ایران چگونه اسرائیلی‌ها را متقاعد می‌کند برایش جاسوسی کنند؟

  4030810069 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

رژیم صهیونیستی اخیرا مدعی بازداشت چندین اسرائیلی به اتهام جاسوسی برای ایران در تل‌آویو، حیفا و عسقلان شده است، روزنامه معاریو در گزارشی به انگیزه‌های شهروندان اسرائیلی از جاسوسی علیه این رژیم پرداخته است.

ایران چگونه اسرائیلی‌ها را متقاعد می‌کند برایش جاسوسی کنند؟

به گزارش شفقنا به نقل از الجزیره، «لیراز مارگالیت»، پژوهشگر دانشگاه عبری رایخمان در یادداشتی که روزنامه معاریو منتشر کرده است، نوشت: «در هفته‌های اخیر چندین اسرائیلی که به جاسوسی و همکاری با نهادهای اطلاعاتی ایران اذعان کرده بودند، شناسایی شدند که یکی از آنها، موتی میمان بازرگان ۷۲ ساله از بندر عسقلان و ولادیمیر ویکتورسن ۳۰ ساله و دوستش آنا برنشتاین ۱۸ ساله است.

چرا اسرائیلی‌ها جاسوسی برای ایران را قبول می‌کنند؟

عملیات جذب نیرو – به نوشته نویسنده – به طرح سؤال دردناکی دامن می‌زند: چه چیزی در ذهن یک شهروند اسرائیلی می‌گذرد که پیشنهاد جاسوسی به نفع ایران – دشمن سرسخت اسرائیل در زمان حاضر – را بپذیرد و به کشور خود خیانت کند؟

این نویسنده تاکید کرد: «ایرانی‌ها برای جذب جاسوس به شکل تصادفی عمل نمی‌کنند، بلکه می‌کوشند تا یک پرونده روان‌شناختی یکپارچه برای جذب افرادی که همسو با اهدافشان هستند، تهیه کنند و این، شامل ویژگی‌ها و شاخص‌های خاصی است که برای هر فرد می‌تواند متفاوت باشد.

درک انگیزه‌های روان‌شناختی که فرد را به حرکت در می‌آورد، کلید درک عملیات جذب جاسوس است، زیرا هر فرد انگیزه‌هایی دارد که او را تحریک می‌کند، از جمله نیاز به قدردانی، ارتباط و نزدیکی، نفوذ و مشارکت در عملیات محرمانه، و اطمینان یا هیجان.

بر این اساس، بیشتر مردم نمی‌دانند آن انگیزه‌هایی که تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های آن‌ها را تحت تاثیر قرار داده و هدایت می‌کند، چیست و گاهی برای رسیدن به آن نیاز به کمک دارند.

پول تنها عامل نیست

اگرچه بسیاری بر این باورند که پول انگیزه اصلی همکاری با ایران است، اما تنها انگیزه آنها – به گفته این پژوهشگر اسرائیلی – پول نیست، بلکه نیاز احساسی و روانی برای پر کردن خلاء عاطفی، احساس هیجان و حس معنادار و موثر بودن همه عواملی هستند که در فرآیند جذب نقش دارند.

مارگالیت تصریح کرد: افرادی که با همکاری با یک کشور متخاصم موافقت می‌کنند، معمولاً انگیزه‌ و تمایل‌شان خارج شدن از روال خسته‌کننده زندگی و جست‌وجوی هیجان است یا اگر در روابط با والدین و دوستان مشکل دارند و به نوعی خود را در حاشیه احساس می‌کنند در پی به دست آوردن احساس ارزشمند بودن در زندگی هستند.

در مورد میمان، اگرچه او مبلغ هنگفتی به مبلغ یک میلیون دلار برای انجام ماموریت درخواست کرد، اما انگیزه اصلی ممکن است این باشد که وی خود را بخشی از یک هدف بزرگتر احساس کند.

نویسنده معتقد است که داستان جذب ویکتورسون و برنشتاین پیچیده‌تر است چرا که موافقت با ترور یک شخصیت برجسته در اسرائیل سؤالات زیادی را ایجاد می‌کند و به سختی می توان باور کرد که پول به تنهایی باعث ایجاد انگیزه در این افراد شود بلکه عواملی چون هیجان، به چالش کشیدن قانون، احساس سرمستی و غرور با مشارکت در عملیات سری و خطرناک از جمله فاکتورهای دیگر برای دست زدن به چنین اقدامی است.

عوامل روانی

بنابراین، -به نوشته نویسنده- فرآیند جذب جاسوس اغلب علاوه بر انگیزه‌های اقتصادی، عوامل روان‌شناختی مانند خودشیفتگی و احساس اعتماد به نقس زاید را با هم ترکیب می‌کند، زیرا فرد جذب شده احساس می‌کند که زندگی معنای جدیدی پیدا می‌کند و احساس قدرت و اهمیت بیشتری در خود می‌کند که این امر از طریق ارتباط با دستگاه‌های اطلاعاتی در او ایجاد می‌شود.

مارگالیت بیان کرد: ایرانی‌ها از تکنیک‌های روانشناختی مانند اصل «تداوم» و «تعهد» استفاده می‌کنند و در ابتدا به جاسوسان وظایف نسبتاً آسانی می‌دهند. سپس از آنها ماموریت‌های بزرگتر و خطرناک‌تری مانند تلاش برای ترور یک شخصیت برجسته را درخواست می‌کنند.

این تکنیک «تداوم شناختی» است که محققان روان‌شناختی درباره آن صحبت می‌کنند، به محض اینکه جذب شدگان ماموریت کوچکی را شروع می‌کنند، احساس تعهد به انجام کارهای دشوارتر و خطرناک‌تر برای حفظ وجهه خود به وجود می‌آید.

دیگر عوامل انتخاب جاسوسان

نویسنده افزود: انتخاب اهداف با توجه به عواملی مشخص و به دفت انجام شد، به طور مثال، میمان به عنوان بازرگانی بزرگ که در ترکیه زندگی می‌کرد، روشن است که انتخاب وی به دلیل سهولت تردد به ایران بنا به روابط تجاری گسترده‌اش انجام شد.

ویکتورسون و برنشتاین هم که جوان هستند احتمالا به دلیل تمایل شدیدشان برای داشتن زندگی هیجان‌انگیز انتخاب شدند.

نویسنده در پایان نوشت: «موارد فوق تاکید می‌کند که فناوری و پیشرفت‌‌های مدرن در دنیای جاسوسی نمی‌تواند این واقعیت را پنهان کند که ضعیف‌ترین حلقه همیشه عنصر انسانی است، زیرا خواسته‌ها و تمایلات انسان – خواه هیجان، احساس معندار بودن یا منفعت مالی می‌تواند در نهایت منجر به جذب جاسوسان شود.