتی ها بی ناموس هستند.

عصر ایران: سلبریتی‌ها گفتند بی ناموس هستیم/ چهره هایی که می خواهند مطرح شوند الکلی و افیونی هستند.

آفتاب نیوز: قبل از سلبریتی شدن آدم باشید

انتخاب: حمله رحیم پور ازغدی به سلبریتی‌ها: قبل از سلبریتی شدن آدم باشید

******

چند نکته در مورد حجاب‌های من‌درآوردی سطح شهر

سایت جهان‌نیوز نوشت:

موضوع حجاب، همواره جزو مهمترین موضوعات فرهنگی جامعه محسوب می شود. متأسفانه این روزها در کشورمان مشاهده می کنیم که برداشت های نادرستی از این مقوله و حد و اندازه های آن صورت گرفته است. به طور کلی، این روزها، هم شاهد حجاب شرعی هستیم و هم شاهد حجاب عرفی. در حجاب عرفی نیز شاهد رفتارهای متفاوتی از سوی زنان و دختران هستیم و براساس امیال شخصی افراد، درجات آن فرق دارد و حتی بعضاً کار به حجاب های من در آوردی کشیده شده است! در هر صورت، در برخی موارد، کار به جایی می رسد که ممکن است که فرد به ظاهر، پوششی داشته باشد، اما این پوشش با فلسفه حجاب در تعارض باشد.

با این توضیحات، باید به این نکات توجه داشت:

یک: اساساً حجاب و پوشش برای این است که جلوی جلب توجه و فتنه انگیزی گرفته شود، حال اگر نوع پوشش، موجب جلب توجه و یا فتنه انگیزی باشد، نقض غرض خواهد بود.

دو: در مقوله حجاب، صرف پوشش موضوعیت ندارد. برای مثال، ساپورت و پوشش‌های محرک و بدن نما در کف جامعه، هر چند در ظاهر پوشش هستند، اما نه پوشش شرعی هستند و نه با فلسفه حجاب، سنخیتی دارند. اتفاقاً ضد حجاب هستند!

سه: ممکن است برخی افراد تصور کنند که همین که روی سرشان، شال و روسری بگذارند، همین یعنی حجاب. حال اینکه، سر، تنها بخشی از اجزای بدن است و حجاب و عفاف منحصر در این قسمت نیست. نمی توان ساق پاها و دست‌ها و یا سایر قسمت های بدن را آشکار کرد و بعد با پوشاندن سر ادعا کرد که حجاب، رعایت شده است!

چهار: برخی افراد توجه ندارند که مقصود از پوشش سر، چیزی روی سر گذاشتن نیست. اینگونه نیست که تکه پارچه ای یا کلاهی به سر باشد و بعد بگوییم که این یعنی حجاب. تولید مدل و جلب توجه در ملأعام به وسیله یه نوع خاص از پوشش سر، با فلسفه حجاب، سنخیت ندارد.

پنج: برخی افراد هم هستند که هر چند در ظاهر، حد شرعی را مراعات می کنند؛ یعنی به جز گردی صورت و مچ دست به پایین، سایر اعضای بدنشان پوشیده است، اما نوع پوشش آنها از منظر شرعی اشکال دارد. مثلاً از لباس های خاص که جلب توجه می کند و مفسده دارد، استفاده می کنند.

شش: آرایش کردن و استفاده زن از زینت، نه تنها فی حد نفسه اشکالی ندارد، بلکه در برخی موارد – مخصوصاً برای همسر - اتفاقاً از نظر اسلام، پسندیده است و اگر برای رضای خدا باشد، ثواب هم دارد! اما این زینت و آرایش، مخصوص محیط خانه است و نباید در محیط عمومی در معرض دید سایر مردان قرار گیرد. اگر هم قرار است زن با این آرایش در محیط جامعه بیاید، حتماً باید آن را از دید نامحرم بپوشاند.

در هر صورت، حجاب و پوشش، ضامن حضور امن زن در محیط جامعه است و جلوی استفاده ابزاری و ندیدن حقیقت وجودی او را می گیرد و از سوی دیگر، جلوی فساد اخلاقی و ناامنی روانی جامعه را می گیرد. در مقوله پوشش، باید در کنار همه مولفه ها، به این چند مولفه مهم توجه کرد.

******

ساخت جنگنده سوخو‌-۳۵ در ایران

سایت تابناک نوشت:

برخی منابع خبری مدعی اعطای مجوز ساخت سوخو-۳۵از طرف روسیه به ایران هستند در ابتدا ایران زیرسیستم‌های تولید شده قبلی، قطعات و سایر قطعات را برای مونتاژ محلی دریافت می‌کند تا در نهایت توانایی تولید کامل خود را توسعه دهد. روزنامه کی‌یف‌پست در گزارشی مدعی است: رابطه ایران و روسیه به گونه‌ای است که تحویل صرفا حنگنده به ایران کافی نیست و مسکو اکنون به ایران مجوز تولید سوخو ۳۰ روسی را به ایران داده است و در حال آماده شدن برای راه اندازی کارخانه مونتاژ است. 

در این گزارش به نقل از برخی منابع آمده است که این موضوع «گامی مهم در توسعه هوانوردی ایران» است، جایی که تحویل اولیه سوخو-۳۵ از قرارداد فعلی، توانایی نیروی هوایی ایران را افزایش داده است. به گزارش این رسانه اوکراینی به نظر می‌رسد در ابتدا ایران زیرسیستم‌های تولید شده قبلی، قطعات و سایر قطعات را برای مونتاژ محلی دریافت می‌کند تا در نهایت توانایی تولید کامل خود را توسعه دهد.

میدل ایست اسپکتیتور هم در خبری مدعی شده دو فروند سوخو-۳۵ به شکل قطعات به ایران تحویل داده شده و قرار است توسط مهندسان ایرانی مونتاژ و برای استفاده آماده شوند. بر اساس گزارش کی یف پست، مجوز روسیه به ایران که اجازه ساخت ۷۲ فروند Su-۳۵ و تعداد نامعلومی Su-۳۰ را می‌دهد، در جریان نشست بریکس که از ۲۲ تا ۲۴ اکتبر در کازان روسیه برگزار شد، نهایی شد.

این تعداد هواپیمای مدرن نه تنها نیرو‌های مسلح ایران را تقویت می‌کند، بلکه باعث ایجاد مشاغل جدید و توسعه صنعت هوانوردی آن می‌شود. همچنین وابستگی تهران به تامین تجهیزات نظامی خارجی را کاهش خواهد داد و به آن اجازه می‌دهد تا تأثیر تحریم‌های بین‌المللی را که تحت آن عمل می‌کند، کاهش دهد. مشخص نیست که آیا ترتیبات مجوز به ایران این حق را می‌دهد که هواپیما برای صادرات به کشور‌های ثالث تولید کند یا خیر.

سوخو-۳۰ و سوخو-۳۵، دو تا از پیشرفته‌ترین جنگنده‌های چندمنظوره روسیه هستند که توسط ناتو به‌عنوان جنگنده فلانکر (Flanker) نیز تعیین شده است. آنها ویژگی‌های مشترک زیادی دارند، اما تفاوت‌های کلیدی دارند که برای ماموریت‌های مختلف مناسب است. سوخو-۳۰ یک جنگنده دو سرنشین، دوربرد و چند منظوره است که آن را برای انواع وظایف رزمی از جمله منع هوا به هوا و ماموریت‌های جنگی در هر شرایط جوی مناسب می‌کند. سوخو-۳۵، که خود توسعه یافته مذل سوخو-۳۰ است، با استفاده از موتور‌های قوی‌تر، سیستم‌های مقابله‌ای الکترونیکی پیشرفته‌تر، و سیستم‌های هوایی پیشرفته‌تر، هواپیما را با تشخیص دوربرد، اکتساب و ردیابی چندین هدف بسیار قابل مانور می‌کند.

******

بودجه ۱۴۰۴ و خطر کوچک‌تر‌شدن سفره‌های مردم 

خبرگزاری مهر در گزارشی به بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۴ که توسط دولت مسعود پزشکیان به مجلس ارائه شده، پرداخته و نوشته است:

مهمترین تغییر در این لایحه نسبت به شرایط جاری کشور، گران شدن نرخ ارز ترجیحی کالاهای اساسی و کاهش حجم تخصیص آن است. رقم ارز کالاهای اساسی برای سالجاری ۱۵ میلیارد دلار بود که دولت قصد دارد سال آینده ۳ میلیارد دلار را کم کند. در نتیجه چند کالای اساسی از سبد ارز ترجیحی حذف خواهد شد یا اینکه ارز تخصیصی به آنها کمتر خواهد شد. اگر مجلس این بند را تصویب کند، دولت توپ گرانی‌ها را به زمین مجلس می‌اندازد. با توجه به استقراض دولت از صندوق توسعه ملی و پیش‌بینی افزایش درآمد نفتی در لایحه بودجه، ضروری است رقم ارز کالاهای اساسی همان ۱۵ میلیارد دلار تصویب شود. از سوی دیگر در لایحه بودجه ۱۴۰۴ نرخ تسعیر کالاهای اساسی قرار است معادل تورم افزایش یابد یعنی از ۲۸,۵۰۰ تومان به ۳۷ هزار تومان برسد که این حکم هم در صورت تصویب مجلس، گرانی کالاهای اساسی را قطعی می‌کند.

وضعیت قیمت گوشت و مرغ مردم

در نیمه اول سال جاری حدود ۷۰۰ میلیون دلار انواع گوشت قرمز گرم و منجمد وارد کشور شده است. از آنجا که دولت چهاردهم قصد دارد در سال آینده ۳ میلیارد دلار ارز کمتری به واردات کالاهای اساسی بدهد، یکی از گزینه‌های مطرح برای حذف از لیست دریافت‌کنندگان ارز ترجیحی، گوشت قرمز است. در سناریوی خوش بینانه بنابراین اگر واردات گوشت قرمز در سال آینده به جای ارز ۲۸,۵۰۰ تومان با ارز نیمایی ۵۵ هزار تومان انجام شود، قیمت گوشت وارداتی ۲ برابر خواهد شد و افزایش ۱۰۰ درصدی خواهد داشت و حدوداً ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان به دست مردم خواهد رسید که فرق زیادی با قیمت گوشت در بازار آزاد ندارد.

یکی از مهمترین فرآورده‌های غذایی مورد هدف سیاست پرداخت نرخ ارز ترجیحی، تولید و تأمین گوشت مرغ به عنوان یکی از منابع اصلی تأمین کننده پروتئین در جامعه است که می‌تواند تأمین‌کننده امنیت غذایی کشور در این بخش باشد. بنابراین قیمت مرغ از دو جنبه در سال آینده با تهدید گرانی مواجه است. یکی افزایش نرخ ارز نیمایی است که به شدت از سوی عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد در حال پیگیری است. دیگری هم افزایش نرخ ارز ترجیحی. در سال جاری تاکنون قیمت ارز نیمایی بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته و وزارت اقتصاد در حال فشار به بانک مرکزی است تا نرخ ارز نیمایی به ارقام بالاتری برسد و به نرخ ارز آزاد نزدیک‌تر شود.

اگر قیمت ارز نیمایی تا پایان سال به ۵۵ هزار تومان برسد و از سوی دیگر دولت چهاردهم موفق شود نظر مثبت مجلس را جلب کرده و نرخ ارز ترجیحی را هم برای سال آینده ۳۰ درصد افزایش دهد و از ۲۸,۵۰۰ تومان به ۳۷,۰۰۰ تومان برساند، حتی اگر نهاده‌های تولید مرغ از لیست دریافت‌کنندگان ارز ترجیحی حذف یا کم نشود، شاهد گرانی مرغ خواهیم بود. در ابتدای سال جاری هزینه تأمین یک سوم نهاده‌های مرغ با ارز ۲۸۵۰۰ تومانی و دو سوم آن با ارز نیمایی ۴۰۰۰۰ تومانی بود که مجموع هزینه تولید مرغ به طور متوسط به ۳۶,۰۰۰ تومان می‌رسید. از آنجا که یک سوم هزینه تولید مرغ با ارز ترجیحی و بقیه با ارز نیمایی و آزاد است، قطعاً با افزایش بیش از ۳۰ درصدی نرخ نیما و همچنین افزایش بیش از ۳۰ درصدی نرخ ارز ترجیحی، هزینه تولید مرغ نیز افزایش خواهد داشت.

با فرض اینکه نرخ ارز نیمایی تا پایان سال به ۵۵,۰۰۰ تومان برسد و دولت و مجلس رأی به افزایش نرخ ارز ترجیحی در سال آینده به ۳۷,۰۰۰ تومان بدهند، هزینه تولید مرغ به طور متوسط به ۵۰,۰۰۰ تومان افزایش خواهد یافت یعنی افزایش ۳۹ درصدی نسبت به سال جاری. البته این بدون محاسبه تورم عمومی در کشور است که سایر هزینه‌های جانبی تولید مرغ را هم افزایش می‌دهد. بر اساس گزارش مرکز آمار متوسط قیمت مرغ در بازار در شهریورماه امسال ۸۹ هزار تومان بوده است. بنابراین با اجرای خواسته‌های دولت در لایحه بودجه سال آینده و افزایش حداقل ۳۹ درصدی هزینه تمام‌شده نهاده‌های تولید مرغ و حتی با فرض صفر بودن تورم عمومی تولید، قیمت مرغ در سال آینده در بازار به ۱۲۳ هزار تومان خواهد رسید. همین وضعیت در قیمت تخم‌مرغ نیز رخ خواهد داد یعنی با تصویب لایحه بودجه دولت توسط مجلس و عدم اصلاح مسائل فوق، قیمت تخم‌مرغ که به طور متوسط ۶۹,۰۰۰ تومان است به بالای ۹۵,۰۰۰ تومان می‌رسد.

******

قورباغه را آب‌پز کنید

روزنامه فرهیختگان نوشت: 

سران رژیم صهیونیستی با محاسباتی در خصوص نتایج و پیامدهای شرارت روز شنبه حداقل چهار گزاره تحلیلی داشتند و با این گزاره‌ها قصد داشتند روی بخشی از محیط تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی پیرامون ایران تأثیر بگذارند؛ گزاره نخست تلاش برای تأثیر روی عامه مردم بود. یک موج رسانه‌ای سنگین حدفاصل عملیات وعده‌ صادق۲ تا شرارت صبح شنبه صهیونیست‌ها، توسط رسانه‌های غربی دنبال می‌شد که صهیونیست‌ها درپی حمله به منافع اقتصادی و اتمی ایرانند. گزینه‌هایی که به فرض توان انجام بسیار برای صهیونیست‌ها پرهزینه بود و پاسخ ایران به چنین شرارتی می‌توانست کار اسرائیل را در آنچه نتانیاهو جنگ وجودی می‌داند، یکسره کند.

در صبح شنبه صهیونیست‌ها با هدف قراردادن بخش‌های غیراقتصادی تلاش کردند، این‌طور نشان دهند که مسئله‌شان مردم نیست و با حمله به اهدافی خاص تلاش کرده‌اند خط ایجاد شکاف در درون حاکمیت را تشدید کنند؛ اما نوع واکنش‌های افکار عمومی به حادثه پیام دیگری را صادر کرد. از رفتار عادی مردم در صبح شنبه تا موج سنگین حمایتی از پدافندهوایی و عزیزان جان فدای ارتش آن هم با پای‌کار آمدن طیفی که مدت‌ها سکوت کرده بودند یا حتی در ۱۴۰۱ موضع اعتراضی داشتند، نشان داد صهیونیست‌ها در این هدف‌گذاری شکست‌خورده‌اند و دچار نوعی اشتباه محاسباتی شده‌اند.

گزاره دوم، مربوط به دستگاه محاسباتی نظامیان و سیستم دفاعی ایران بود، حجم و اندازه شرارت شنبه به نحوی بود که صهیونیست‌ها امید داشتند چیزی شبیه واکنش ایران در پاسخ آنها به عملیات وعده صادق۱ اتفاق بیفتد و سیاست نادیده‌انگاری توسط ایران در پیش گرفته شود، اما اتخاذ راهبرد نه بزرگ‌نمایی نه کوچک‌نمایی از سوی ایران این ایده را هم به محاق برد. با اتخاذ این موضع شمشیر پاسخ فعلاً بر سر صهیونیست‌ها رقص‌کنان خواهد چرخید. آنها تا اطلاع ثانوی حتی در صورت آتش‌بس در غزه و لبنان هم نمی‌توانند، مطمئن باشند ایران پاسخی نمی‌دهد.

گزاره سوم تأثیرگذاری بر محیط منطقه بود، صهیونیست‌ها با نوع پاسخ می‌خواستند این حس را منتقل کنند که با رواداری و خویشتن‌داری برخورد کرده‌اند، ازاین‌رو احتمالاً انتظار سکوت از کشورهای منطقه داشتند، اما بیانیه‌های کم‌سابقه کشورهای منطقه ازجمله عربستان و ترکیه در محکوم‌کردن اقدام رژیم جعلی خلاف پیش‌بینی آنها بود. اینکه عملکرد کشورهای منطقه در ایجاد موج محکومیت تجاوز اسرائیل به ایران ماحصل چه فرایندی است و چه انگیزه‌ها و اهدافی را شامل می‌شود در جای خود می‌تواند محل بحث باشد؛ اما آنچه واضح است، این نتیجه مورد انتظار صهیونیست‌ها نیست و این بخش سومی است که آنها دچار اشتباه فاحش محاسباتی شده‌اند. موضع کشورهای منطقه در خصوص این اقدام رژیم از دو جنبه مهم است؛ یکی اینکه میزان اثربخش‌بودن 7 اکتبر در تعویق و تعلیق پروژه عادی‌سازی را مشخص می‌کند و دیگر آنکه میزان اهمیت رابطه با ایران در فردای عبور از این بحران را نشان می‌دهد.

اما گزاره‌ چهارم اسرائیل تلاش آنها برای اثربخشی بر محاسبات تصمیم‌سازان سیاسی ایران است. آنها احتمالاً این‌طور محاسبه کرده‌اند که می‌توان به‌راحتی ایران را به فرایند آب‌پز کردن قورباغه(۱) یا عقب‌نشینی گام‌به‌گام کشاند. عملیات شنبه از دو جنبه برای صهیونیست‌ها اهمیت دارد؛ اول عبور از خط‌قرمز تعدی مستقیم به خاک ایران و دوم کشاندن نزاع ژئوپلیتیک و درگیری از منطقه‌ خاکستری و گروه‌های مقاومت به نزاع مستقیم. رژیم صهیونیستی با پنهان‌کردن این دو جنبه و مانور روی تخفیف اهداف عملیات، می‌خواهد تصمیم‌سازان سیاسی ایران به‌مرور آب‌پز شوند تا بعد از آن ضربات کاری‌تری را هم به آنها وارد کند. تأکید دلسوزان به فهماندن واقعیت قدرت ایران به رژیم شرور احتمالاً به این بخش از محاسبات صهیونیست‌ها برمی‌گردد.

حال طراحی ایران با گزینه‌های پرشمار روی میز می‌تواند به‌گونه‌ای باشد که ایده‌ قورباغه آب‌پز برای صهیونیست‌ها اجرا شود. تشدید کمّی و کیفی و استمرار ناامنی‌ها در سرزمین‌های اشغالی، از جنس حادثه‌ کامیون در گالیلوت یا سِرو پهپادی شام آخر در سلف‌سرویس تیپ گولانی و... می‌تواند بخش مهمی از این راهبرد باشد. همچنین برداشتن گام‌های علنی و رسمی در ماجرای هسته‌ای، ارتقای محسوس برد موشک‌های نقطه‌زن و... مواردی است که این روزها در رسانه‌ها هم از آن یاد می‌شود. علاوه‌بر این موارد آشکار، رژیم جعلی خوب می‌داند که ایران گزینه‌های نامکشوف بسیاری هم دارد که به وقتش می‌تواند از آنها استفاده کند. همه‌ اینها موضوعاتی است که مسئولان می‌توانند با حرکت به سمت آنها پیش‌بینی‌ناپذیر بودن رفتار ایران را به رخ طرف مقابل بکشند و شاید یکی از راه‌های به‌هم‌زدن محاسبات رژیم اشغالگر قدس حرکت به سمت پاسخی است که هیچ شباهتی به دو عملیات وعده‌ صادق نداشته باشد.

پی‌نوشت:
1- اگر قورباغه‌ای را مستقیماً و یکباره در قابلمه حاوی آب‌جوش بیندازیم، قورباغه بلافاصله از داخل قابلمه بیرون می‌پرد؛ ولی اگر قورباغه را در قابلمه‌ای با آب‌خنک قرار دهیم و با روشن کردن شعله گاز زیر قابلمه، به‌آرامی آب را گرم کنیم، قورباغه متوجه افزایش تدریجی دمای آب نمی‌شود و در داخل قابلمه می‌ماند تا اینکه آب‌پز می‌شود.